تبیان، دستیار زندگی
علت عمده این كه اینقدر امام شدید تحت نظر بود این بود كه این مطلب شایع بود و مى‏دانستند كه مهدى امت از صلب این وجود مقدس ظهور مى‏كند. همان كارى كه فرعون با بنى اسرائیل مى‏كرد كه چون شنیده بود كسى از بنى اسرائیل متولد مى‏شود كه زوال ملك فرعون و فرعونیها به
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امام حسن عسكری (ع) از نگاه استاد مطهری (ره)

شهادت امام حسن عسكری

وجود مقدس امام حسن عسكرى علیه السلام از ائمه‏اى هستند[كه تحت فشار بسیار بودند]چون هر چه كه دوران ائمه[به دوره امام عصر علیه السلام]نزدیكتر مى‏شد كار بر آنها سخت‏تر مى‏گردید.ایشان در سامرا بودند كه در آن وقت مركز خلافت‏بود.از زمان‏«معتصم‏»مركز خلافت از بغداد به سامرا منتقل شد. مدتى آنجا بود، دو مرتبه برگشت.علتش هم این بود كه لشكریان معتصم خیلى به مردم ظلم مى‏كردند و مردم شكایت كردند و ابتدا معتصم گوش نكرد ولى بالاخره هر طور بود راضى‏اش كردند و او براى اینكه سپاهیان از مردم دور باشند مركز را به سامرا منتقل كرد.

امام عسكرى و امام هادى علیهما السلام اجبارا در سامرا به سر مى‏بردند، در محلى كه به نام‏«العسكر»یا«العسكرى‏» نامیده مى‏شد، یعنى محلى كه محل سپاهیان و در واقع پادگان بود، یعنى خانه‏اى كه در آن زندگى مى‏كردند برایشان انتخاب شده بود كه مخصوصا در پادگان باشند و تحت نظر. ایشان در بیست و هشت‏سالگى از دنیا رفتند(پدر بزرگوارشان هم در حدود چهل و دو ساله بودند كه از دنیا رفتند)و دوره‏امامتشان فقط شش سال طول كشید.

علت عمده این كه اینقدر امام شدید تحت نظر بود این بود كه این مطلب شایع بود و مى‏دانستند كه مهدى امت از صلب این وجود مقدس ظهور مى‏كند.

به نص تواریخ، تمام این مدت شش سال یا در حبس بودند یا اگر هم آزاد بودند ممنوع المعاشرة و ممنوع الملاقات بودند.از نظر معاشرت آزادى نداشتند،اگر هم احیانا رفت و آمدهایى مى‏شد یا گاهى حضرت را مى‏خواستند،تحت نظر بودند،وضع عجیبى بود.

مى‏دانید كه هر یك از ائمه گویى یك خصلت‏خاص بیشتر در او ظهور داشته است كه خواجه نصیر در آن دوازده بند خودش هر یك از ائمه را با یك صفتى توصیف مى‏كند كه بیشتر در او ظهور داشته است. وجود مقدس امام عسكرى علیه السلام به جلالت و هیبت و رواء (1) به اصطلاح، ممتاز بودند یعنى اساسا عظمت و هیبت و جلالت در قیافه ایشان به نحوى بود كه هر كس كه ایشان را ملاقات مى‏كرد تحت تاثیر آن سیما قرار مى‏گرفت قبل از اینكه سخن بگویند و او از علم ایشان چیزى بفهمد. وقتى كه سخن مى‏گفتند دریاى مواجى شروع مى‏كرد به سخن گفتن، دیگر تكلیفش روشن است.

در بسیارى از حكایات و روایات این قضیه كاملا مشخص و محرز است. حتى دشمنان با اینكه ایشان را سخت تحت تعقیب داشتند و گاهى به زندان مى‏بردند وقتى كه با حضرت روبرو مى‏شدند وضع عجیبى داشتند، نمى‏توانستند در مقابل ایشان خضوع نكنند، كه در این زمینه داستانى را محدث قمى در كتاب الانوار البهیه از احمد بن عبید الله بن خاقان، پسر وزیر المعتمد على الله، و او از پدرش نقل مى‏كند در حالى كه خودش هم حضور داشته است. داستان فوق العاده عجیبى است كه وقت گفتنش را عجالتا ندارم.

علت عمده این كه اینقدر امام شدید تحت نظر بود این بود كه این مطلب شایع بود و مى‏دانستند كه مهدى امت از صلب این وجود مقدس ظهور مى‏كند. همان كارى كه فرعون با بنى اسرائیل مى‏كرد كه چون شنیده بود كسى از بنى اسرائیل متولد مى‏شود كه زوال ملك فرعون و فرعونیها به دست او خواهد بود پسرهاى بنى اسرائیل را مى‏كشت و فقط دخترها را زنده نگه مى‏داشت و زنهایى را مامور كرده بود بروند در خانه‏هاى بنى اسرائیل و ببینند كدام زن حامله است و هر زنى را كه حامله بود تحت نظر بگیرند،عین این كار را دستگاه خلافت‏با امام عسكرى علیه السلام انجام مى‏داد.چه خوب مى‏گوید مولوى:

حمله بردى سوى در بندان غیب       تا ببندى راه بر مردان غیب

این احمق فكر نمى‏كرد كه اگر این خبر راست است مگر تو مى‏توانى جلوى امر الهى را بگیرى؟!هر چند وقت‏یك بار مى‏فرستادند به خانه حضرت به تفتیش، مخصوصا وقتى كه امام از دنیا رفت، چون گاهى مى‏شنیدند كه حضرت مهدى متولد شده‏اند. راجع به ولادت ایشان هم داستان را همه شنیده‏اید كه خداى متعال ولادت این وجود مقدس را مخفى كرد و در حین ولادت كمتر كسى متوجه شد. ایشان شش ساله بودند كه پدر بزرگوارشان از دنیا رفتند.در دوران كودكى، شیعیان خاص از هر جا كه مى‏آمدند حضرت ایشان را به آنها ارائه مى‏دادند. ولى عموم مردم اطلاع نداشتند، اما این خبر بالاخره پیچیده بود كه پسرى براى حسن بن على عسكرى متولد شده است و او را مخفى مى‏كنند.

گاهى مى‏فرستادند به خانه حضرت كه این بچه را به خیال خود پیدا كنند و بكشند و از بین ببرند، ولى كارى كه خدا مى‏خواهد مگر بنده مى‏تواند بر ضد آن عمل كند؟!یعنى وقتى قضاى حتمى الهى در یك جا باشد دیگر بشر نمى‏تواند كارى در آنجا بكند. بعد از وفات حضرت و نیز مقارن با وفات حضرت، مامورین ریختند خانه امام را تفتیش كامل كردند و زنهاى جاسوسه خودشان را فرستادند كه تمام زنها، كنیز و غیر كنیز را تحت نظر بگیرند، ببینند آیا زن حامله‏اى وجود دارد یا نه؟ یكى از كنیزان را احتمال دادند كه حامله باشد.او را بردند تا یك سال نگاه داشتند، بعد فهمیدند كه اشتباه كرده‏اند و چنین قضیه‏اى نبوده است.

وجود مقدس امام عسكرى مادرى دارد به نام‏«حدیث‏»كه به لقب‏«جده‏»معروف است.

چون جده حضرت حجت(عجل الله تعالى فرجه)بودند ایشان را«جده‏»مى‏گفته‏اند. زنهاى دیگرى هم در تاریخ هستند كه به اعتبار اینكه شهرتشان به اعتبار نوه‏شان است اینها را«جده‏»مى‏گویند، از جمله جده شاه عباس است كه دو تا مدرسه هم در اصفهان به نام‏«جده‏»داریم. زنى كه شهرتش به نام نوه‏اش باشد قهرا به نام‏«جده‏»معروف مى‏شود. این زن بزرگوار به نام‏«جده‏»معروف شد.ولى تنها جده بودن سبب شهرتش نشد، مقامى دارد، عظمتى دارد، جلالتى دارد، شخصیتى دارد كه نوشته‏اند(مرحوم محدث قمى رضوان الله علیه هم در الانوار البهیة مى‏نویسد)بعد از امام عسكرى مفزع الشیعه بود یعنى ملجا شیعه این زن بزرگوار بود.

قهرا در آن وقت-چون امام عسكرى بیست و هشت‏ساله بوده‏اند كه از دنیا رفته‏اند،على القاعده مطابق سن امام هادى هم حساب كنیم-زنى بین پنجاه و شصت‏بوده است.اینقدر زن‏با جلالت و با كمالى بوده است كه شیعه هر مشكلى برایش پیش مى‏آمد به این زن عرضه مى‏داشت.

مى‏دانید كه هر یك از ائمه گویى یك خصلت‏خاص بیشتر در او ظهور داشته است كه خواجه نصیر در آن دوازده بند خودش هر یك از ائمه را با یك صفتى توصیف مى‏كند كه بیشتر در او ظهور داشته است. وجود مقدس امام عسكرى علیه السلام به جلالت و هیبت و رواء (1) به اصطلاح، ممتاز بودند یعنى اساسا عظمت و هیبت و جلالت در قیافه ایشان به نحوى بود كه هر كس كه ایشان را ملاقات مى‏كرد تحت تاثیر آن سیما قرار مى‏گرفت

مردى مى‏گوید به خدمت عمه امام عسكرى حكیمه خاتون دختر امام جواد رفتم، با ایشان صحبت كردم راجع به عقاید و اعتقادات مساله امامت و غیره. ایشان عقاید خود را گفت تا رسید به امام عسكرى. بعد گفت فعلا امام من فرزند اوست كه الآن مستور و مخفى است.گفتم حال كه ایشان مخفى هستند اگر ما مشكلى داشته باشیم به چه كسى رجوع كنیم؟ فت‏به جده رجوع كنید.گفتم:عجب!آقا از دنیا رفت و به یك زن وصیت كرد؟!فرمود: امام عسكرى همان كار را كرد كه حسین بن على كرد.حضرت امام حسین وصى واقعى‏اش و وصى او در باطن على بن الحسین بود ولى مگر بسیارى از وصایاى خودش را در ظاهر به خواهرش زینب سلام الله علیها نكرد؟عین این كار را حسن بن على العسكرى كرد. وصى او در باطن این فرزندى است كه مخفى است ولى در ظاهر كه نمى‏شد بگوید وصى من اوست. در ظاهر وصى خودش را این زن با جلالت قرار داده است.

باسمك العظیم الاعظم الاعز الاجل الاكرم یا الله...

پروردگارا ما را قدر دان اسلام و قرآن قرار بده.

پروردگارا ما را قدر دان پیغمبر اكرم قرار بده، ما را قدر دان اهل بیت اطهار قرار بده، انوار محبت و معرفت‏خودت در دلهاى ما بتابان، انوار معرفت و محبت پیغمبر و آل پیغمبر در دلهاى ما قرار بده. اموات ما مشمول عنایت و رحمت و مغفرت خودت بفرما.

پى‏نوشت:

1- [به معنى حسن منظر].

منبع:

مرتضى مطهرى، مجموعه آثا، ر جلد ، 18 صفحه 147

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.