تبیان، دستیار زندگی
لام مرحبا مسلم كه هست از رفعت آن گردون جناب‏ خسرو لب تشنگان را ابن عم و نایب مناب‏ گر چه در ملك شهادت نیست شاهى جز حسین‏ لیك شد حصن شهادت را ز مسلم فتح باب‏ سعى مسلم داد بر اسلام رونق تا به حشر بر روان او سلام مسلمین از...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

در مدح و مصائب حضرت مسلم علیه السلام


مرحبا مسلم كه هست از رفعت آن گردون جناب‏

خسرو لب تشنگان را ابن عم و نایب مناب‏

گر چه در ملك شهادت نیست شاهى جز حسین‏

لیك شد حصن شهادت را ز مسلم فتح باب‏

سعى مسلم داد بر اسلام رونق تا به حشر

بر روان او سلام مسلمین از شیخ و شاب‏

صورت او چون حسین و سیرت او چون حسن

در مروت مصطفى و در فتوت بوتراب‏

روز هیجا چون كشیدى تیغ بران از غلاف‏

گفتى از ابر سیه گشتى درخشان آفتاب‏

كوفیان كردند از وى دورى و نبود عجب‏

روبهان را باشد اندر دل ز شیران اضطراب‏

میهمان خویش را كشتند بى جرم و گناه‏

باد بر آن میزبانان لعنت حق بى حساب‏

داشت جاى آن كه از بهر پسر عمش حسین‏

با زبان حال بنویسد كه‏ اى عالى جناب‏

سوى این بى آبرو مردم میا ترسم ز كین

بر تو و بر اهل‌بیت مضطرت بندند آب

زین سفر بگذر كه ترسم اكبرت گردد شهید

وز غم گیسوى او لیلا شود بى صبر و تاب‏

زین سفر بگذر كه ترسم دست و پاى قاسمت

گاه دامادى شود در كربلا از خون خضاب‏

زین سفر بگذر كه ترسم حنجر اصغر شود

پر ز خون از تیر اعدا چون دل زار رباب‏

زین سفر بگذر كه مى‏ترسم شوند از كین اسیر

آل پیغمبر به دست فرقه دور از ثواب‏

زین سفر بگذر كه ترسم عابدینت را برند

با غل و زنجیر نالان جانب شام خراب‏

زین سفر بگذر كه مى‏ترسم یزید دون زند

چوب خیزران بر لب لعل تو در بزم شراب‏

از جفاى كوفى و شامى مگو دیگر صغیر

ز آتش نظم تو جان خلق عالم شد كباب‏

"مصیبت نامه، صغیر اصفهانى"

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.