تبیان، دستیار زندگی
پیرامون شب قدر و سِرّ تبرّع و برجستگی آن و راز تعدّد و كثرت، و رمز تنوع و تحوّل آن و نكته خفا و ابهام، و معنای قَدر و ارزش آن و تأثیر ادراك شب قدر، و نیز برخی دیگر از شئون آن به طور اجمال نكاتی بازگو می‌شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تفسیر موضوعی قرآن کریم 16

قرآن حکیم

قسمت سیزدهم: گفتگوی خداوند با امام صادق علیه السلام

قسمت چهاردهم: انواع نزول قرآن

قسمت پانزدهم: قرآن در شب قدر چگونه نازل شده است

چند نكته پیرامون شب قدر

پیرامون شب قدر و سِرّ تبرّع و برجستگی آن و راز تعدّد و كثرت، و رمز تنوع و تحوّل آن و نكته خفا و ابهام، و معنای قَدر و ارزش آن و تأثیر ادراك شب قدر، و نیز برخی دیگر از شئون آن به طور اجمال نكاتی بازگو می‌شود.

یكم: گرچه هر موجود طبیعی در مخزن غیب الهی دارای وجود عقلی است كه از آن نشئه تجرّد معقول به مرحله‌ی‌ تجسّم محسوس تنزّل می‌یابد: "وَ إِن مَنّ شَیْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ "1 و شب قدر نیز از این اصل كلی مستثنی نیست، لذا می تواند دارای ارزش نَفْسی باشد، لیكن اَرْج ظاهری آن به حُرْمت مُتَزمِّن آن است كه در این زمان خاص نزول یافت و آن قرآن كریم است، همان طور كه ارزش مكان به متمكّن آن است؛ لذا خداوند سرّ سوگند به بَلَد مكه را، تمكن و استقرار رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم كه در آن متمكّن بود اعلام داشته و چنین فرموده است: "لا أُقسم بهذا البلد * وأنت حلٌّ بهذا البلد"2 بنابراین، یكی از اسرار براعت و برجستگی لیله‌ی‌ قدر نزول قرآنِ ذوالقدر در آن خواهد بود.

دوم: چون راز براعت زمان همانا حُرمت مُتَزمّن است و تقدیر بر امور از طرف خداوند سبحان دارای حرمت ویژه است و تقدیر امور نیز دارای مراتب گوناگون است و هر مرحله‌ای از آن در زمان خاص ظهور می كند لذا تمام آن زمانهای مخصوص از برجستگی والا برخوردار می‌شوند و به عنوان نمونه می توان، نیمه ماه شعبان و نوزدهم و بیست و یكم و بیست و سوم ماه مبارك رمضان و نیز برخی دیگر از شبهای وتْر آن را یاد نمود كه امور گیتی در این مراحل، جریان تَنْسِیق خود را باز می یابند. البته آن حرمت خاصی كه برای شب قدر به پاس نزول قرآن است فقط در شبهای ماه مبارك رمضان خواهد بود.

سوم: برای اینكه تمام روزها و شبهای سال، فیض ظرفیّت چنین رخداد مبارك را ادراك كنند لذا تقدیر امور و نیز تنزل معانی قرآن و مفاهیم عالی آن برابر ماههای قمری توزیع شده است تا با تنوع و تحوّل همراه باشد و تمام شبهای سال از جهت گردش جام تقدیر و كأس تنزیل و مُناوَله آن بهره‌مند گردند و فیض سیّال الهی راكد نگردد، و اگر برابر سال شمسی تنظیم می‌شد، چنین اِداره‌ی‌ كأسی و چنان مُناوَله‌ای در كار نبود.

معنای قدر و منزلت شب قدر كه بیش از ارج هزار ماه است هرگز به معنای ارزش اعتباری در برخی از دانشهای باید و نباید اعتباری، نخواهد بود، بلكه به معنای ارج وجودی و شدّت درجه هستی است كه ارزش دانشهای بود و نبود است نه باید و نباید

چهارم: به منظور فحص بالغ و مراقبت مستمّر و اجتهاد مداوم در سنگر جهاد اكبر، لیله قدر مختفی و روز قدر مخفی شد؛ زیرا ماء الحیاة در هر كوی و برزنی ارزان عرضه نمی شود و تاریكی ظلمات از یك سو و جستجوی همرهیِ همراهی چون خضر علیه‌السلام از سوی دیگر و تحمل خطرهای گوناگون از سوی سوم مقداری از بهای چنین كالای سترگ است كه تا تأدیه نشود دامن آن به كف نمی آید.

شب قدر

پنجم: معنای قدر و منزلت شب قدر كه بیش از ارج هزار ماه است هرگز به معنای ارزش اعتباری در برخی از دانشهای باید و نباید اعتباری، نخواهد بود، بلكه به معنای ارج وجودی و شدّت درجه هستی است كه ارزش دانشهای بود و نبود است نه باید و نباید. البته چنان ارج وجودی كه در حكمت نظری مطرح است پشتوانه تدوین قوانین ارزشی باید و نباید فقهی خواهد بود لذا امتثال دستورهای دینی وسیله مناسبی برای تكامل وجودی روح است.

ششم: چون ارزش زمان به مُتَزمِّن است هر اندازه سالكِ واصل، شاهد معنای تقدیر الهی از یك سو و شاهد معارف قرآن كریم از سوی دیگر باشد به همان اندازه شرافت وجودی لیله قدر را تحصیل می‌كند، یعنی همان طور كه درجات بهشتِ جاودان به عدد آیات قرآن كریم است، مراحل لیله قدر و درجات وجودی آن نیز در گرو ادراك صحیح حقیقت تقدیر امور الهی از یك سو و معرفت درست معالی و معانی قرآن كریم از سوی دیگر خواهد بود؛ حتی اگر شب قدر مصون از تعدّد عَرْضی و كثرت همتایی باشد؛ زیرا تعدّد مراتب طولی آن محفوظ است.

هفتم: محصول معرفت صحیح مُتَزمِّن و حاصل ادراك درست زمان سبب شدّت وجودی سالك عارف می گردد كه با آن، طیّ زمان و زمین میسورش خواهد شد، نمونه های فراوانی در قرآن و سنّت معصومین علیهم السلام و در تاریخ پیروان راستین قرآن و عترت مشهود است كه جریانِ صحابی حضرت سلیمان در آوردن تخت ملكه سبأ از فاصله دور در كمتر از چشم گرداندن "قال الّذی عنده علم من الكتاب أنا اتیك به قبل أن یرتدّ إلیك طرفك"3 از این قبیل است. جناب شعرانی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه در پایان كتاب "الیواقیت والجواهر فى بیان عقائد الأكابر" كه تلخیص "فتوحات مكیه" ابن عربی است می گوید: این كتاب را با سپاس الهی در كمتر از یك ماه تألیف كردم و برای همه مباحث آن فتوحات را مطالعه می كردم... و هر روز بیش از دو بار همه‌ی‌ مجلدات آن را از نظر می گذراندم.4

آشنایان به گستردگی آن كتاب عظیم فخیم می‌دانند كه مطالعه آن بدون طی زمان، عادتاً میسور نیست. لازم است توجه شود آنچه به عنوان نمونه یاد شد راجع به شدّت درجه وجودی شاگردان انبیا و امامان معصوم علیهم السلام بوده وگرنه مقام وجودی آن ذوات نوری به مراتب بیش از اینها است.

تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان


(1) سوره‌ی‌ حجر، آیه‌ی‌ 21

(2) سوره‌ی‌ بلد، آیات 1 و 2.

(3) سوره‌ی‌ نمل، آیه‌ی‌ 40.

(4) ص 201.