تبیان، دستیار زندگی
دیگر کنار بستر من دیده تر مکن درد دل غریب مرا بیشتر مکن وقتی که من به روی تو در باز کنم این قدر بر زمین ز خجالت نظر مکن
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کنار بستر من

حضرت فاطمه

دیـگــر کنــار بـسـتـر مـن دیــده تــر مـکـن

درد دل غــریــب مـــرا بـیـشـــتـــر مکن

وقتـی کــه مــن بــه روی تـــو در بـاز کنـم

ایـن قــدر بـر زمیـن ز خجـالت نظـر مکن

هنـگــام غسل دادن و دفــنم فقــط علی

یـک تـن ز دشمـنــان خودت را خبر مکن

اصلا چرا تو این همه غمگین نشسته ای ؟

زانو بــغــل مگیــر مـرا خـون جــگر مکن

بــا زینبــم وصیــت مـن شد که بعد از این

از کــوچــه هــای تـنـگ مدینه گذر مکن

بانــوی خــانــه ی تــوأم و کــار مـی کنـم

پرسش از این خمیدگی و این کمر مکن

در کوچـه هــم مغیره به تو خنـده می کند

از کـوچـه ای کـه می گذرد او گذر مکن

راحــت بــرو بـه بـسـتر خود خـواب ناز کن

شبـها کنــار بستــر مـن دیـده تر مکن

محمدحسن بیات لو

گروه دین و اندیشه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.