تبیان، دستیار زندگی
امام باقرعلیه السلام ، علاوه بر «شاکر» و « هادی » به ویژه به «باقر» به معنای شکافنده ملقب است ، و جابرن یزید جعفی در توضیح لقب اخیر گوید : آن حضرت علم را شکافت و رموز و دقائق آن را روشن ساخت . یعقوبی نیز می نویسد : بدان سبب باقر نامیده شد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امام باقر علیه السلام شکافنده علوم

امام باقر علیه السلام

امام باقرعلیه السلام ، علاوه بر «شاکر» و « هادی » به ویژه به «باقر» به معنای شکافنده ملقب است ، و جابرن یزید جعفی در توضیح لقب اخیر گوید : آن حضرت علم را شکافت و رموز و دقائق آن را روشن ساخت . یعقوبی نیز می نویسد : بدان سبب باقر نامیده شد که علم را شکافت . راغب اصفهانی هم مانند این عبارت را گفته است .ابن منظور در مورد کلمه «باقر» می گوید : «تبقر» ، داشتن علم و مال زیاد را گویند و به محمد بن علی بن حسین بن علی علیه السلام بدان جهت باقر گفته می شود که آن حضرت علم را شکافت واصول آن را مشخص و طرز استنباط فروع علم از اصول آن را بیان فرمود .

موقعیت علمی امام

بی تردید چنان که بسیاری از علمای اهل سنت ، نیز گفته اند ، امام باقرعلیه السلام در زمان حیات خویش شهرت فروانی داشته و همواره محضر او از دوست دارانش ، از تمامی بلاد و سرزمینهای اسلامی ، پر بوده است . موقعیت علمی ایشان ، به مثابه شخصیتی عالم و فقیه ، به ویژه به عنوان نماینده علوم اهل بیت ، بسیاری را وا می داشت تا از محضر او بهره گیرند و حل اشکالات علمی و فقهی خود را از او بطلبند . در این میان ، اهل عراق که بسیاری از آنان شیعه بودند بیش از دیگران مفتون شخصیت آن حضرت شده بودند . مراجعه کنندگان ، خضوعی خاص نسبت به شخصیت علمی امام داشتند چنان که عبدالله بن عطای مکی گوید : علما را در محضر هیچ کسی کوچکتر از زمان حضوردر محضر امام باقرعلیه السلام ندیدم . حکم بن عینیه با تمام عظمت علمی اش در میان مردم ، در برابر آن حضرت مانند دانش آموزی در مقابل معلم خود به نظر می رسید . شهرت علمی امام، در حد تعبیر ابن عنبة، مشهورتر از آن است که کسی بخواهد آن را بیان کند . این شهرت در زمان خود ایشان ، نه تنها در حجاز که «کان سید فقهاء الحجاز » بلکه حتی در عراق و خراسان نیز به طور گسترده فراگیرشده بود . چنانکه راوی می گوید : دیدم که مردم خراسان دور حضرت حلقه زده و اشکالات علمی خود را از ایشان می پرسیدند. ذهبی درباره امام باقر علیه السلام می نویسد : ایشان از کسانی است که بین علم و عمل ، سیادت و شرف و وثاقت و متانت جمع کرده و برای خلافت اهلیت داشت . ابرش کلبی از هشام بن عبدالملک پرسید: این کیست که مردم عراق او را در میان گرفته و مشکلات علمی خود را از وی می پرسیدند ؟ هشام گفت: این پیامبر کوفه است ، خود را پسر رسول خدا و شکافنده علم و مفسر قرآن می داند.

مورد کلمه «باقر» می گوید : «تبقر» ، داشتن علم و مال زیاد را گویند و به محمد بن علی بن حسین بن علی علیه السلام بدان جهت باقر گفته می شود که آن حضرت علم را شکافت واصول آن را مشخص و طرز استنباط فروع علم از اصول آن را بیان فرمود.

در مکارم اخلاق حضرت :

مردی از اهل شام در مدینه ساکن بود که به خانه امام بسیار می آمد و به امام می گفت: « ... در روی زمین بغض و کینه کسی را بیش از تو در دل ندارم و با هیچ کس بیش از تو و خاندانت دشمن نیستم . و عقده ام آن است که اطاعت خدا و پیامبر و امیر مؤمنان در دشمنی با تو است ، اگر به خانه ات رفت و آمد دارم ، بدان جهت است که تو مردی سخنور ، ادیب و خوش بیان هستی . »

درعین حال امام باقر علیها السلام با او مدارا می فرمود و به نرمی سخن می گفت . چندی گذشت که مرد شامی بیمار شد و مرگ را رویاروی خویش دید پس از زندگی ناامید شد . وصیت کرد که چون در گذرد « امام باقر» بر او نماز گزارد .

شب به نیمه رسید و بستگانش او را مرده ، یافتند . بامداد وصی او به مسجد آمد و امام را دید که نماز صبح به پایان برده و به تعقیبات نماز نشسته است .

عرض کرد : آن مرد شامی به دیگر سرای شتافته و وصیت نموده که شما بر او نماز گزارید .

امام فرمود : او نمرده است... شتاب مکنید تا من بیایم.

پس برخاست ، دو رکعت نماز خواند و دستها را به دعا برداشت ، سپس به سجده رفت و تا طلوع خورشید ، در سجده ماند

، آنگاه به خانه شامی آمد ، بربالین او نشست ، او را صدا زد و پاسخ داد ، امام او را نشانید ، پشتش را بر دیوار تکیه داد و

امام باقر علیه السلام

شربتی طلبیده ، به کام او ریخت و به بستگانش فرمود : غذاهای سرد به او بدهند و خود بازگشت .

پس از مدتی کوتاه ، مرد شامی شفا یافت ، به نزد امام آمد و عرض کرد : گواهی می دهم که تو حجت خدا بر مردمانی .

تنظیم برای تبیان: سید پیمان صابری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.