راز بگشا ای علی مرتضی
(6)
خاطرهای از زبان امیر مؤمنان، علی علیه السلام
نفرین
امام علی علیه السلام میفرمایند:
روزى رسول خدا –كه درود و سلام خداوند برو و خاندان پاكش باد- سراغ مردى از اصحاب را گرفت و پرسید: فلانى در چه حال است؟
گفتند: مدتى است رنجور و بیچاره شده، و چونان مرغ بال و پر شكسته، زار و پریشان گشته [و زندگانى به سختى مىگذراند].
حضرت [به حال او ترحم كرد و] برخاست و به قصد عیادت او روانه منزل وى شد .
[مرد بیمار و گرفتار، واقعاً رنجور و مبتلا گشته بود و پیامبر خدا به فراست دریافت كه بیمارى و ابتلاى او مستند به یك امر عادى نیست، این بود كه] از وى پرسید:
آیا در حق خود نفرینی كردهاى؟
بیمار [فكرى كرد و] گفت: بله، همین طور است، من در مقام دعا گفته بودم :
«پروردگارا اگر بناست در جهان آخرت مرا به خاطر ارتكاب گناهانم كیفر دهى، از تو مى خواهم كه در كیفر من تعجیل فرمایى و آن را در همین جهان قرار دهى ....»
رسول خدا –صلی الله علیه و آله و سلم- فرمود: اى مرد! چرا در حق خود چنین دعایى كردى ؟! مگر چه مىشد از پروردگار [كریم] هم سعادت دنیا و هم سعادت و نیكبختى سراى دیگر را خواستار مىشدى و در نیایش خود این آیه را مىخواندى :
«ربنا آتنا فى الدنیا حسنه و فى الاخره حسنه و قنا عذاب النار»
مرد مبتلا دعا را خواند و صحیح و سالم گشت و با سلامتى بازیافته همراه ما از منزل جدا شد.
متن روایت :
قَالَ عَلىٌ علیه السلام:... فَبَینَمَا هو جَالِسٌ اِذ سَاَلَ عَن رَجُلٍ مِن اَصحَابِهِ .
فَقالُوا: یَا رَسولَ اللهِ! اِنَّهُ قَد صَارَ مِنَ البَلا كَهَیئَةِ الفَرخِ لا رِیشَ عَلَیهِ فَاَتَاهُ فَاِذَا هُوَ كَهَیئَةِ الفَرخِ مِن شِدَّةِ البَلا.
فَقَالَ: قَد كُنتَ تَدعُو فِى صِحَّتِكَ دُعاءً؟
قَالَ: نَعَم، كُنتُ اَقُولُ: یَا رَبِّ اَیَّمَا عُقُوبَةٍ اَنتَ مُعاقِبى بِهَا فِى الاخِرَةِ، فَعَجِّلها لِى فِى الدُنیا.
فَقَالَ النَبِىُ اَلا قُلتَ: «اَللهُم اتِنَا فِى الدُنبا حَسَنَةً وَ فِى الاَخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذابَ النارِ» ؟
فَقَالَهَا الرَجُلُ فَكَاَنَّمَا نَشَطَ مِن عِقالٍ وَ قَامَ صَحِیحاً وَ خَرَجَ مَعَنا.(1)
پیوند به :
1- احتجاج ، ص 223؛ بحار، ج 17، ص 293.
ر.ك: خاطرات امیر المومنین ؛ شعبان صبوری