تبیان، دستیار زندگی
قوای نفسانی منشأ اعمال نفسانی در انسانها هستند؛با آنکه قوای نفس متعددند ولی نفس پدیده ای واحد است. برای اینکه بتوانیم این قوا را کنترل کنیم باید بین آنها تعادل ایجاد شود اما راه ایجاد تعادل میان قوا چیست؟ با چه شیوه هایی می توان میان قوا تعادل برقرار کرد
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

راه ایجاد تعادل در میان 4قوه نفسانی !!

عصبانیت


با آنکه قوای نفس متعددند ولی نفس پدیده ای واحد است. برای اینکه بتوانیم این قوا را کنترل کنیم باید بین آنها تعادل ایجاد شود اما راه ایجاد تعادل میان قوا چیست؟ با چه شیوه هایی می توان میان قوا تعادل برقرار کرد که اعمال انسان مسیر خدایی داشته باشد؟

در حقیقت آدمی از آن هنگام که از اصل خویش دور مانده و قدم به عرصه وجود گذاشته است همواره بر اثر تامل و تفکر به این نکته پی برده که در نهاد و سرشت او گوهر اصیلی است که منشا حرکت و حیات و فکر می باشد که از آن تعبیر به نفس می شود. در كتابهای فلسفی و اخلاقی به چهار نوع قوه اشاره شده است که در ذیل به آن اشاره می شود.

1)قوه عاقله

قوه عاقله، قوه روحانیه‌ای است كه به حسب ذات، مجرد و به حسب فطرت، مایل به خیرات و كمالات و داعی به عدل و احسان است.(1)این قوه به درک حقایق امور کمک می کند و علم و نزاهت و طهارت مربوط به این قوه می باشد. فایده این قوه این است که آدمی را به کارهای نیک فرمان می دهد و از صفات زشت باز می دارد.(2) در صورتی که از این قوه به صورت صحیح و معتدل بهره برداری شود فضیلت حکمت از آن به وجود می آید؛ اما هنگامی که افراط در آن صورت گیرد، رذیلت جربزه و سفسطه را به دنبال خواهد داشت. چنین شخصی در این حالت در تمام امور، حتی یقینیات و امور ضروری نیز شک و تردید می کند و در شک خود باقی می ماند؛ چنان که در تفریط و کوتاهی نسبت به آن قوه، رذیلت دیگری به نام «غباوت» و جهل مرکب پدید خواهد آمد که اساس و پایه ی بسیاری از زشتی ها، نزاع ها و اختلافات می گردد.(3)

2) قوه واهمه

در مقابل قوه عاقله، قوه واهمه قرار دارد كه از آن به قوه شیطانیه تعبیر می‌شود.(4) این قوه فرد را به نیرنگ و حیله و گول زدن فرا می خواند(5) تحت تأثیر عقل قرار نگرفته و بسیار تمایل به دنیا دارد.

3) قوه غضبیه

که به قوه سبعیه نیز شهرت دارد صفت عداوت و بغض و كینه از آن نشئت می گیرد.(6) و به درنده خویی و اذیت نمودن مردم دعوت می نماید.(7) وظیفه و مسئولیت این قوه، دفع ضرر از انسان است. فایده ی این قوه این است که زیاده روی، تندی قوای شهوی و شیطانی را در هم می شکند و در صورتی که در جای خود از آن استفاده گردد و افراط و تفریطی در آن صورت نپذیرد، فضیلت شجاعت از آن پدید می آید و اگر به شکل افراط و زیاده روی مورد بهره برداری قرار گیرد رذیلت تهوّر و درنده خویی از آن به وجود می آید و اگر هیچ کارکردی نداشته باشد و در آن تفریط شود، رذیلت «جبن» از آن پدید می آید.(8)

باید هنگام اقدام بر هر عملی، تفکّر و تأمل نماید و مواظب باشد که هیچ کاری را بدون توجّه به آثار آن انجام ندهد و در صورت روی آوردن به رذایل، خود را تنبیه و تأدیب نماید.

4) قوه شهویه

از آن به نفس بهیمی تعبیر می‌شود. این قوه به امورات حیوانی از قبیل رسیدگی به غرائز جنسی و پرخوری دلالت می نماید. اگر آدمی فاقد آن می‌بود در اسرع وقت رو به زوال و نابودی می‌رفت و از طرفی چون تحصیل سعادت ابدی بدون اقامت در نشئه طبیعت انجام نمی‌گیرد، سعادت انسان و حیات ملكوتی او نیز مرهون این قوه شریفه است. این قوه در صورتی می‌تواند سبب سعادت انسان باشد كه از حد اعتدال تجاوز نكند. بعلاوه نباید از تحت موازین عقلیه و شرعیه خارج شود. زیرا در آن صورت نه تنها سبب حصول سعادت نمی‌شود كه مایه شقاوت انسان نیز خواهد بود .(9)

فایده ی این قوه، حفظ و ادامه حیات بدن است که وسیله ی تحصیل کمال برای نفس است و در صورتی که به درستی از این قوه استفاده شود و افراط و تفریط در آن صورت نگیرد، فضیلتی به نام عفّت از آن به وجود می آید که به تعبیر فیلسوفان و عالمان اخلاقی، یکی از چهار جنس فضیلت شمرده می شود.(10)

شیوه های عملی ایجاد اعتدال

همانطور که بیان شد هر یک از قوای چهارگانه‌ نفسانی دارای یک حدّ افراط و یک حدّ تفریط است. از سوی دیگر از هریک از این قوا می توان در مهار قوّه‌ی دیگری و جلوگیری از طغیان آن استفاده کرد و از این طریق می توان از آنها در ایجاد تعادل درونی که لازمه‌ی کمال اخلاقی است بهره جست.برای اینکه بتوانیم بین قوا تعادل ایجاد کنیم باید همه ی آن ها را تحت تدبیر و کنترل عقل و شرع در آوریم.

1. هم نشینی با نیکان و اجتناب و پرهیز از هم نشینی با بدکاران؛ زیرا معاشرت با هر کس قوی ترین انگیزه برای خوگرفتن به صفات و اخلاق اوست.

2. به کار بردن قوا در راه کسب صفات شریف و مواظبت و مداومت بر افعالی که نتایج آن، تحصیل فضایل است.

3. باید هنگام اقدام بر هر عملی، تفکّر و تأمل نماید و مواظب باشد که هیچ کاری را بدون توجّه به آثار آن انجام ندهد و در صورت روی آوردن به رذایل، خود را تنبیه و تأدیب نماید.

در مقابل قوه عاقله، قوه واهمه قرار دارد كه از آن به قوه شیطانیه تعبیر می‌شود.(4) این قوه فرد را به نیرنگ و حیله و گول زدن فرا می خواند

4. از دیدن و شنیدن و تخیل آن چه شهوت و غضب را بر می انگیزد به شدت پرهیز نماید.

5. باید عیب های پنهانی خود را با جست و جو و بررسی و محاسبه به دست آورد و پس از آگاهی، در ریشه کن ساختن آن کوشش فراوان نماید.(11)

ملا مهدی نراقی دراین زمینه می نویسد:

«هر یک از این قوا را فایده ای است ... نحوه‌ی اجتماع این قوا در انسان همانند گردآمدن فرشته یا حکیمی با یک سگ و خوک و شیطان در یکجا و حصول کشمکش بین آنهاست، به طوری که هرکه غالب گردد، بر دیگران حاکم می شود. فرشته و حکیم قوّه‌ی عاقله است و سگ قوّه‌ی غضبیّه و خوک قوّه‌ی شهویّه و شیطان قوّه‌ی واهمه. نفس آدمی همواره جایگاه و کشمکش و تدافع این قواست تا اینکه یکی غلبه کند. بدین سان اگر عقل بر همه‌ی آنها چیره شود و آنها را چنان تحت سیاست خود درآورد که درهیچ کاری جز به اشاره‌ی او اقدام نکنند و همگی به راه وسط و اعتدال کشانده شوند، عدالت در کشور پدیدار می گردد و اگر نتوانست بر آنها غلبه کند، آنها بر او چیره شوند و او را به خدمت خود می گیرند»(12)

بنابراین بر هر فردی لازم است که در جهت کنترل و ایجاد تعادل بین قوا نهایت تلاش خود را به کار گیرد تا بتواند قوایی را که خداوند در جهت سیر تکاملی انسان در اختیار او قرار داده در تحت فرمان عقل و شرع به درستی هدایت کند و در مسیر سعادت گام بردارد.

پی نوشت ها:

1ـ موسوی الخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 283.

2ـ گزیده ی کتاب جامع السعادات، ترجمه ی سید جلال الدین مجتبوی، ص 71ـ 101.

3ـ همان.

4ـ موسوی الخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 283.

5ـ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ج1، ص61.

6ـ علم النفس یا روانشناسی صدرالمتألهین، اسفار، جواد مصلح، ج2ـ3، ص300.

7ـ جامع السعادات، ج1، ص61.

8ـ گزیده ی کتاب جامع السعادات، ترجمه ی سید جلال الدین مجتبوی، ص 103ـ 173.

9ـ موسوی الخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 280.

10ـ گزیده ی کتاب جامع السعادات، ترجمه ی سید جلال الدین مجتبوی، ص 174 ـ 244.

11ـ رضا رمضانی، اخلاق و عرفان، ص 78.

12ـ جامع السعادات، ص 44.

زهرا انصاری نسب              

کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


مطالب مرتبط:

جوانی؛ بهاری برای خودسازی

بازگشت به فطرت به چه معناست؟

باید دوباره تربیت شویم

با افکار گناه آلود و شیطانی چه کنیم؟

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.