تبیان، دستیار زندگی
یکی از شرائط امر به معروف و نهی از منکر، احتمال تاثیر پذیری شخص عامل به منکر، می باشد و در صورت عدم احتمال، تکلیف ساقط است. و متاسفانه در بسیاری از موارد، عدم احتمال تاثیرگذاری را بدون بررسی و به راحتی می پذیریم و مرتکب ترک واجب الهی می شویم. ولی آیا براس
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روشی جالب برای نهی از منکر

امر به معروف و نهی از منکر

یکی از شرائط امر به معروف و نهی از منکر، احتمال تاثیر پذیری شخص عامل به منکر، می باشد و در صورت عدم احتمال، تکلیف ساقط است. ولی متاسفانه در بسیاری از موارد، عدم احتمال تاثیرگذاری را بدون بررسی،به راحتی می پذیریم و از همین جا مرتکب ترک واجب الهی می شویم. آیا براستی تمام راه ها را بررسی می کنیم! تا به این نتیجه برسیم که احتمال تاثیر گذاری وجود ندارد؟

عبارات زیر، هوشمندی و زیرکی عارف کامل حضرت آیت الله العظمی شاه آبادی ( استاد امام ره) در یافتن راه درست و موثر برای اجرای نهی از منکر را، به نمایش می گذارد. بسیار جالب و خواندنی است:

«در نزدیکی منزل ایشان در خیابان امیرکبیر، دکتری بود به نام ایوب که برای دخترانش معلم موسیقی آورده بود و صدای موسیقی بلند بود، به گونه‏ای که از صدای آن همسایه‏ها ناراحت بودند. ایشان برای دکتر پیغام فرستاد و از او خواست که از این کار دست بردارد، اما دکتر جواب داده بود که من این کار را ترک نمی‏کنم و شما هر اقدامی که می‏خواهید بکنید.

مرحوم شاه‏آبادی تا روز جمعه صبر کردند و آنگاه در جلسه روز جمعه که در مسجد شاه سابق تشکیل شده بود، به مردم گفتند خوب است از این به بعد هر کس از این خیابان عبور می‏کند چون به مطب دکتر رسید، داخل مطب شده و سلام کند و آنگاه با خوشرویی از او بخواهد که آن عمل خلاف را ترک کند. از آن پس هر کس از جلوی مطب عبور می‏کرد برای انجام وظیفه شرعی خود، داخل مطب می‏شد و سلام کرده و موضوع را با زبان خوش در میان می‏گذاشت و خارج می‏شد.

گل

چند روز به این منوال گذشت و دکتر هر روز با صدها مراجعه کننده مواجه می‏شد که همگی یک مطلب را به او تذکر می‏دادند. وی دید اگر بخواهد به لجاجت خود ادامه دهد نه تنها باید مطب خود را تعطیل کند بلکه مجبور است از آن خیابان هم کوچ کند. از این رو دست از ایجاد مزاحمت برداشته، جلسه آموزش موسیقی دخترانش را تعطیل کرد. آیت‏الله شاه‏آبادی در یکی از روزها که به طرف مسجد می‏رفت دکتر ایوب را دید که به طرف او می‏آید، وقتی دکتر نزدیک شد، از شدت خنده نمی‏توانست سلام کند و بالاخره پس از احوالپرسی گفت: آقای شاه‏آیادی با قدرت ملت کار را تمام کردی. و من گمان می‏کردم که شما به مراجع قانونی و محاکم قضایی مراجعه می‏کنید؛ در این صورت، من به سادگی می‏توانستم جواب آنها را بدهم و هرگز درباره این روش مردمی نیاندیشیده بودم.»1

گروه دین و اندیشه - مهدی سیف جمالی


پی نوشت:

1- عارف کامل، ص 45

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.