تبیان، دستیار زندگی
ادامه ی مصاحبه با دکتر ولایتی. چگونه است كه در ایران نوآوری‌های علمی محدودیتی ندارند و همزمان، خارج از مرزهای ایران، اتفاقاتی چون سوزاندن جوردانو برونو یا محاكمه گالیله روی می‌دهد؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نجوم در اعماق تمدن اسلامی

ادامه ی مصاحبه با دکتر ولایتی. قسمت اول مصاحبه را در اینجا ببینید.

وبلاگ دکتر ولایتی هم راه افتاد...

چگونه است كه در ایران نوآوری‌های علمی محدودیتی ندارند و همزمان، خارج از مرزهای ایران، اتفاقاتی چون سوزاندن جوردانو برونو یا محاكمه گالیله روی می‌دهد؟

هیچ علمی در جهان اسلام محدودیت نداشته است. اسلام طلب علم را بر هر مسلمانی واجب كرده‌ و در قرآن 80 بار به اشكال مختلف علم یا مشتقات آن آمده است. زمانی كه اشاعره (متعصبان جبری مذهب)‌ مسلط شدند، معتضلی‌ها و متفكرین آزاد‌ را تحت فشار قرار دادند. گروهی به نام اخوان‌الصفا اینقدر برای خودِ علم، ارزش قائل بودند كه برایشان مهم نبود اسمشان پشت كتاب‌ها باشد و 52 یا 53 رساله و كتاب را در شاخه‌های مختلف علمی تحت عنوان اخوان‌الصفا و خلان‌الوفا منتشر كردند. این نشان‌دهنده علاقه مردم به نشر و آموزش علم است. در چنین فضایی كاملا طبیعی است كه دانشمندان مورد تحسین قرار می‌گرفتند.

منصور دوانیقی از خلفای بنی‌عباس معروف به خست بوده و به خاطر عارضه‌ای، یكی از استادان دانشگاه جندی شاپور به نام جبرائیل بن بختیشوع كه مسیحی نستوری است را به بیت‌الحكمه فرامی‌خواند. او را به اسلام دعوت می‌كند، ولی او نمی‌پذیرد. منصور نه‌تنها او را جریمه نمی‌كند، بلكه 10 هزار دینار به او پاداش طبابت می‌دهد. [منصور دوانیقی خلیفه زمان امام صادق علیه السلام و قاتل ایشان است. البته وی نمی تواند الگوی علم پروری در جهان اسلام بوده باشد، چرا که یک شخص علم پرور، حجج الهی را نمی کشد! ولی فضای علم دوستی در جهان اسلام به قدری قوی بوده است که خلیفه ی ناخلفی چون منصور هم به دانشمندان احترام می گذاشته است.]

نجوم در اعماق تمدن اسلامی

رسالت اسلام، دعوت به حق است، اما در آن آمده كه مردم آزادند دین بیاورند و اسلام اجباری نیست. پس رهبران اسلامی مردم را مجبور به پذیرفتن اسلام نمی‌كنند و آنقدر به علم احترام می‌گذارند كه فرد مسیحی را كه دعوت به اسلام را نپذیرفته، مجازات نمی‌كند بلكه قدردانی هم می‌كنند (نه مثل مسیحیان قرون وسطی بسوزانندش)‌. [البته نمی توان منصور را یک رهبر اسلامی دانست، زیرا که علی رغم رفتار ظاهری علم دوستی اش، قاتل شیعیان و امام ایشان بوده است.]

بسیاری از دانشمندان آن دوره به دلیل آن كه زبان علمی آن دوره عربی بوده، عرب شناخته می‌شوند یا كشورهای مختلف برای كسب اعتبار، دانشمندان ایرانی را اهل كشورهای خود می‌شمارند واقعا جایگاه ایرانیان در تمدن اسلامی نجومی چه بوده؟

ایران چند تعریف دارد: ایران جغرافیایی، ایران سیاسی و ایران فرهنگی. ایران فرهنگی تابع سیاست و مرزها نیست. فرهنگ ایرانی آن چیزی است كه زبان فارسی و دید ایرانی بر آن حاكم است. حوزه ایران فرهنگی از جنوب جیحون تا مرز چین،‌ بالكان،  آناتولی، بین‌النهرین، شرق‌ آفریقا و تا هند ادامه می‌یابد (مدت 800 سال زبان بیشتر مردم هند فارسی بوده و تعداد نسخ فارسی كه در آنجا تولید شده و وجود دارد، از تعداد نسخ فارسی كه در ایران موجود است بیشتر است.) همچنین كتابخانه معروفی در سارایوو است به نام كتابخانه «غازی خسرو بیك» كه در آنجا تعداد زیادی كتاب به زبان فارسی وجود دارد. بنابراین منظور از ایران، ایران فرهنگی است ولو این‌كه ابن‌سینا در بخارا، ابوریحان در خوارزم و حبش حاسب در مرو به دنیا آمده باشد كه الان این شهرها در ازبكستان، تركمنستان و افغانستان واقع شده‌اند، اما در واقع اینها در محدوده فرهنگ ایرانی هستند .

جغرافیا در نزد بیرونی

زبان علم هم در آن زمان عربی بوده همان‌طور كه الان زبان علمی انگلیسی است، كه این به معنی آن نیست كه آنها عرب هستند. ابوریحان كتابی به زبان فارسی دارد به نام «التفهیم»، ابن‌سینا «دانشنامه علایی» را به فارسی نوشته و «زیج الغ بیگ» كه در سمرقند توسط الغ بیك، نوه تیمور و غیاث‌الدین جمشید كاشانی نوشته شده به زبان فارسی است.

آخرین زیج معتبر، طی قرن 13 هجری در هند به ‌نام «زیج بهادر‌خانی» و به زبان فارسی نوشته شده‌است.

بنابراین هیچ ملتی به اندازه ملت ایران در شكل‌گیری و رشد و نمو تمدن اسلامی نقش نداشته و دانشمندان ایرانی زیادی در این كار موثر بودند.

منبع:

جام جم

تنظیم برای تبیان و افزوده های علمی:

ا.م.گمینی