نام تو بر زبان من آمد؛ زبانه شد
سیل گدازههای خروشان روانه شد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : پنج شنبه 1390/04/23
باران نام تو
نام تو بر زبان من آمد؛ زبانه شد
سیل گدازههای خروشان روانه شد
گفتم به خاک، نام تو را؛ جنگلی سرود
گفتم به شعر، نام تو را؛ عاشقانه شد
گفتم به باد، نام تو را؛ گردباد گشت
گفتم به رود، نام تو را؛ بی کرانه شد
گفتم به راه، نام تو را؛ رفت و رفت و رفت...
گفتم به لحظه، نام تو را ...؛ جاودانه شد
این حرفها – که همهمهای در غبار بود...
بارانِ نرمِ نامِ تو آمد؛ ترانه شد
بخش عترت و سیره تبیان
قربان ولیئی