تبیان، دستیار زندگی
در فرهنگ عاشورا تواضع و فروتنى توجه به ریشه‏ها و زمینه‏هاى گناه استفاده از مثال  بهره‏گیرى از تحریك عواطف استفاده از وسائل ارتباط جمعى مقدمه ‏چینى و آماده كردن مخاطب شعر و فرهنگ ادبى عاشورا تبلیغ عملى شناختن شیوه‏هاى ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شیوه ‏هاى تبلیغ در فرهنگ عاشورا


تواضع و فروتنى

توجه به ریشه‏ها و زمینه‏هاى گناه

استفاده از مثال 

بهره‏گیرى از تحریك عواطف

استفاده از وسائل ارتباط جمعى

مقدمه ‏چینى و آماده كردن مخاطب

شعر و فرهنگ ادبى عاشورا

تبلیغ عملى

شناختن شیوه‏هاى تبلیغ و به كارگیرى ابزارهاى مفید و لازم براى یك مبلغ امرى ضرورى و اجتناب‏ ناپذیر است. پرداختن به تبلیغ بدون اطلاعات مفید و عدم به ‏كارگیرى شیوه‏هاى لازم و فراهم ننمودن ساز و كارهاى مناسب نه تنها نتیجه مثبت نخواهد داشت، بلكه ممكن است در اثر بى توجهى، لطمه‏هاى جبران ‏ناپذیرى به اعتقادات و باورهاى مخاطبان وارد آید. كسى كه متولى ارشاد، امر به معروف و نهى از منكر مى‏شود، اگر به زمینه‏ها، عوامل، آفات، موانع و شرایط زمانى و مكانى و سایر جهات توجه نداشته باشد راه به جایى نخواهد برد. پیامبر اكرم‏ صلى الله علیه وآله فرمود: «من امر بمعروف فلیكن امره ذلك بمعروف (1) ؛ هركس [مردم را] به كارهاى نیك بخواند باید با شیوه نیكو آن را انجام دهد.» بنابراین تبلیغ و ارشاد موفق و مؤثر نیاز به برنامه‏هاى كارشناسى شده دارد و اگر بتوانیم این شیوه‏ها را از گفتار و رفتار اهل ‏بیت‏علیهم السلام و اولیاء الهى بیاموزیم به مراتب مؤثرتر و شایسته‏ تر خواهد بود. در این مقاله برآنیم كه راهكارها و روش‏هاى مؤثر در امر تبلیغ و ارشاد را از سیره امام حسین‏علیه السلام و تربیت‏ یافتگان مكتب عاشورا بیاموزیم.

1 - تواضع و فروتنى

یكى از بهترین صفات پیامبران و منادیان توحید، خصلت پسندیده تواضع و فروتنى بود. آنان با این صفت زیبا، در دل مخاطبان حقیقت‏جو جایگاه ویژه‏اى كسب مى‏كردند. مبلغان موفق همیشه متواضع بوده و از این طریق در هدایت و جذب دل‏هاى مردم مى‏كوشند. آنان بر این باورند كه اگر مردم به سراغ آنها نیامدند، آنها باید متواضعانه قدم پیش گذاشته و به سراغ متربیان و متعلمان بروند.

این شیوه نیكو در رفتار و گفتار امام حسین‏علیه السلام در حماسه عاشورا جلوه خاصى دارد. آن حضرت براى پیشبرد اهداف مقدس خویش، متواضعانه قدم پیش گذاشته و در جذب و جلب افراد، خودش مستقیما به سراغ آنان رفته و آنها را به سوى مقصد والاى خویش دعوت مى‏كرد و یا پیام‏هاى خود را به صورت كتبى یا شفاهى توسط افرادى به دیگران مى‏فرستاد. هنگامى كه امام حسین‏علیه السلام با یاران خود در یكى از توقفگاه‏هاى مسیر خود به كربلا به نام قصر بنى مقاتل رسیدند، آن حضرت متوجه شد كه عبید الله بن حر جعفى در گوشه‏اى فرود آمده است. آن حضرت حجاج بن مسروق را به سوى او فرستاد و او را به یارى و همراهى دعوت نمود. هنگامى كه پاسخ مناسبى نداد، امام حسین‏علیه السلام به همراه گروهى از یاران خویش به نزد عبید الله رفته و در ضمن سخنانش او را دعوت به همكارى و مبارزه با طاغوتیان نمود. عبید الله باز هم امتناع كرد، امام حسین‏علیه السلام به او فرمود: اگر ما را یارى نمى‏كنى پس از خدا بترس از این كه با دشمنان ما همراهى كنى! به خدا سوگند! هرگاه كسى صداى داد خواهى ما را بشنود و به یارى ما نشتابد هلاك خواهد شد.»

یكى دیگر از افرادى كه امام حسین‏علیه السلام از او دعوت كرد، زهیر بن قین بود. همچنین آن حضرت به حبیب بن مظاهر اسدى نامه‏اى نوشته و از او درخواست‏ یارى نمود. نامه آن حضرت چنین بود: «از حسین بن على براى آن مرد فقیه، حبیب بن مظاهر؛ اما بعد، حبیب! تو خویشاوندى ما را با پیامبر مى‏دانى و از همه مهمتر مرا مى‏شناسى؛ و تو - كه آزادمرد و داراى غیرتى- جان خود را از ما دریغ مدار و پاداش تو را در قیامت پیامبر خواهد داد. (2)

2 - توجه به ریشه ها و زمینه ‏هاى گناه

مبلغ مذهبى باید به زمینه‏هاى خلافكارى و ریشه‏هاى گناه توجه كرده و مخاطبان خود را از آنها برحذر دارد. مثلا ممكن است نماز نخواندن افراد علل جداگانه و ریشه‏هاى مختلفى داشته باشد، از قبیل:

1 - حكم آن را در اسلام نمى‏داند و به وظیفه شرعى خویش آشنا نیست.

2 - به آثار خوب نماز خواندن و عواقب شوم ترك نماز توجه ندارد.

3 - شخصى خودپرست و هوسران است و مطابق هوس خود عمل مى‏كند.

4 - پدر و مادر و افراد خانواده او بى نمازند.

5 - از نماز و نمازگزاران خاطره بدى دارد. مثلا در ایام كودكى او را همیشه با خشونت ‏به نماز خواندن وادار كرده‏اند یا در جمع نمازگزاران شخصیت او را تحقیر نموده و به او اهانت كرده‏اند.

6 - در نظر او نماز خواندن چیز مهمى نیست و اهمیت و ضرورت آن را درك نكرده است.

7 - الگوى مناسبى براى نماز خواندن نداشته است.

8 - در محیط افراد لاابالى و بى نماز رشد یافته است. و ...

بنابراین یك مبلغ با یافتن ریشه‏ها و علل تخلفات و معصیت‏ها مى‏تواند برنامه خود را تنظیم كرده و نسبت ‏به مخاطب خویش كارهاى تبلیغى را انجام دهد.

تغذیه حرام ریشه انحراف از حق

امام حسین‏علیه السلام در دومین سخنرانى روز عاشورا هنگامى كه دشمن مانند حلقه انگشتر آن حضرت را در میان خویش گرفته بود، از آنان خواست تا سكوت كنند و به سخنان وى گوش فرا دهند، ولى آنان همچنان هلهله و سر و صدا مى‏كردند. در این موقع، امام حسین‏علیه السلام با این جملات آنان را به سكوت فراخواند: «ویلكم ما علیكم ان تنصتوا الى فتسمعوا و انما ادعوكم الى سبیل الرشاد. من اطاعنى كان من المرشدین و من عصانى كان من المهلكین و كلكم عاص لامرى غیر مستمع لقولى؛ واى بر شما! چرا گوش فرا نمى‏دهید تا گفتارم را - كه شما را به رشد و سعادت فرا مى‏خوانم- بشنوید؟ هركس از من پیروى كند خوشبخت و سعادتمند است و هركس مرا نافرمانى كند، از هلاك شدگان خواهد بود. و همه شما با دستور من مخالفت مى‏كنید كه به گفتارم گوش فرا نمى‏دهید.»

آنگاه به علل دشمنى كوفیان با اهل ‏بیت‏علیهم السلام و ریشه‏هاى انحراف از مسیر حق اشاره كرده و فرمود: «قد انحزلت عطیاتكم عن الحرام و ملئت ‏بطونكم عن الحرام فطبع الله على قلوبكم (3) ؛ آرى، در اثر هدایا، جوائز و تحفه‏هاى نامشروع كه به دست ‏شما رسیده و غذاهاى حرام و لقمه‏هاى ناپاك كه شكم‏هایتان را از آن انباشته‏اید، خداوند این چنین بر دل‏هاى شما مهر زده [و از فهمیدن حقیقت عاجز شده‏اید.]»

3 - استفاده از مثال

از مؤثرترین شیوه‏هاى تبلیغى براى فهماندن مطالب به مخاطب، به ویژه كسانى كه سطح فكرى پایین‏ترى دارند، استفاده از تمثیل است. مبلغ كاردان بسیارى از نكات مهم عقلانى را با مثال‏هاى مناسب در اذهان مخاطبین خویش مجسم ساخته و خواسته‏هاى خویش را به گونه‏اى شایسته به افكار آنان منتقل مى‏نماید. مثال اگر با سطح زندگى و طرز اندیشه و شغل و فرهنگ مخاطب سازگار باشد، توفیق یك مبلغ را در كار تبلیغ افزایش خواهد داد. این شیوه یكى از رایج ‏ترین روش‏هاى تبلیغ در كلام وحى است. خداوند متعال براى تصویر عالمان بى عمل در اذهان افراد، چنین مثل مى‏زند: «مثل الذین حملوا التوریة ثم لم‏ یحملوها كمثل الحمار یحمل اسفارا» (4) ؛ «مثل كسانى كه علم تورات را با خود داشتند و به آن عمل نكردند، مثل درازگوشى است كه كتاب هایى حمل مى‏كند.»

این شیوه كارآمد قرآنى در حماسه عاشورا مشهود است. حضرت ابا عبدالله ‏علیه السلام در تشریح اهداف قیام خویش از شیوه تمثیل بهره گرفته و اشتیاق خود را براى شهادت در راه حق چنین بیان مى‏كند: «خط الموت على ولد آدم مخط القلادة على جید الفتاة و ما اولهنى الى اسلافى اشتیاق یعقوب الى یوسف (5) ؛ مرگ براى انسان‏ها همچون گردنبند برگردن دختران جوان زینت ‏بخش و لازم است و من به دیدار نیاكانم آن چنان اشتیاق دارم كه یعقوب به دیدار یوسف مشتاق بود.»

امام حسین‏علیه السلام با این تمثیل، مرگ را بسیار زیبا تصویر كرده و آن را زینت فرزند آدم مى‏داند، به ویژه مرگى كه در راه حق و براى خدا باشد كه همانند زیور آلاتى است كه دختران جوان را مى‏آراید. همانگونه كه دختران از آرایش به گردنبند لذت مى‏برند مردان خدا نیز از كشته شدن در راه حق مسرور و شادمانند. و شهادت در راه خدا را بهترین زینت روح و بالاترین افتخار به شمار مى‏آورند.

4 - بهره‏گیرى از تحریك عواطف

گاهى ممكن است ‏یك مبلغ براى تحت تاثیر قرار دادن مخاطبان خود از شیوه تحریك عواطف براى بیدار كردن وجدان‏هاى خفته كمك بگیرد. خداوند متعال در قرآن از این روش براى دور نمودن انسان‏ها از گناه استفاده نموده و براى بیدار نمودن وجدان‏هاى خفته مخاطبین خویش، یافته‏هاى درونى و انگیزه‏هاى فطرى آنان را به كار مى‏گیرد و با طرح سؤالات عاطفه برانگیز، سعى در هدایت و تلطیف قلب و روح آنان دارد. مبلغ موفق، از این شیوه بهره گرفته و افراد را تحت تاثیر قرار مى‏دهد. او در شرایطى كه روح شنوندگان خود را با طرح سؤالات و نكات عاطفى و احساس برانگیز آماده پذیرش سخنان خود نموده است، به نحو شایسته‏اى در وجود آنان رسوخ كرده و بر تاثیر سخن خود مى‏افزاید. این روش در حماسه عاشورا از جایگاه ویژه‏اى برخوردار است وگذشته از این كه از همان روز عاشورا نتایج آن به بار نشست و افرادى را تحت تاثیر قرار داده و به سوى حق رهنمون شد، در طول قرن‏ها بر قلوب هزاران مشتاق هدایت ریشه دوانیده تا آنجایى كه نام حسین‏علیه السلام، عاشورا و كربلا و سایر واژه‏هاى مقدس عاشورایى در هر مكانى، عاطفه‏ها و احساسات مقدس را برانگیخته و مایه رشد و تعالى و هدایت آنان شده است. در اینجا به نمونه هایى از این شیوه در فرهنگ عاشورا اشاره مى‏كنیم:

- امام حسین‏علیه السلام پس از شهادت یاران با وفایش و در لحظه‏هاى حساس عصر عاشورا، قنداقه كودك شش ماهه خویش را بر روى دست گرفت و خطاب به كوفیان فرمود: «یا قوم اما من مجیر یجیرنا، اما من مغیث ‏یغیثنا، اما من طالب حق فینصرنا، اما من خائف فیذب عنا، اما من احد فیاتینا بشربة من الماء لهذا الطفل فانه لایطیق الظماء (6) ؛ اى مردم! آیا پناه دهنده‏اى هست كه ما را پناه دهد؟ آیا یارى كننده‏اى هست كه ما را یارى كند؟ آیا حق ‏طلبى هست كه به ما كمك كند؟ آیا كسى هست كه از قیامت ‏بترسد و از ما دفاع كند؟ آیا كسى هست كه آبى براى این طفل بیاورد؟ چون او طاقت تشنگى ندارد.»

- حضرت زینب كبرى‏علیها السلام در موارد متعددى از تحریك عواطف در رساندن پیام عاشورا بهره مى‏گرفت. در آخرین لحظات عمر امام حسین‏علیه السلام، حضرت زینب علیها السلام از خیمه‏ها بیرون آمد و متوجه شد كه امام حسین‏علیه السلام را به شهادت مى‏رسانند و عمربن سعد در نزدیكى گودال قتلگاه ایستاده و به این منظره رقت‏ بار و غم‏انگیز - كه دل هر موجود زنده‏اى را به درد مى‏آورد - نظاره مى‏كند. آن حضرت به عمر بن سعد نهیب زده و وجدان خفته او را مخاطب قرار داده و فرمود: «اً یقتل ابوعبدالله و انت تنظر الیه؛ [اى عمر بن سعد!] آیا ابا عبد الله را مى‏كشند و تو تماشا مى‏كنى؟»

این سخن حضرت زینب به عنوان مبلغ حماسه عاشورا آن چنان قاطع و كوبنده بود كه براى لحظاتى دل سنگ دشمن را تكان داد و دقایقى وجدان خفته عمر سعد را متاثر نمود و اشك بر گونه‏هایش جارى شد. او از شدت شرمندگى صورت خود را از حضرت زینب‏علیها السلام مخفى نمود. (7) آن گاه زینب كبرى علیها السلام با جمله‏اى دیگر خطاب به لشكریان حاضر در صحنه گفت: «ویلكم اما فیكم مسلم؟ (8) ؛ واى بر شما! آیا در میان شما یك مسلمان نیست؟»

این كلمات عاطفه برانگیز آنچنان مؤثر بود كه ثمرات آن در سال‏هاى بعد مشخص شد و تا به امروز انسان‏هاى بیدار و با وجدان را تحت تاثیر قرار داده و به اهداف عاشورا متوجه مى‏سازد.

5 - استفاده از وسائل ارتباط جمعى

مبلغ باید از پیشرفته‏ترین وسائل ارتباط جمعى عصر در پیشبرد اهداف خویش بهره‏گیرى كند. امروزه تنها منبر و سخنرانى در مجالس مذهبى براى مبلغ دینى كافى نیست، بلكه براى رساندن پیام حق به گوش مردم و مشتاقان معارف زلال اسلام باید از تمام ابزارهاى مفید استفاده كرد. نشر كتاب و مطبوعات، استفاده از رادیو، تلویزیون، برنامه‏هاى رایانه‏اى، گفت گوها و گردهمایى‏هاى متنوع، حضور در جمع كسانى كه غالبا به مجامع و مجالس مذهبى نمى‏آیند و رساندن معارف حقیقى دین به گوش آنان، نوعى بهره‏گیرى از وسائل ارتباط جمعى در عصر ما به شمار مى‏آید.

امام حسین‏علیه السلام براى تبلیغ فرهنگ عاشورا از بهترین وسائل ارتباطى عصر خود بهره مى‏گرفت. در آن روزگاران، امام حسین‏علیه السلام براى این كه هدف قیام و فلسفه حركت‏ حماسى خود را به گوش امت اسلامى برساند، مراسم حج و شهر مكه را انتخاب نمود و در اجتماعات مهم حاجیان، سخنرانى‏هاى روشنگرانه و هدایت‏ بخشى را سازماندهى كرد.

آن حضرت براى رساندن پیام خویش و افشاى سیاست‏هاى مزورانه و شیطانى معاویه خطاب به جمعیت ‏حاضر در منا كه از نقاط مختلف و قبایل گوناگون بودند چنین فرمود: «اسمعوا مقالتى و اكتبوا قولى ثم ارجعوا الى امصاركم و قبائلكم فمن آمنتم من الناس و وثقتم به فادعوهم الى ماتعلمون من حقنا فانى اتخوف ان یدرس هذا الامر و یذهب الحق و یغلب والله متم نوره و لو كره الكافرون (9) ؛ سخنان مرا بشنوید و حرف هایم را بنویسید، آنگاه به شهرها و قبیله‏هاى خودتان باز گردید و آن چه در حق ما مى‏دانید به دوستان صمیمى و افراد مورد اطمینان خودتان بگوئید. من اعلان خطر مى‏كنم كه این مطلب كهنه شده و از هم بپاشد و حق از بین رفته و مغلوب شود. البته خداوند نورش را گسترش خواهد داد گرچه كافران آنرا نپسندند. (10) »

آن حضرت در یكى دیگر از سخنرانى هایش، بعد از حمد و ستایش پروردگار و تبیین جایگاه اهل بیت‏علیهم السلام و ارتباط آنان با خدا و رسول او، دوستداران حق را به همراهى خویش فرا خوانده و در یك دعوت عمومى از همگان براى شركت در حماسه عاشورا چنین فرمود: «من كان باذلا فینا مهجته و موطنا على لقاء الله نفسه، فلیرحل معنا، فانى راحل مصبحا ان شاء الله تعالى (11) ؛ هركس حاضر است تا در راه ما از خون خویش بگذرد و جان خود را در راه شهادت [ و لقاى ] پروردگار نثار كند، آماده حركت‏ با ما باشد كه من انشاءالله تعالى صبحگاهان حركت‏ خواهم كرد.»

در این جا نباید از نقش زنان و كودكان در اطلاع‏ رسانى از واقعه عاشورا به نسل‏هاى بعد چشم ‏پوشى نمود. امام حسین‏علیه السلام آن‏ها را با خود به كربلا آورد و آنان به عنوان خبرنگاران و گزارشگران راستین صحنه عاشورا و پیام رسانان حقیقى و مستقیم اندیشه‏هاى امام حسین علیه السلام به نسل‏هاى بعدى شمرده مى‏شوند.

این اقدام امام حسین‏علیه السلام مطمئن‏ترین، سالم‏ ترین و دقیقترین شیوه اطلاع‏ رسانى و انتقال فرهنگ عاشورا به افكار عمومى و وجدان‏هاى آگاه در زمان‏هاى بعد بود.

6 – مقدمه ‏چینى و آماده كردن مخاطب

در القاى مطالب، فراهم نمودن زمینه‏هاى لازم و بیان نقطه نظرات با مقدمه‏ چینى لازم، نقش بسیار مهمى در نفوذ سخنان یك مبلغ در دل‏هاى مخاطبان خویش دارد. این كار سبب مى‏شود كه گفته‏هاى مبلغ با جذابیت ‏بیشترى در دل‏هاى شنوندگان بنشیند. بسیارى از نكات مهم را كه به سادگى نمى‏توان آنها را بیان كرد، مى‏توان با زمینه سازى و به طور شیوا و دل‏انگیز به گوش مستمع رساند. در فرهنگ عاشورا براى بیدارى مردم غفلت ‏زده، از این شیوه استفاده شده است. امام سجادعلیه السلام در خطبه روشنگرانه خود كه در مسجد اموى شام ایراد نمود، آنچنان مقدمه چینى كرده و زمینه لازم را براى احیاى اندیشه جاویدان عاشورا فراهم آورد كه بعد از اتمام سخنرانى، مردمى كه قبل از ایراد خطبه، او و همراهانش را به عنوان اسراى خارجى و دشمنان خویش مى‏پنداشتند، بعد از آن، حقیقت را فهمیده، صداى ناله و گریه بلند كردند و حكومت ‏یزید در آستانه سقوط قرار گرفت.

آن حضرت بعد از حمد و ثناى پروردگار و درود و تحیت‏ بر پیامبر خاتم ‏صلى الله علیه وآله ابتدا به طور خلاصه نكات قابل توجهى در بى ‏وفایى دنیا و گذشت زمان و عمر انسان‏ها و ثمر نداشتن پشیمانى بعد از فوت وقت و مطالبى از این قبیل را شایسته‏ تر از یك خطیب ورزیده و ماهر بیان نمود. آن گاه فرمود: «من عرفنى فقد عرفنى و من لم ‏یعرفنى، فانا على بن الحسین بن على (12) ؛ هر كس مرا مى‏شناسد كه مى‏شناسد و هركس كه مرا نمى‏شناسد پس من على بن حسین بن على هستم.»

آنگاه به طور مفصل به معرفى خود و اهل بیت‏علیهم السلام پرداخت: «ایها الناس! انا بن مكة و منى، انا بن المروة و الصفا، انا بن من صلى بملائكة السماء، ... (13)؛ اى مردم! من فرزند مكه و منایم، من فرزند مروه و صفایم، من پسر آن كسى هستم كه با ملائكه آسمان نماز خواند ... .»

بعد از این كه امام سجادعلیه السلام جد بزرگوارش رسول خدا صلى الله علیه وآله و على علیه السلام را به ‏طور مفصل معرفى نمود و سابقه درخشان خاندان پاك پیامبر را شرح داد، حقیقت ‏حادثه عاشورا را كه تا آن لحظه، از نظر مردم و افكار عمومى مخفى نگه داشته شده بود، براى آنان بیان كرد و سپس با تحریك عواطف و احساسات جمعیت‏ حاضر، قلب‏ها را به سوى خویش جذب نموده و نتیجه مطلوب را به دست آورد و در آخر فرمود: «انا بن المقتول ظلما، انا بن المجزور الراس من القفا، انا بن العطشان حتى قضى، انا بن طریح كربلا، انا بن مسلوب العمامة و الرداء، انا بن من بكت علیه ملائكة السماء (14) ؛ من فرزند كسى هستم كه با ظلم و ستم به شهادت رسید، من پسر كسى هستم كه سرش از قفا بریده شد، من پسر آن شهید تشنه كامى هستم كه عطشان از دنیا رفت، من پسر كسى هستم كه پیكرش در صحراى كربلا افتاده، من پسر كسى هستم كه عمامه و عبایش به غارت رفت، من فرزند كسى هستم كه ملائكه آسمان به حال او گریستند.»

7 - شعر و فرهنگ ادبى عاشورا

براى پاسدارى و نشر فرهنگ و جهانبینى قرآنى باید فرهنگ ادبى اسلام را پرورش داد، چرا كه الفاظ فصیح و شیرین و كلام مناسب و بلیغ كه از ادبیات ریشه مى‏گیرد، در جان‏ها و دل‏ها نشسته و اثر مى‏گذارد. برعكس، الفاظ ناهنجار و كلام غیر بلیغ، كمترین نقشى در نفوس مخاطب نداشته، خستگى و بیزارى مى‏آورد. در فرهنگ عاشورا جلوه‏هاى بارزى از شعر و ادب مى‏توان یافت.

رجزها و اشعار پرمحتواى امام حسین‏علیه السلام و یاران با وفایش و تمسك آنان به اشعار و ابیات مناسب و لازم در موارد خاص، مى‏تواند نشانگر اهمیت این موضوع در حماسه جاودانى كربلا باشد. امام حسین‏علیه السلام در موارد زیادى با اشعارى پرمحتوا هدف خویش را به مخاطبین ابلاغ مى‏كرد. هنگامى كه حر راه كاروان امام حسین‏علیه السلام را سد كرد، آن حضرت با او گفت وگویى انجام داد. آنگاه كه حر از گفت وگو و مذاكره نتیجه‏اى نگرفت، به عنوان نصیحت‏ به امام حسین‏علیه السلام گفت: اى حسین! براى خدا جانت را حفظ كن. و افزود: «فانى اشهد لئن قاتلت لتقتلن (15) ؛ من مطمئنم كه اگر جنگ كنى كشته خواهى شد. امام حسین‏علیه السلام فرمود: «اَ فبالموت تخوفنى؛ آیا مرا از مرگ مى‏ترسانى؟» اما من به تو گفتار آن جوانمرد اوسى را یادآور مى‏شوم. او هنگامى كه به یارى رسول خدا صلى الله علیه وآله شتافته بود، در مسیر راه با پسر عمویش رو به رو شد. پسر عمو به او گفت: «كجا مى‏روى؟ كشته خواهى شد!» آنگاه امام حسین‏علیه السلام اشعار پرمحتوا و بلیغ آن فداكار اوسى را قرائت كرد:

سامضى و ما بالموت عار على الفتى   اذا ما نوى حقا و جاهد مسلما

و واسى الرجال الصالحین بنفسه       و فارق خوفا ان یعیش و یرغما (16)

«من مى‏روم و مرگ براى یك جوانمرد عار نیست در حالى كه مقصد او حق و تلاش او براى اسلام باشد.

او در راه مردان صالح جانبازى نموده و از زندگى همراه با ترس و خوارى و ذلت جدا گردیده و دور مى‏شود.»

8 - تبلیغ عملى

با این كه تبلیغ گفتارى تاثیر فراوان در رشد و هدایت افراد دارد و از دیر باز یك روش معمولى و جا افتاده بوده است، اما نتیجه تبلیغ عملى و غیرمستقیم پایدارتر و عمیق‏ تر مى‏باشد. آموزه‏هاى فرهنگ عاشورا به ویژه سیره امام حسین‏علیه السلام مملو از تبلیغات عملى و غیرمستقیم است. با نگاهى به فهرست ‏حوادث زندگى امام حسین‏علیه السلام و یارانش - از روز حركت از مدینه تا روز شهادت در كربلا - نمونه‏هاى فراوانى را مى‏توان پیدا كرد كه تك تك آنها جلوه‏اى از تبلیغ عملى اهداف و منویات نهضت عاشورا و پاسدارى از حقایق اسلام و معارف اهل بیت‏علیهم السلام مى‏باشد.

پایدارى در راه هدف، همراه نمودن اهل بیت و زنان و كودكان، رفتار مهربان و صمیمانه با خانواده و كودكان و یاران در اوج بحران‏هاى روحى، مصادره كاروان طاغوت، برخورد با لشگر حر و آب دادن به سربازان او، اقامه نماز در ظهر عاشورا، خطابه‏هاى قاطع، روشنگر و كوبنده، حوادث شب عاشورا، رد امان نامه توسط حضرت عباس‏علیه السلام و صدها مورد دیگر كه همه تبلیغ عملى و درس انسانیت و آزادى و غیرت و شرف و در یك كلام آموزش غیر مستقیم تمام فضائل و كمالات انسانى مى‏باشد.

به عنوان حسن ختام نمونه‏اى از سیره عملى و تبلیغ غیر مستقیم حضرت امام حسین‏علیه السلام را نقل مى‏كنیم:

بعد از واقعه عاشورا مردان قبیله بنى اسد، هنگام دفن جسد مطهر امام حسین‏علیه السلام، در دوش آن حضرت اثر زخمى دیدند كه متفاوت از جراحت‏هاى جنگى بود. زخم كهنه‏اى بود كه هیچ شباهتى به زخم‏هاى روز عاشورا نداشت. از امام زین العابدین‏علیه السلام در مورد آن پرسش نمودند. پیشواى چهارم فرمود: این زخم در اثر حمل بار و كیسه‏هاى غذا و هیزم به خانه‏هاى بیوه زنان، یتیمان و مستمندان مى‏باشد كه پدرم شب‏ها بر دوش خویش آن‏ها را حمل مى‏كرد (17) .

پى‏نوشت‏ها:

1- كنزالعمال، ج 3، ص 66، حدیث 5523.

2- اسرار الشهاده، ص 396.

3- سخنان حسین بن على‏علیهما السلام، ص‏170.

4- جمعه / 5.

5- لهوف، ابن طاووس، ص 114.

6- كلمات الامام الحسین‏علیه السلام، ص 477.

7- تاریخ طبرى، ج 4، ص 345.

8-الارشاد مفید، ج 2، ص 112.

9- صف/ 8.

10- فرهنگ سخنان امام حسین‏علیه السلام، ص 262.

11- كشف الغمه، ج 2، ص 29، لهوف ابن طاووس، ص 114.

12- نورالعین فى مشهد الحسین‏علیه السلام، ابو اسحاق اسفراینى، ص 69.

13- همان.

14- همان، ص 70.

15- البدایه و النهایه، ابن كثیر دمشقى، ج 8، ص 187.

16- همان.

17- المناقب، ج 4، ص 66/ بحارالانوار، ج 44، ص 190.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.