تبیان، دستیار زندگی
انسان باید همان‏گونه كه در پیشگاه الهى متواضع است، به بندگان خدا هم بزرگى نفروشد و اگر گرسنه‏اى را دید كه توان سیر كردن شكم خود را ندارد، او را اطعام كند. این خود یكى از مصادیق زكات است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شرایط قبولی نماز از زبان امام صادق علیه السلام

دعا

قسمت دوم: ارتباط سالم با خلق خدا و آثار آن

انسان باید همان‏گونه كه در پیشگاه الهى متواضع است، به بندگان خدا هم بزرگى نفروشد و اگر گرسنه‏اى را دید كه توان سیر كردن شكم خود را ندارد، او را اطعام كند. این خود یكى از مصادیق زكات است. زكات در اصطلاح قرآن، فقط آن زكات واجبى كه به اموال خاصى تعلق مى‏گیرد نیست، بلكه مفهوم زكات در قرآن، انفاق در راه خداست. سفارش خداوند به حضرت عیسى علیه‏السلام نیز صرفا شامل زكات و نماز واجب نمى‏شود. قرآن كریم از زبان حضرت عیسى علیه‏السلام كه تازه متولد شده و در گهواره بود، مى‏فرماید: «قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا  وَجَعَلَنِی مُبَارَكًا أَیْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا .» (مریم: 30 و 31)؛

همانا من بنده خاص خدایم كه مرا كتاب آسمانى و شرف نبوت عطا فرمود و مرا هر كجا باشم براى جهانیان مایه بركت و رحمت گردانید و تا زنده‏ام به عبادت نماز و زكات سفارش كرد. در اسلام، هم زكات واجب داریم و هم زكات مستحب؛ زكات واجب، فقط به برخى اموال تعلق مى‏گیرد، اما زكات مستحب، شامل صدقات و انفاقات و مواردى نظیر آن مى‏شود. زكات و نماز هیچ‏گاه از یكدیگر جدا نمى‏شوند؛ نماز كه هست، زكات هم باید باشد. بنابراین، پرهیز از فخرفروشى به خلق خدا و نیز انفاق به نیازمندان، از دیگر شروط قبولى نماز است: «ولا یتعظم على خلقى و یطعم الجائع.»

شرط دیگر قبولى نماز این است كه انسان اگر برهنه‏اى را دید كه توان پوشاندن خود را ندارد، او را بپوشاند. البته، این سخن بدین معنا نیست كه فرد حتما باید برهنه باشد، یعنى ساتر عورت هم نداشته باشد، تا ما به او لباس بدهیم، بلكه منظور این است كه اگر كسى احتیاج به لباس داشت، براى او لباس تهیه كنیم و نیز اگر كسى به مصیبتى دچار شده است، به كمك او بشتابم و اگر سرپناهى ندارد، تا آن‏جا كه برایمان مقدور است، براى وى مسكن تهیه كنیم: «و یكسو العارى و یرحم المصاب و یؤوى الغریب.»

زكات در اصطلاح قرآن، فقط آن زكات واجبى كه به اموال خاصى تعلق مى‏گیرد نیست، بلكه مفهوم زكات در قرآن، انفاق در راه خداست.

كسى كه شرایط قبولى نماز را رعایت كند، چهره‏اش در عالم معنا و ملكوت همچون خورشید مى‏درخشد و این درخشش را كسانى كه چشم باطن‏بین داشته باشند مى‏بینند. ممكن است امثال من و شما این درخشش را نبینیم، اما هستند كسانى كه چشم دلشان به آن عالم باز است و به محض نگاه كردن به چهره كسى متوجه مى‏شوند كه وى اهل معصیت است یا اهل عبادت. نورانیّت دل و روح، یكى از آثار تكوینى عبادت است: «فذلك یشرق نوره مثل الشمس.» خداوند ظلمت‏هاى زندگى را براى بنده‏اى كه نمازش را قبول كرده است، روشن مى‏سازد: «اجعل له فى الظلمة نورا.» خداوند در قرآن مى‏فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤْتِكُمْ كِفْلَیْنِ مِن رَّحْمَتِهِ وَیَجْعَل لَّكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَیَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ .» (حدید: 28)

اى كسانى كه به حق گرویدید، اینك خدا ترس و متقى شوید و به رسولش محمد مصطفى صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نیز ایمان

انفاق

آورید تا خدا شما را از رحمتش دو بهره نصیب گرداند: یكى بر ایمان رسولان پیشین و یكى بر ایمان بدین رسول و نورى از پرتو ایمان به قرآن شما را عطا كند كه بدان نور راه  بهشت ابد پیمایید و از گناه شما نیز در گذرد كه خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. انسان‏هاى خداترس و متقى هنگامى كه دچار ظلمت‏هاى مادى مى‏شوند، خداوند حتى نور حسّى هم به ایشان عطا مى‏فرماید. بوده‏اند افراد نابینایى كه قرآن را از رو تلاوت كرده‏اند. یكى از این موارد كه خود من از افراد مورد اعتماد شنیده‏ام این است كه یك شب خادم مدرسه مروى تهران در یكى از حجره‏ها دو شعاع نور مى‏بیند. وقتى نزدیك مى‏رود، مشاهده مى‏كند كه فرد نابینایى مشغول تلاوت قرآن است و از دو چشمش، دو شعاع نور بر قرآن مى‏تابد.

انسان در دنیا خواه ناخواه با كسانى مواجه مى‏شود كه با برخوردهاى نابخردانه‏شان، صبر و تحمل را از انسان مى‏گیرند. بسیار مشكل است كه انسان بتواند در این شرایط خودش را كنترل نماید. اما خداوند به كسانى كه نمازشان را پذیرفته است، بردبارى و حلمى عطا مى‏فرماید كه در مقابل افراد نابخرد بتوانند خودشان را كنترل كنند: «و فى الجهالة حلما.» خداوند مادامى كه ادامه حیات به نفع چنین بنده‏اى باشد، او را به وسیله فرشتگانش حفظ مى‏كند: «اكلأه بعزتى و استحفظه ملائكتى» و درخواست او را اجابت مى‏كند: «یدعونى فالبّیه و یسألنى فاعطیه» چنین بنده‏اى همچون گل‏ها و میوه‏هاى بهشتى كه هیچ‏گاه پژمرده و پوسیده نمى‏گردند، همیشه با طراوت و سرزنده است: «فمثل ذلك العبد عندى كمثل جنات الفردوس لا یسبق اثمارها و لا تتغیر عن حالها.»

تفسیر عقلانى این مطلب این است كه بنده آن‏چنان با آموزه‏هاى دینى خو گرفته است كه هیچ‏گاه این حالت او تغییر نخواهد كرد؛ یعنى این حالات در او ملكه شده و به صورت صفت ثابتى براى نفس و روحش درآمده است.

حضرت آیت الله محمدتقى مصباح یزدی

تنظیم برای تبیان: گروه دین و اندیشه – حسین عسگری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.