تبیان، دستیار زندگی
قرآن کریم درباره‌ی‌ خدای سبحان دو گونه تعبیر دارد؛ گاهی می‌گوید: ذَلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمْ 1 و در این بخش، از کلمه‌ی‌ ذلک که برای اشاره به دور به کار می رود، استفاده نموده است و گاه می گوید: وَهُوَ مَعَكُمْ أَیْنَ مَا كُنتُمْ 2 یا وَإِذَا سَأَلَكَ ع
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تفسیر موضوعی قرآن کریم 4

آسانسور بهشت با قرآن کار می کند

قرآن، حقیقتی ذو مراتب

قرآن کریم درباره‌ی‌ خدای سبحان دو گونه تعبیر دارد؛ گاهی می‌گوید: "ذَلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمْ "1 و در این بخش، از کلمه‌ی‌ "ذلک" که برای اشاره به دور به کار می رود، استفاده نموده است و گاه می گوید: "وَ هُوَ مَعَكُمْ أَیْنَ مَا كُنتُمْ "2 یا "وَ إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ "3 یعنی خدایی که همیشه با همه‌ی‌ انسانهاست، خدایی که به انسان نزدیک است بلکه از رگ گردن به او نزدیکتر است: "وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ "4

همین دو نوع تعبیر درباره قرآن کریم نیز که به فرمایش نورانی امیرالمؤمنین سلام الله علیه تجلّیگاه ذات اقدس اله است، آورده شده است. خدای سبحان درباره قرآن، گاه می‌فرماید:"ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ "5 و گاه می‌فرماید: "إِنَّ هَـذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ "6 گاهی اشاره دور آمده و گاهی اشاره‌ی‌ نزدیک. سرّ این دوگانگی تعبیر آن است که قرآن کریم کتابی نظیر کتابهای عادی و معمولی نیست که اول و آخرش در دسترس انسانها باشد؛ بلکه قرآن کریم کتابی الهی و دارای مراتب است، مرتبه والا و مرحله‌ی‌ اعلایش همان "امّ الکتاب" است که در سوره‌ی‌ "زخرف" بیان شده است. "وَإِنَّهُ فِی أُمِّ الْكِتَابِ لَدَیْنَا لَعَلِیٌّ حَكِیمٌ "7 این مرحله‌ی‌ اعلی که اصل قرآن و مادر و ریشه‌ی‌ آن است، وجود و حقیقتی "لدی الله" دارد و نزد ذات اقدس اله است.

مرحله‌ی‌ عالیه قرآن، همان است که در دست فرشتگان "کرام برره" است: " بِأَیْدِی سَفَرَةٍ  كِرَامٍ بَرَرَةٍ "8 و مرحله‌ی‌ نازله‌اش، "لدی الناس" و به لفظ عربی مبین ظهور کرده است: "حم وَالْكِتَابِ الْمُبِینِ إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ "9. در آنجا که می‌فرماید: "هَـذَا الْقُرْآنَ "10، سخن از هدایت است و پس از آنکه می فرماید: "ذَلِكَ الْكِتَابُ"11، سخن از "غیب" است: "الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ "12 و این نشانگر آن است که قرآن، "غیب" و "کتاب مکنونی" دارد که اصلِ مرتبه‌ی‌ نازله قرآن است.

اگر خداوند متعال، در عین حال که عالی و بالاست، نزدیک است و در عین حال که نزدیک است، بلند و متعالی است: "بَعُدَ فلا یری وقَرب فشهد النجوی"14 هم بعید است و هم قـریـب، هـم عـالی است و هـم دانـی، تجلّی او یعنی قرآن نیز دارای "قرب"، "بعد"، "علوّ" و "دنوّ" است

وقتی که انسان بر اوج قرآن می‌نگرد و خود را حقیر می‌یابد، می‌گوید: "ذلک الکتاب" و آن وقت که الفاظ و ظواهرش را می بیند که قابل قرائت و تلاوت، و قابل فهم و استدلال و گفتن و شنیدن و نوشتن است، می‌گوید: "هذا القران". در یک نگاه، توجّه به اوج قرآن است و در این حال، تعبیر مناسب، اشاره‌ی‌ دور است و در نگاه دیگر، توجّه به مرحله‌ی‌ نازله‌ی‌ آن است و در این هنگام، تعبیر مناسب، اشاره‌ی‌ نزدیک است.

اگر ذات اقدس اله به فرمایش امام سجّاد علیه‌السلام، "الدانى فى عُلوّه والعالى فى دُنوّه"13 است، قرآن کریم نیز که تجلّی اوست، همین ویژگی را دارد. اگر خداوند متعال، در عین حال که عالی و بالاست، نزدیک است و در عین حال که نزدیک است، بلند و متعالی است: "بَعُدَ فلا یری وقَرب فشهد النجوی"14 هم بعید است و هم قریب، هم عالی است و هم دانی، تجلّی او یعنی قرآن نیز دارای "قرب"، "بعد"، "علوّ" و "دنوّ" است.

تفاوت تجلّی با متجلّی

البته بین قرآن که "تجلّی" است و ذات اقدس اله که "متجلّی" است، یقیناً تفاوت وجود دارد. قرآن کریم به صورت لفظ و کتابت در می آید ولی ذات اقدس اله هرگز به این صور جسمانیه در نمی آید و لذا در تعبیر شریف دعا آمده است که "قرب فشهد النجوی"15 و نفرمود: "قرب فَیُری" نزدیک است و دیده می‌شود بلکه نزدیک است و شاهد نجوی است، نزدیک است و می‌بیند. قرآن کریم به جهت آن که موجودی "ممکن الوجود" است، وقتی که در مرحله‌ی‌ قرب ظهور می کند، دیده می‌شود، شنیده می‌شود و نوشته می‌شود، در قالب الفاظ عربی مبین می‌آید تا زمینه‌ی‌ فهم و تعقّل و ترقّی و تکامل انسان فراهم شود.

در سوره‌ی‌ مبارکه‌ی‌ "زخرف" هر دو مرحله قرآن ذکر شده و خدای سبحان پس از قسم به "کتاب مبین" می‌فرماید: ما قرآن کریم را از مقام لدن و از امّ الکتاب نزول داده‌ایم و به صورت قرآن عربی فصیح درآورده ایم تا منشأ تعقّل و فهمیدن شما باشد: "حم  وَالْكِتَابِ الْمُبِینِ  إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ "16

تفسیر موضوعی قرآن، آیت الله جوادی آملی

تنظیم : گروه دین و اندیشه تبیان - عسگری


1. سوره‌ی‌ انعام، آیه‌ی‌ 102.

2. سوره‌ی‌ حدید، آیه‌ی‌ 4.

3. سوره‌ی‌ بقره، آیه‌ی‌ 186.

4. سوره‌ی‌ ق، آیه‌ی‌ 16.

5. سوره‌ی‌ بقره، آیه‌ی‌ 2.

6. سوره‌ی‌ اسراء، آیه‌ی‌ 9.

7. سوره‌ی‌ زخرف، آیه‌ی‌ 4.

8. سوره‌ی‌ عبس، آیات 15 و 16.

9. سوره‌ی‌ زخرف، آیات 1 ـ 3.

10. سوره‌ی‌ اسراء، آیه‌ی‌ 9.

11. سوره‌ی‌ بقره، آیه‌ی‌ 2.

12. سوره‌ی‌ بقره، آیه‌ی‌ 3.

13. صحیفه سجادیه، دعای 47.

14. بحار، ج 45، ص 148، ح 1، دعای افتتاح.

15. همان.

16. سوره‌ی‌ زخرف، آیات 1 ـ 3.