تبیان، دستیار زندگی
مردم باید روضه راست بشنوند تا معارفشان، سطح فكرشان بالا بیاید و بدانند كه اگر روحشان در یك كلمه اهتراز پیدا كرد، یعنى با روح حسین بن على هماهنگ شد و در نتیجه اشكى و او ذره اى، از چشمشان بیرون آمد، واقعه مقام بزرگى است ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گریه بر حسین علیه السلام چرا؟

عزاداری

چرا ائمه اطهار (حتى از پیغمبر اكرم روایت است ) گفتند كه : این نهضت باید زنده بماند، فراموش نشود، مردم براى امام حسین بگریند؟ هدف آنها از این دستور چه بوده است ؟ ما آن هدف واقعى را مسخ كردیم . گفتیم : فقط به خاطر این است كه تسلى خاطرى براى حضرت زهرا سلام الله علیها باشد! با اینكه ایشان در بهشت همراه فرزند بزرگوارشان هستند. دائماً بى تابى مى كنند تا ما مردم بى سر و پا یك مقدار گریه كنیم تا تسلى خاطر پیدا كنند! آیا توهینى بالاتر از این، براى حضرت زهرا پیدا مى كنید؟ عده اى دیگر گفتند: امام حسین در كربلا به دست یك عده مردم تجاوزكار، بى تقصیر كشته شد، پس این تأثر آور است! من هم قبول دارم امام حسین بى تقصیر كشته شد. امام حسین بى تقصیر كشته شد؟! روزى هزار نفر آدم بى تقصیر به دست آدمهاى با تقصیر كشته مى شوند، روزى هزار نفر آدم در دنیا مى شوند و تأثر آور است، اما آیا این نفله شدن ها ارزش دارد كه سالهاى زیاد، قرنهاى زیاد، ده قرن، بیست قرن، سى قرن مطرح باشد؟! (1)

بعضى خیال كرده اند امام زین العابدین چون در مدتى كه حضرت بعد از پدر بزرگوارشان حیات داشتند قیام به سیف نكردند، پس گذاشتند قضایا خاموش شود. ابدا چنین نیست، از هر بهانه اى استفاده مى كرد كه اثر قیام پدر بزرگوارش را زنده نگه دارد آن گریه ها كه گریه مى كرد و یاد آورى مى نمود براى چه بود؟ آیا تنها یك حالتى بود مثل حالت آدمى كه فقط دلش مى سوزد و بى هدف گریه مى كند؟! یا مى خواست این حادثه را زنده نگه دارد و مردم یادشان نرود كه چرا امام حسین قیام كرد و چه كسانى او را كشتند؟

1- ارزش قطره قطره خون حسین (ع )

ما بنشینیم و اظهار تأثر كنیم كه حیف، حسین بن على نفله شد، خونش هدر رفت! حسین بن على بى تقصیر كشته شد، به دست افرادى متجاوز كشته شد! اما چه كسى گفته حسین بن على نفله شده است؟ و خون حسین بن على هدر رفت! اگر در دنیا كسى را پیدا كنید كه نگذاشت یك ذره از شخصیتش هدر برود، حسین بن على است. او براى قطره قطره خونش ‍ آنچنان ارزش قائل شد كه نمى توان آنرا توصیف كرد. اگر ثروت هاى دنیا را كه براى او صرف مى شود تا دامنه قیامت حساب كنیم، براى هر قطره خونش میلیاردها تومان بشر پول خرج كرده است. آدمى كه كشته شدنش ‍ سبب شد كه نام او پایه كاخ ستمكاران را براى همیشه بلرزاند، نفله شد؟! خونش هدر رفت؟! ما غصه بخوریم براى اینكه حسین بن على نفله شد؟ تو نفله شدى بیچاره نادان! من و تو نفله هستیم، من و تو عمرمان هدر رفت... تو به حسین توهین مى كنى كه مى گویى نفله شد! حسین بن على كسى است كه : ان لك درجه عند الله، لن تنالها الا بالشهاده آیا حسین بن على علیه السلام كه آرزوى شهادت مى كرد، آرزوى نفله شدن را مى كرد؟

2- اشك با ارزش

اگر اشكى كه ما براى او مى ریزیم، در مسیر هماهنگى روح ما باشد، پرواز كوچكى است كه روح ما با روح حسینى مى كند. اگر ذره اى از همت او، ذره اى از غیرت او، ذره اى از حریت او، ذره اى از ایمان او، ذره اى از تقواى او، ذره اى توحید او در ما بیابد و چنین اشكى از چشم ما جارى شود، آن اشك بى نهایت قیمت دارد. اگر گفتند: به اندازه بال مگس هم باشد یك دنیا ارزش دارد، باور كنید!! اما نه اشكى كه براى نفله شدن حسین باشد، بلكه اشكى كه براى عظمت حسین باشد، براى شخصیت حسین باشد. اشكى كه نشانه اى از هماهنگى با حسین بن على و پیروى كردن از او باشد، بله، یك بال مگسش هم یك دنیا ارزش دارد.(2)

3- حب راستین به امام حسین (ع )

ما خیال مى كنیم یك گریه دروغین بر امام حسین كافى است، ولى امیرالمؤمنین فرمود: اینها دروغ است! اگر حب على بن ابى طالب تو را به عمل كشاند، بدان حب تو صادق و راستین است، اگر گریه بر حسین بن على تو را به سوى عمل كشاند، بدان كه تو بر حسین بن على گریه كرده اى، و گریه تو راستین است، اگر نه فریب شیطان است .(3)

4- در رثاى قهرمان بگریید!

این رثاء و مصیبت نباید فراموش بشود، این ذكر، این یاد آورى نباید فراموش بشود و باید اشك مردم را همیشه بگیرید، اما در رثاى یك قهرمان. پس اول باید قهرمان بودنش براى شما مشخص بشود و بعد در رثاى قهرمان بگریید، و گرنه رثاى یك آدم نفله شده بیچاره بى دست و پاى مظلوم كه دیگر گریه ندارد، و گریه ملتى براى او معنى ندارد. در رثاى قهرمان بگریید براى اینكه احساسات قهرمانى پیدا بكنید.(4)

5- اشك مقدس

یكى از اصول معتقدات مسیحیت مسئله به صلیب كشیدن، مسیح است، براى اینكه فادى باشد. الفادى لقب مسیح است . از نظر مسیحیت این جزو متن مسیحیت است كه عیسى به دار رفت تا كفاره گناهان امت باشد! یعنى گناهان خودشان را به حساب عیسى مى گذارند! فكر نكردیم كه این، حرف دنیاى مسیحیت است، با روح اسلام سازگار نیست، با سخن حسین علیه السلام سازگار نیست. به خدا قسم، تهمت به ابا عبدالله است. والله، اگر كسى در ماه رمضان روزه داشته باشد و این حرف را به حسین بن على نسبت بدهد و بگوید: حسین براى چنین كارى بود و این سخن را از او نقل بكند روزه اش باطل است، دروغ بر حسین است. ابا عبدالله كه براى مبارزه با گناه كردن قیام كرد، ما گفتیم قیام كرد تا سنگرى براى گنهكاران باشد! گفتیم حسین یك بیمه درست كرد، یك شركت بیمه تأسیس كرد. بیمه چه ! بیمه گناه! گفت شما را از نظر گناه بیمه كردن، در عوض چه بگیرم ؟ اشك. شما براى من اشك بریزید، من در عوض، گناهان شما را جبران مى كنم. شما هر چه مى خواهید باشید، این زیاد باشید، عمر سعد باشد یك ابن زیاد در دنیا كم بود! یك عمر سعد در دنیا كم بود! یك سنان بن انس در دنیا كم بود! یك خولى در دنیا كم بود؟ امام حسین خواست خولى در دنیا زیاد شود، عمر سعد در دنیا زیاد شود، گفت: ایها الناس! هر چه مى توانید بد باشید كه من بیمه شما هستم!!! (5)

6- اشك با ارزش

مردم باید روضه راست بشنوند تا معارفشان، سطح فكرشان بالا بیاید و بدانند كه اگر روحشان در یك كلمه اهتراز پیدا كرد، یعنى با روح حسین بن على هماهنگ شد و در نتیجه اشكى و او ذره اى، از چشمشان بیرون آمد، واقعه مقام بزرگى است اما اشكى كه از راه قصابى كردن از چشم بیرون بیاید، اگر یك دریا هم باشد ارزش ندارد.(6)

7- اشك هدف دار امام سجاد (ع )

بعضى خیال كرده اند امام زین العابدین چون در مدتى كه حضرت بعد از پدر بزرگوارشان حیات داشتند قیام به سیف نكردند، پس گذاشتند قضایا خاموش شود. ابدا چنین نیست، از هر بهانه اى استفاده مى كرد كه اثر قیام پدر بزرگوارش را زنده نگه دارد آن گریه ها كه گریه مى كرد و یاد آورى مى نمود براى چه بود؟ آیا تنها یك حالتى بود مثل حالت آدمى كه فقط دلش مى سوزد و بى هدف گریه مى كند؟! یا مى خواست این حادثه را زنده نگه دارد و مردم یادشان نرود كه چرا امام حسین قیام كرد و چه كسانى او را كشتند؟

این بود كه گاهى امام گریه مى كرد، گریه هاى زیادى . روزى یكى از خدمتگزارانش عرض كرد: آقا! آیا وقت آن نرسیده است كه شما از گریه بازایستد؟ (فهمید كه امام براى عزیزانش مى گرید).

فرمود: چه مى گویى ؟! یعقوب یك یوسف بیشتر نداشت. قرآن عواطف او را آن طور تشریح مى كند: و ابیضت عیناه من الحزن (7) من در جلوى چشم خودم هجده یوسف را دیدم كه یكى پس از دیگرى بر زمین افتادند! (8)

8- اشك با معرفت

از چیزهایى كه ارزش عمل را از نظر كیفیت بالا مى برد معرفت است.

چرا در باب زیارات اینقدر آمده است كه مثلا من زار الحسین علیه السلام عارفا بحقه ... هر كسى كه امام را زیارت كند به شرط اینكه او را بشناسد چنین و چنان است ؟ زیرا اساس شناخت است . اینكه بعضى از اشخاص ‍ شبهه مى كنند كه یك قطره اشك براى امام حسین مگر مى تواند آنقدر ارزش ‍ داشته باشد، پاسخ این است كه گاهى ممكن است انسان و هیچ ارزشى هم نداشته باشد. ولى یك انسان ممكن است به اندازه یك بال مگس براى امام حسین اشك بریزد كه ارزشش از آن استخر اشك دیگرى خیلى بیشتر باشد.(9)

مردم باید روضه راست بشنوند تا معارفشان، سطح فكرشان بالا بیاید و بدانند كه اگر روحشان در یك كلمه اهتراز پیدا كرد، یعنى با روح حسین بن على هماهنگ شد و در نتیجه اشكى و او ذره اى، از چشمشان بیرون آمد، واقعه مقام بزرگى است اما اشكى كه از راه قصابى كردن از چشم بیرون بیاید، اگر یك دریا هم باشد ارزش ندارد.(6)

9- حك شدن پیام حسین

بسیارى از سلاطین مایل بودند كه نامشان و سخنشان و پیامشان (هر چند پیامى براى انسانها نداشته اند، اظهار خود خواهى بوده است و بس ) باقى بماند، لذا آن را بر لوحه هاى سنگى یا فلزى حك مى كرده اند، مثلا منم شاه شاهان ، به ، ایزد نژاد، از نژاد خدایان !!! ولى هرگز این نوشته ها در دلها و سینه هاى مردم ثبت نشده و در آنجا نقش نگرفته است . اما پیامهایى مانند پیام امام حسین بدون آنكه در صفحه سنگى یا لوحه فلزى حك شود، چون با خون خودشان و با اینكه صرفا روى صفحه لرزان هوا ثبت شد، در دلها و سینه ها حك شد و مانند خطوط نورانى وحى در دل انبیاء، براى همیشه باقى ماند ان محبة الحسین مكنونة فى قلوب المؤمنین 10) در عالى ترین مقامات و مراكز روح ها ثبت شده تا آنجا كه دلها كانونى شد از احساسات او، و بردن نامش اشكها را جارى مى سازد، و خدا مى داند كه در طول هزار و سیصد سال چند هزار تن اشك مانند گلاب از گل گرفته است . چرا؟ چون ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا (11) چون پیام رسان حقیقت رسان حقیقت بودند، چون پیام آنها دل آشنا و فطرت آشنا بود، چون سخن من و ما نبود، سخن خدا و مردم در كار بود.(12)

پی نوشت ها:

1- حماسه حسینى ، ج 1، ص 79.

2-  حماسه حسینى ، ج 1، ص 81.

3-  گفتارهاى معنوى ، ص 124.

4- حماسه حسینى ، ج 1، ص 127.

5- حماسه حسینى ، ج 1، ص 76و77.

6- حماسه حسینى ، ج 1، ص 21.

7- سوره یوسف ، آیه 84، چشمانش از گریه ناشى از غم فراق یوسف سفید شد.

8- سیره ائمه ، ص 113.

9- آشنایى با قرآن ، ج 8، ص 140.

10- شبیه این عبارت در بحار الانوار، ج 43، ص 272؛ حسین را در دل هاى مؤ منان محبتى نهفته است .

11- سوره مریم ، آیه 96. آنان كه ایمان آورده و عمل شایسته كرده اند، خداوند دوستى آنان را در دل دیگران اندازد.

12- حماسه حسینى ، ج 3، ص 362.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.