تبیان، دستیار زندگی
می‏گویند یكی از عرفا به نام سری سقطی می‏گفت : من سی سال است كه‏ استغفار می‏كنم به خاطر یك الحمد لله كه گفته ام ، به خاطر یك‏ شكری كه خدا را كرده ام
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سی سال برای یک شکر استغفار کردم

شهید مطهری

کاربران گرامی سلام

قبلا گفتیم که، بخش جدیدی به مطالب دین و اندیشه افزودایم، دراین بخش پژوهش های دانشگاهی و حوزوی مرتبط با علوم اسلامی و متناسب با سطح و نیاز کاربران ارائه خواهد گردید. شما نیز می توانید تحقیقات و آثار پژوهشی خود را برای ما ارسال نموده وپس از بررسی در سایت با نام مولفان به نمایش گذاشته خواهد شد. در سر آغاز این امر با نام زیبای امام خمینی (ره) و قله آموزه های اسلامی یعنی اخلاق آغاز کردیم، در ادامه به بررسی آموزه های اخلاقی در آثار شهید مطهری می پردازیم.

برای مشاهده قسمت پیشین اینجا کلیک کنید.

سخن سری سقطی

می‏گویند یكی از عرفا به نام " سری سقطی " می‏گفت : من سی سال است كه‏ استغفار می‏كنم به خاطر یك " الحمد لله " كه گفته ام ، به خاطر یك‏ شكری كه خدا را كرده ام : انی استغفر الله منذ ثلاثین سنه لقولی الحمد لله‏ گفتند چطور ؟ گفت من در بغداد دكاندار بودم ( این داستان را هم سعدی به‏ شعر در آورده است ) یكوقت خبر رسید كه فلان بازار بغداد را حریقی پیدا شد و سوخت . دكان من هم در آن بازار بود .

به سرعت رفتم ببینم دكان من سوخته یا نه ؟ یك كسی به من گفت : آتش به دكان تو سرایت نكرده گفتم : الحمدلله بعد با خودم فكر كردم كه آیا تنها تو در دنیا بودی ؟ بالاخره آتش چهار تا دكان را سوخته دكان تو را نسوخته یعنی‏ دكان دیگری را سوخته " الحمدلله " معنایش این است كه الحمدلله آتش‏ دكان مرا نسوخت ، دكان او را سوخت پس من راضی شدم به اینكه دكان او سوخته بشود و دكان من سوخته نشود بعد به خودم گفتم : اولاتهتم للمسلمین‏ سری ! تو غصه مسلمین در دلت نیست ؟ ( اشاره است به حدیث پیغمبر : « من اصبح لا یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم » ) هر كس كه صبح كند و همتش خدمت به مسلمانان نباشد ، او مسلمان نیست ) و من سی سال است كه‏ دارم استغفار آن الحمدلله را می‏كنم . این چیست ؟

استاد شهید مطهری در كتابهای (فلسفه اخلاق) و نیز كتاب (تعلیم و تربیت اسلامی) در خصوص فلسفه اخلاق و نظریات مطرح در این زمینه بحث و گفتگو می كند و نظرات اندیشمندان درخصوص اخلاق را بشرح زیر دسته بندی می نماید:

 1-  نظریه كانت یا نظر وجدان اخلاقی

كارهای اخلاقی توسط وجدان اخلاقی به انسان الهام می شود در حقیقت این كارها جزء سرشت و فطرت انسان است و انسان را به كمال و نه (سعادت) دعوت می كند.

 2- نظریه افلاطون

اخلاق یعنی آنجا كه روح انسان حالتی پیدا می كند كه خود روح زیبا می شود اگر كار زیباست به تبع روح زیباست – از نظر افلاطون پایه اخلاق (عدالت) است و عدالت مساوی با (زیبائی).

3- نظریه عاطفی (نظریه هندی)

كار اخلاقی كاری است كه از عاطفه ای عالیتر از تمایلات فردی یعنی عاطفه، غیر دوستی، سرچشمه می گیرد.

 4- نظریه عاطفی و محبت (نظریه مسیحی)

 كار اخلاقی كاری عاطفی همراه با محبت است.

كارهای اخلاقی توسط وجدان اخلاقی به انسان الهام می شود در حقیقت این كارها جزء سرشت و فطرت انسان است و انسان را به كمال و نه (سعادت) دعوت می كند.

 5- نظریه فلاسفه اسلامی ( نظریه اراده)

این مكتب ملاك و معیار اخلاقی بودن را عقل و اراده می داند.

 6- نظریه زیبائی معقول

امور اخلاقی فی حد ذاته زیبائی دارد، با عظمت و با جاذبه و كشش است و حركت ایجاد می كند و ستایش آفرین است.

شهید مطهری

 7- نظریه عقل دوراندیش

این نظریه را مادیون مطرح كرده اند و راسل هم از آن دفاع می كند بر اساس آن انسان برای هر كار اخلاقی یك دوراندیشی دارد و در نظر می گیرد كه منفعت برای او ایجاد می كند و انجام می دهد.

 8- حسن و قبح ذاتی و عقلی

كارهای اخلاقی بدلیل حسن ذاتی كه دارد و عقل انسان حسن ذاتی كارهای اخلاقی و قبح ذاتی كارهای ضد اخلاقی را درك می كند، به سوی آن متمایل و یا از آن دوری می جوید. استاد مطهری در باب این نظریه در صفحه 70 كتاب (تعلیم و تربیت اسلامی) اضافه می كند كه: این حرفی نیست كه صددرصد بتوان اثباتش كرد اگر چه اخلاق سقراطی بر این مبناست، مخصوصاً حسن و قبح ذاتی افعال كه خود حكما برایش چندان پایه ای قائل نیستند.

 9- نظریه رضای خدا

نظریه دیگری وجود دارد و آن اینكه اساساً اخلاق را برگردانیم به اخلاق مذهبی و بگوئیم بقیه نظریه ها همه فلسفی و علمی است. این نظریه معتقد است كه فعل اخلاقی آن فعلی است كه هدف و انگیزه اش رضای حق باشد (این نظریه احتمالاً همان نظریه امر و نهی الهی یا حسن و قبح شرعی است) استاد مطهری نظر خویش را در مورد فلسفه اخلاق در كتابهای فلسفه اخلاق و تعلیم و تربیت و بعنوان مجموع سخنرانی ها ابراز داشته اند و نظریه ای بنام (پرستش) را مطرح كرده اند ایشان به تمام نظریات كه در جهان مطرح شده است ایراد گرفته اند و آنها را ناقص می دانند اما گفته اند اگر تمام نظریات با مبنای اعتقاد به خدا باشد می توان آنها را پذیرفت.

بهرحال از مجموعه صحبت های استاد چنین برمی آید كه:

1- امور اخلاقی در چهارچوب نظام الهی معنا پیدا می كند

2- انجام امور اخلاقی افراد سكولار و غیر خداپرست، یك (عبادت و پرستش ناآگاهانه) است.

3- از طریق آیات و روایات اثبات می شود كه امور اخلاقی در (فطرت انسان) نهاده شده و یا به او (الهام) شده و می شود.

4- براساس (نظریه پرستش)، انسان به حسب فطرت كارهای اخلاقی را شریف و شرافتمندانه  می داند. (ص 126 كتاب فلسفه اخلاق)

نوشته: سمیرا لشكربلوكی

تنظیم برای تبیان: ابوذر سلطانی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.