عشاق چون به درگهِ معشوق رو کنند
از آب دیدگان تنِ خود شستشو نند
اول قدم ز جان و سرِ خویش بگذرند
در خون دل تهیهی غسل و وضو کنند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1388/09/30
عباس نامدار
در ستایش حضرت ابوالفضل العباس
عشــاق چــون به درگهِ معشوق رو کنند |
از آب دیـدگان تنِ خود شستشو کنند |
اول قــدم ز جــان و ســرِ خــویـش بگذرند |
در خون دل تهیهی غسل و وضو کنند |
از تیغ دولت بر تـنشان زخــمــی ار رســد |
آن زخـم را ز سـوزن مــژگان رفو کنند |
قربانِ عاشقی که شهیدان کــوی عشق |
در روز حــــشــر رتــبـهی او آرزو کنند |
عــبــاس نــامــدار کـــه شـاهـــان روزگار |
از خـــاک کــوی او طــلــب آبــرو کنند |
میرابِ آب بود و لب تشـنـه جــان سپـــرد |
می خواست آب کوثرش اندر گلو کنند |
بی دست ماند و داد خدا دست خود به او |
آنـان کـه مـنـکـرنـــد بگو رو به رو کنند |
گر دست او نـه دست خداییست پس چرا |
از شــاه تــا گدا همه روسوی او کنند |
درگاه او چون قـبـلهی ارباب حـاجـت است |
بـاب الــحوائجش همه جا گفتگو کنند |
ذاکر برای آن که مـسمی به اسم اوست |
امــیــد آن کــه عـاقـبتش را نکو کنند |
سیدعباس جوهری