تبیان، دستیار زندگی
امیرمؤمنان على علیه السلام در فراق رسول خدا صلى الله علیه و آله از همه مسلمانان بیشتر محزون و غمگین بود; چرا كه پیامبر ركن مهم اسلام و پشتوانه عظیمى براى على علیه السلام بود . به همین جهت، در رحلت او اشك ماتم مى‏ریخت و با سوز و گداز در هنگام غسل دادن به
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درد نامه هجران

حضرت محمد (ص)

امیرمؤمنان على علیه السلام در فراق رسول خدا صلى الله علیه و آله از همه مسلمانان بیشتر محزون و غمگین بود چرا كه پیامبر ركن مهم اسلام و پشتوانه عظیمى براى على علیه السلام بود . به همین جهت، در رحلت او اشک ماتم مى‏ریخت و با سوز و گداز در هنگام غسل دادن به بدن مطهر پیامبر اندوه فراوان انباشته در دلش را با این كلمات ابراز مى‏داشت و به خود این گونه تسلى مى‏داد: «بابى انت وامى یا رسول الله لقد انقطع بموتك ما لم ینقطع بموت غیرك من النبوة والانباء واخبار السماء: (1) پدر و مادرم فداى تو اى رسول خدا! با رحلت تو ارتباطى قطع شد كه با مرگ دیگران چنین نشده بود; با رحلت تو رشته پیامبرى گسسته و فرود آمدن اخبار آسمانى قطع گردید

«و لولا انك امرت بالصبر ونهیت عن الجزع لانفدنا علیك ماء الشئون ولكان الداء مما طلا والكمد محالفا، وقلالك ولكنه ما لا یملك رده ولا یستطاع دفعه بابى انت وامى اذكرنا عند ربك واجعلنا من بالك: (2) اگر به صبر و بردبارى فرمان نمى‏دادى و از جزع و فزع باز نداشته بودى، آن قدر اشك مى‏ریختیم تا اشكهایمان تمام شود و این درد جانكاه فراق همیشه در دلم تجدید مى‏شد و اندوهم جاودانه مى‏ماند . البته كه این ها در مصیبت تو ناچیز است . چه كنم كه زندگى را بعد از مرگ نمى‏توان دوباره برگرداند و از مرگ نمى‏شود جلوگیرى كرد! پدر و مادرم به فدایت! ما را در محضر خدا یاد كن و ما را به خاطرت بسپار .»

على علیه السلام آن روز با پیامبر صلى الله علیه و آله وداع كرد و آن حضرت را به خاک سپرد ولى هیچ گاه خاطرات شیرین خود را با آن حضرت فراموش نمى‏كرد; حتى در آخرین روزهاى عمر با بركت‏خود - همان روزى كه آن حضرت در مسجد كوفه در سال چهلم هجرت ضربت‏خورد - به یاد پیامبر صلى الله علیه و آله بود . على علیه السلام خاطره آن شب غمبار را چنین نقل مى‏كند: «آن شب در عالم رؤیا رسول خدا صلى الله علیه و آله را دیدم، به آن حضرت شكایت كرده، عرضه داشتم: «یا رسول الله! ماذا لقیت من امتك من الاود واللدد؟ فقال: ادع علیهم، فقلت: ابدلنى الله بهم خیرا منهم وابدلهم بى شرا لهم منى; (3) اى رسول خدا! آیا مى‏دانى از امت تو و لجبازى و دشمنى آنان چه‏ها كشیدم؟ پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله فرمود: آنان را نفرین كن! من گفتم: خدا بهتر از آنان را به من بدهد و به جاى من دشمن بدى را بر آنها مسلط گرداند


پى‏نوشت ها :

1) نهج البلاغه، خطبه 235 .

2) همان .

3) همان، خطبه 70 .

نوشته‌ی: عبدالکریم تبریزی

تنظیم : بخش عترت و سیره تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.