دکتر حسابی واقعی کدام است؟
چندی پیش مقاله ای با عنوان «اینشتین و دکتر حسابی؟!» در سایت تبیان قرار دادم، که از بعضی زیاده روی ها در تجلیل از شخصیت علمی دکتر حسابی، انتقاد کرده بود. این مقاله در شماره ی 184 مجله ی نجوم که یکی از معدود مجله های ترویجی معتبر علمی در ایران است، چاپ شده بود.
این مقاله مورد عنایت بسیاری از دوستان قرار گرفت و سیل انتقادها و تهمت ها و بعضا توهین ها به سمت میز کار بنده سرازیر شد. گذشته از لحن غیرمنصفانه ی بعضی از دوستان، نکته ای که برای بنده جالب بود پشتیبانی عزیزان از چیزی بود که منبعش چیزی بیش از شنیده ها و گفته های مردم کوچه و خیابان بود. شاید باید به دوستان حق داد. چرا که عظمت دکتر حسابی در اذهان ما به قدری توسط صدا و سیما، مجلات و حتی کتب درسی پررنگ و یقینی شده است، که وی را یکی از ارکان غرور ملی خود و افتخارات ایران می دانیم، و هرگونه تلاش برای ارائه ی تصویری واقعی تر از یک شخصیت اسطوره ای، طبیعی است که با حملات گسترده ی ما ملت اسطوره زده مواجه خواهد شد. لذا مقاله ی مفصل تری را از سایت ایسنا انتخاب کردم که شامل نظرات دو تن از فیزیکدانان پیشکسوت ایرانی است:
خواهش می کنم، این متن را که نسبتا طولانی است با اعصاب آرام و با دقت و آرامش و به طور کامل مطالعه کرده و نظرات خود را بدور از هر گونه نیش و کنایه مطرح بفرمایید.
سپاسگزارم
ا.م.گمینی- بخش نجوم تبیان
رنجنامهای بر غربت غریب «دكترحسابی»، در هیاهوی خاطرهسازان!
زندهیاد دكتر حسابی بیشك از خدمتگزاران علم و فرهنگ ایران در عصر حاضر و از پیشگامان رواج دانش جدید و ایجاد نهادهای علمی نوین در كشور به شمار میرود كه در شرایطی سخت با شوق به ایران بازگشت و با پایهگذاری و مشاركت در ایجاد بزرگترین نهادهای علمی، آموزشی و اجرایی كشور نقشی مؤثر در مسیر توسعه علمی ایران ایفا كرد.
به گزارش خبرنگار علمی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، شاید مهمترین تقدیری که در زمان حیات این استاد فقید كه امروز نامش آذین بخش خیابانها و اماکن گوناگون شده است، از وی شد، تجلیل جمعی از شاگردان و دوستداران قدرشناسش در انجمن فیزیك ایران از وی در كنفرانس شصت سال فیزیك ایران در سال 1366 بود كه بخشی از مراسم را به تجلیل از او به عنوان «پدر فیزیك ایران» اختصاص دادند. امری كه در آن سالها با برخی موانع و انتقادات نیز همراه بود!
با این حال اندك زمانی پس از درگذشت دكتر حسابی به یكباره نام او در رسانهها مطرح شد و دیری نگذشت كه این استاد پیشكسوت به سرعت به شهرتی بیسابقه دست یافت، به طوری كه خیابانها و مدرسهها و اماكن مختلفی در سراسر كشور به اسم وی نامگذاری شد و نام او دربرخی کتب درسی به صورتی اغراقآمیز در کنار بزرگان علم و دانش تاریخ بشر ثبت شد!
اگر چه در كشور ما فقدان شخصیتهای بزرگ علمی و فرهنگی گاهی یكی از شروط بازشناسی و قدردانی از آنها شده است، ولی در مورد مرحوم دكتر حسابی به نظر میرسد، دلایل دیگری هم در شهرت یكباره وی مؤثر بوده است.
از جمله آنها طرح اعطای عنوان مرد علمی سال 1990 در رشته فیزیك از سوی مؤسسهای موسوم به «مركز بینالمللی بیوگرافی» كمبریج به مرحوم دكتر محمود حسابی است. عنوانی كه اگرچه به زعم جامعه علمی و فیزیكپیشگان كشور، با توجه به عدم اعتبار علمی آن مؤسسه، خدمات درخشان علمی مرحوم دكتر حسابی را خدشهدار کرد، ولی در تبلیغات و مطالبی كه از سوی برخی مطرح میشود، از آن به عنوان یكی از بزرگترین افتخارات و عناوین علمی این دانشمند فقید یاد میشود!
تنها شاگرد ایرانی انشتین؟
یكی دیگر از مهمترین افتخارات و عناوینی كه درباره مرحوم حسابی مطرح شده و همچنان سرتیتر بسیاری از بیوگرافیها و مقالات و خبرها در مورد ایشان است، عنوان «تنها شاگرد ایرانی انشتین» است.
البته با توجه به جایگاه برجسته آلبرت انشتین به عنوان یكی از بزرگترین دانشمندان سدههای اخیر و به ویژه با توجه به جایگاه و موقعیت منحصر به فرد این فیزیكدان بزرگ به عنوان سمبل علم و دانش در جامعه علم دوست ما، تلاش برای انتساب دكتر حسابی به عنوان یك فیزیكدان ایرانی به این دانشمند برجسته قرن چندان غریب نیست، با این حال مرحوم حسابی در معدود مصاحبههایی كه داشته ــ از جمله مصاحبه تفصیلی با مجله «دانشمند» ــ در بیان خاطرات خود تنها به دیداری كوتاه با «آلبرت انشتین» اشاره میكند كه طی آن نظریه خود را برای آن فیزیكدان بزرگ مطرح كرده و انشتین از او خواسته به تحقیقاتش در آن زمینه ادامه دهد. حسابی هیچگاه ادعا نکرده است که شاگرد انیشتین بوده است و این ادعای مطرحشده در رسانهها هم پایه و اساسی ندارد.
به رغم روایت مستند و روشن مرحوم حسابی درباره دیدار كوتاه وی با انشتین و انتقادات و هشدارهای جسته و گریختهای كه با ملاحظه شأن و جایگاه برجسته این استاد فقید از سوی جامعه علمی كشور ابراز میشود، متأسفانه شاهد برخی داستانسراییهای عجیب و غریبی درباره آشنایی و مراوده استاد حسابی با انشتین هستیم كه هرساله بر شاخ و برگ آن نیز افزوده میشود و كارخانه خاطرهسازی و خیالپردازی فعال در این عرصه كه روزگاری از استاد تنها بهعنوان «شاگرد انیشتین» یاد میكرد، در سالهای اخیر، انیشتین را در كنار دانشمندان بزرگ دیگری چون شرودینگر، فرمی، دیراک، بور و ... پای سفره هفتسین ایرانی در منزل این دانشجوی ایرانی مینشاند كه البته در تازهترین ویراست این خاطرهسازیها، عنصر اناثی از خانواده انشتین هم به این جمع خاطرهانگیز علمی افزوده شده است!
و در این میان، كارخانه داستانسرایی كه گویا سالها از مشكل فقدان هرگونه تصویر و مدرك مستندی از ارتباطات و مراودات علمی و خانوادگی مرحوم حسابی با انشتین رنج میبرد به تازگی تصویری از انشتین را در كنار فردی كه بیشباهت به استاد حسابی نیست به عنوان «تصویری كمیاب از انشتین و دكتر حسابی» آذینبخش خاطرات عجیب و غریب رو به گسترش در روزنامهها و وبلاگستان فارسی كرده كه نشان از روند رو به گسترش و نگرانكننده تولیدات آن دارد!
دکتر منصوری
دكتر رضا منصوری، استاد فیزیك دانشگاه صنعتی شریف و رییس سابق انجمن فیزیك ایران كه بانی مراسم تجلیل از خدمات علمی استاد در كنفرانس فیزیك سال 1366 بوده، طی سالهای اخیر بارها نسبت به عواقب داستانسراییها و خاطرهپردازیهای بیاساس در تخریب شخصیت و جایگاه رفیع علمی و فرهنگی دكتر حسابی هشدار داده است. وی در یادداشتی انتقادی به دردسرها و مانعتراشیهای فراوان ایجاد شده در برگزاری آن مراسم اشاره كرده و نوشته است:
«کسی فکر نمیکرد یک قدردانی ساده باعث این همه شرمساری اهل علم ایران بشود. از حسابی، بنیانگذار فیزیک دانشگاهی ایران که نظریهای در مورد ماده نوشت و برخی با پرداخت دویست دلار "اولین مرد علمی سال" تقلبی ایرانش کردند، از حسابی که تنها ده دقیقه در یکی از زمانهای دیدار عمومی انیشتین با وی صحبت کرده بود، دانشمندی در قد و قواره نیوتون و انیشتین (به کتب درسی مراجعه کنید) ساختهاند، فرهیختهای که در یک مراسم نوروزی، انشتین، شرودینگر، فرمی، دیراک و بور را در منزلش دعوت میکند و این دانشمندان را مسحور تمدن ایران و آیینهای ملی ما میکند، اخیراً مشتی دروغ و اکاذیب که در کنار عکسی از انیشتین با شخصی که ادعا شده، مرحوم حسابی است دربرخی رسانهها و سایتهای اینترنتی چاپ یا منعکس شده است. شخصی که در عکس کنار انیشتین ایستاده است، گودل (ریاضیدان مشهور) است، نه حسابی!
در توضیحات زیر عکس ادعا شده است انیشتین همراه با خواهرش در مراسم نوروز شرکت کرده است. مراجعه به تاریخ نشان میدهد که خواهر انیشتین تنها در سالهای 1940 تا 1946 در پرینستون بوده است. در این سالها نه حسابی در پرینستون بوده است نه بور، نه فرمی، نه شرودینگر و نه دیراک. کجاست نگاه و دقتنظر حرفهای رسانههای ما که به این سهولت گول این دروغپردازان را میخورد!»
در بخش دیگری از یادداشت این عضو فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی و فرهنگستان علوم كشورهای در حال توسعه(تواس) آمده است: «مرحوم حسابی زمانی مقالهای میفرستد برای مجلهای در پاریس. بر اسناد تاریخی این مقاله برای داوری به استاد سینج (John Lighton Synge)، نسبیتدان معروف، داده میشود كه داور به دلیل برخی اشتباهات محاسباتی آن مقاله را برای چاپ نمیپذیرد. تا کی برخی افراد و رسانهها میخواهند به این روند ناثواب خود ادامه دهند؟»
در خاتمه این یادداشت با بیان اینكه با شیادی نمیتوان عالِم و دانشمند ساخت و این قبیل دروغ و خیالپردازیها نتیجهای جز انحراف نسل آینده از مسیر حركت سالم علمی ندارد آمده است: «قهرمان علمی کم از قهرمان جنگ ندارد و پیروزی در علم تنها با کار مستمر و ممارست فراوان حاصل میشود. از انسانهای ساده زحمتکش و دوستدار ایران بت نسازیم!»
طرح مطالب اغراقآمیز درباره مرحوم حسابی نتیجهای جز خدشه به شخصیت ایشان و جامعه علمی كشور و بدبینی جوانان ندارد
رئیس انجمن فیزیک ایران
دكتر اكبرزاده، رییس انجمن فیزیك ایران نیز در گفتوگو با خبرنگار «علمی» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) با بیان این كه بخشی از مطالبی كه در مورد مرحوم دكتر حسابی از جمله همكاری و ارتباط وی با انشتین مطرح میشود اغراقآمیز و غیر واقعی است، اظهار كرد: دكتر حسابی خدماتی در زمان خود به جامعه علمی عرضه كرده كه قابل انكار نیست اما طرح مطالب اغراقآمیز در مورد وی نتیجهای جز خدشه به زحمات ایشان در پی ندارد.
وی گفت: انجمن فیزیك ایران در سالهای اخیر همواره با طرح این قبیل مطالب اغراقآمیز برخورد كرده و از جمله در دوره قبلی هیات مدیره انجمن، دكتر منصوری طی نامهای به ریاست دانشگاه اصفهان به درج برخی مطالب غیرواقعی و اغراقآمیز در كتیبه یادبود دكتر حسابی كه در دانشگاه نصب شده اعتراض كرده است.
رییس انجمن فیزیك ایران تصریح كرد: موضع انجمن در این خصوص كاملا روشن است. انجمن این قبیل اغراقها را كه به نوعی سوء استفاده از شخصیتهای علمی بوده و به خدشهدار شدن آنها منجر میشود را به هیچ وجه نمیپذیرد.
وی خاطر نشان كرد: این موضوع یكی از آفتهای جامعه علمی ماست كه به علت سردرگمی و عدم جایگاه مشخص برای مسایل، میدان برای سوءاستفاده عدهای فراهم است و گرنه در یك جامعه علمی بالغ چنین مشكلاتی وجود ندارد.
اكبرزاده با تاكید بر ضرورت مقابله با انتشار این قبیل مطالب بیاساس نسبت به تبعات منفی آن در ایجاد سرخوردگی و بدبینی در نسل جوان و روند رو به رشد علمی كشور هشدار داد و گفت: زیان این قبیل اقدامات دامنگیر كل جامعه علمی است و نوعی بیاعتمادی را ایجاد میكند. اگر فردی بیشتر از واقعیت بزرگ جلوه داده شود، ممكن است جوانان در ابتدا بپذیرند، اما پس از افزایش اطلاعات و به سرعت به واقعیت پی خواهند برد و در نتیجه به سایر مسایل هم شك میكنند و بیاعتمادی در جامعه علمی گسترش مییابد كه زیان این دامن همه جامعه را میگیرد.
رییس انجمن فیزیك ایران با تاكید بر این كه باید درج مطالب درباره چهرههای علمی ایرانی در كتب درسی باید با تامل بیشتری صورت گیرد، اضافه كرد: این مساله یك مشغله ذهنی برای همكاران انجمن فیزیك است كه قرار است در مورد آن بحث شود تا تصمیم جدی تری اتخاذ شود.
چه بسا اگر دكتر حسابی میتوانست به عشق سرشار خود به رفع عقبماندگیها و پیشرفت كشورش غلبه كرده و آسایش كار در آزمایشگاهها و محیطهای علمی پیشرفته غرب را به شوق خدمت در جامعه عقب نگهداشتهشده ایران دهههای نخست سده 1300 رها نكرده و تحقیقات علمی موفق خود را در عرصه فیزیك پی میگرفت، روزی به فیزیكدانی نامدار در عرصه جهانی و صاحب نظریه تبدیل میشد؛ اما روح بلند و متعهد دكتر حسابی كه با اغنای خودخواهانه حس علمدوستی و كسب عناوین و افتخارات فردی سیراب نمیشد، آینده دیگری را برای او رقم زد.
اندك تأملی در سوابق و خدمات درخشان این دانشمند متعهد كه همگان بر نقش تاریخی و سازنده او در پیشرفت علمی ایران اذعان دارند، چنان تصویری باشكوه و ستودنی از مرحوم دكتر حسابی ترسیم میكند كه عناوینی چون «مرد علمی سال»، «شاگرد ایرانی انشتین» و برخی تعبیرات مبالغهآمیز كه درباره جایگاه علمی آن مرحوم در عرصه تحقیقات فیزیك مطرح میشود در برابر آنها رنگ میبازد.
حسابی بدون این عناوین هم دوستداشتنی، ستودنی و بزرگ است و چه بسا دوستداشتنیتر، ستودنیتر و بزرگتر.
و به قول حافظ كه استاد عمیقاً به او عشق میورزید:
« ز عشق نـاتمام ما جمـال یـار مسـتغنی است
به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را»
نگاهی گذرا به فهرست پرشمار چهرهها و شخصیتهای برجسته، اما مهجور و فراموش شده علمی و فرهنگی كشور، ما را به جوابی نه چندان خوشایند میرساند كه براساس آن باید در كنار تجلیل از جایگاه خادمان علمی چون حسابی، بیش از پیش در ساماندهی بنیادی مفهوم علم و جایگاه دانشگران در جامعهای كه به رغم گذشت 70 سال از تأسیس دانشگاه هنوز مجال تشكیل اجتماع علمی را نیافته و مفهوم نوین علم را آنگونه كه در دنیای پیشرفته مرسوم است، به رسمیت نشناخته، تلاش كنیم.
منبع:
تنظیم برای تبیان:
ا.م.گمینی