تقوا وسیله رزق بی حساب!
یكی از اصولی كه در قرآن پیرامون رزق بیان شده است، کسب تقوا و زیبنده شدن به این صفت انسانی می باشد . به عبارتی تقوا ؛ حالتی است كه انسان خودش را در برابر انجام گناه واکسینه می کند و به سمت آن نمی رود، در چنین حالتی است که خداوند هرگز چنین انسانی را در بن بست های سخت مادی زندگی گرفتار نخواهد کرد .
کسب سود، به دروغ گفتن نیست!
برخلاف عده ای كه فكر می كنند اگر دروغ بگویند سود بیشتری کسب می کنند ، قرآن می فرماید : نان توی تقوا است ؛ «وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَنْ یَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا» (طلاق/3-2)
سردرگمی ها، نتیجه بی تقوایی است
هر كس در زندگی گیج و سردرگم است و مرتباً کاسه ی چه کنم چه کنم به دست گرفته ، پیداست كه تقوا ندارند ؛ چرا که قرآن قول داده هر كس تقوا داشته باشد به درد نمیدانم و چه كنم گرفتار نمیشود . به عبارتی روزی فرد با تقوا ، از راهی که فکرش را نمی کند ، به او داده می شود .
اگر ما به این آیه ایمان داشته باشیم در معامله و کسب و كارهایمان ، دزدی و کلک را رها خواهیم کرد ؛ « وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ ؛ خداوند رزق بعضیها را زیاد میدهد.»(نحل/71 )
وجود تفاوت ها ، دلیلی برای شکوفایی استعداد بشر
دو نفر برای ماهیگیری به کنار دریا رفته و تور می اندازند ، تور را كه بالا میكشند یكی سه تا ماهی گرفته یكی پنج تا . آن آقایی كه پنج تا ماهی گرفته هیچ قراردادی با ساحل با ماهیها و با دریا نبسته ، در حقیقت این را خدا به او داده است .
به هر حال این تفاوتها باید باشند تا انسان استعدادهایش شكوفا بشود، اگر همه مردم یك جور باشند معلوم نمیشود، چی کسی صبر دارد ، چه کسی قناعت میكند ، چه کسی شجاعت دارد و چه کسی ندارد ؛ خدا به یکی می دهد ببیند غرور او را می گیرد یا نه ؟! به یكی نمیدهند ببینید صبر میكند ؟!
در گردنه ها و جاده های پر شیب و خطرناک است که به یک نفر نمره ی عالی در رانندگی داده می شود ، وگرنه توی خیابان صاف خیلی مشخص نمی شود که توانایی هرکس در رانندگی چه قدر است !
عزت را از غیر خدا طلب نکنیم!
گاهی انسان می خواهد عزیز شود ، خود را وابسته به کسی یا چیزی می کند ؛میگوید ما وابسته به آمریكا میشویم كه عزت آمریكا ما را هم حفظ كند ، قرآن میفرماید : «فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا» (نساء/139 ) ، «أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا» (بقره/165 ) ؛ چه می گویی ، این حرف ها چیست که می زنید ؟! قدرت دست خداست ، بعد هم خدا ما را مسخره میكند و می فرماید : «أَیَبْتَغُونَ عِنْدَهُمْ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا» ( نساء/139 ) تو عزتت را از او میخواهی؟ ؛ « إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَتَخْلُقُونَ إِفْكًا إِنَّ الَّذِینَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا یَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقًا فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ؛ غیر خدایی كه پهلوی او مثل طناب خم میشوی نمیتوانند برای تو رزق بشوند» (عنكبوت/17)
آیا آنچه داریم ، حقیقتاً رزق ما است؟
شخصی گفت من با یك سیب آبروی امام صادق(علیه السلام) را میریزم . گفتند چه جوری؟ گفت میروم و میگویم : ای امام این رزق من هست یا نه؟ اگر امام گفت رزق تو نیست ، سیب را می خورم تا بگویم تو دروغ گفتی؛ اگر گفت رزق تو هست ، نمیخورم و آنرا لگد میكنم . به پیش امام رفت و گفت : این سیب رزق من هست یا نه؟ امام فرمود : اگر از گلویت پائین برود ، معلوم میشود كه رزق تو است ! فرد مخالف و معاند دیگر نمیدانست چه كند و گیج شد.( گاهی آدم از نعمات برخوردار است اما در حقیقت آنچه در دست دارد رزق او نیست .) ( بحار الانوار ، ج 20 ، ص 214 )
گناه مانعی برای کسب رزق
«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ»(إقبالالأعمال ، ص706) گناه رزق را قیچی میكند ؛ رزق دخترهای جوان پاک، همسر پاک و خوب است اما گاه متأسفانه دختر با گناهانش، خودنمایی هایش، اهمیت ندادن به نماز و ... باعث می شود که رزق همسر خوب داشتن را از خود دور کند و شایسته مردی هرزه و ناپاک گردد .
رزق پسری جوان یك همسر خوب بود اما با چشم چرانی ها و هرزه گری هایش ، همسری ناشایست و بد را نصیب خود می کند .
عواملی برای ازدیاد رزق
بین الطلوعین دنبال كار رفتن در رزق اثر دارد ، نماز شب رزق را گوارا میكند ، استغفار و عذرخواهی از گناه در رزق اثر دارد . شكر نعمت رزق را زیاد میكند؛ « لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّكُمْ» ( إبراهیم/7)
نیت گناه ، رزق را کم می کند!
سوره قلم داستانی را نقل میكند كه چند برادر باغ میوهای داشتند . پدر آنها در طول زندگیش نعماتی از باغ را که کسب می کرد تقسیم می کرد و قسمتی را به فقرا می داد . پسران نیت كردند كه بعد از پدر از این میوهها به احدی ندهند . زمانی که پدر مرد ، نقشه کشیدند برای آنکه نیازمندان طبق کار هرروزشان به در باغ نیایند و درخواستی نداشته باشند ، سحر بروند و میوه هارا بچینند که کسی نفهمد و به آنها بگویند که امسال باغ میوه ای نداشته است .وقتی خوابیدند ، صاعقهای آسمانی آمد : «فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِیمِ فَتَنَادَوا مُصْبِحِینَ ؛ سحر بلند شدند دیدند كه باغ آنها تبدیل به خاكستر شده است . » (قلم ؛ 20 و 21)
نتیجه گیری :
در یک جمع بندی می توان گفت : برای رزق دو كانال وجود دارد ؛ كانال یك : تلاش ، كانال دو : دعا . با اینكه دادن ها و گرفتن ها از آنِ خداوند است ،اما در عین حال باید تلاش کرد و از دعا غافل نبود .
فرآوری : زهرا اجلال
بخش قرآن تبیان
منبع :
- سخنان حجت الاسلام قرائتی پیرامون رزق حلال