تبیان، دستیار زندگی
مگر من کتاب ساز و آوازم که این همه به چگونه خواندن من توجه می کنید و گوشه چشمی به حقایق من ندارید
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درد و دلهای قرآن

قرآن

در پاسی از شب گذشته، رو در رو با قرآن در دیالوگی کاملاً زنده، ناگاه فضا تغییر می کند، سکوت شب می شکند، درب و دیوار آرامش خاص خود را از دست می دهند، نوری ساطع می گردد و آنگاه قرآن به سخن می آید و جملات شهودی خود را با زبان حال در دل سالک چنین نجوا می کند:

1  مگر من کتاب شما مسلمانان نیستم.

2  مگر من شفا و رحمت از جانب پروردگار نیستم.

3  مگر من آخرین کتاب الهی و فرستاده شده نزد آخرین پیامبر نیستم.

4  مگر قرار بر آن نیست که دنیا و آخرت شما را آباد کنم.

5  مگر من نجات دهنده شما از ورطه های هولناک قیامت نیستم.

6  مگر من کسانی همچون نبی مکرم اسلام و دوازده امام را تربیت نکرده ام.

7  مگر کسانی همچون سلمان و ابوذر و مقداد و کمیل و ... شاگردان مکتب من نیستند.

8  مگر کسانی همچون شیخ صدوق، شیخ طوسی، شیخ مفید، ملاصدرا، شیخ انصاری، علامه طباطبایی، امام خمینی و .... از خرمن من توشه نچیدند.

مگر من کتاب ساز و آوازم که این همه به چگونه خواندن من توجه می کنید و گوشه چشمی به حقایق من ندارید

9 مگر تربیت دانشمندانی چند، در قرون مختلف بواسطه پیروی از حقایق من نبود.

10  مگر عظمت جهان اسلام در عمل به محتوای من نبود.

11  مگر من همان کتابی نیستم که اگر عمل به من شود تمام راه ها بر روی شما گشاده می گردد.

12  مگر من زنده کننده نام خداوند شما نیستم.

13  مگر من کتاب هدایت نیستم.

14  مگر من کتاب عفو و بخشش نیستم.

15  مگر من برای بشارت و انذار نیامده ام.

16  مگر به کسانی که به من گوش دهند رحمت نمی آورم.

17  مگر در من بهترین و زیباترین قصص و سرگذشت ها نیامده است.

18  مگر من راه شادی و کسب ثروت را به شما نیاموختم.

19  مگر من از طرف خدای عظیم نازل نگردیده ام.

20  مگر من شما را سفارش به پرهیز از لغو و دوری از شیطان نکرده-ام.

21  مگر من عامل وحدت شما نیستم.

22  مگر من شما را به فرقان نمی رسانم.

23  مگر من موجب بشارت مؤمنین نیستم.

24  مگر من شما را از شر دشمن حفظ نمی کنم.

25  مگر استواری و قوام من باعث محکمی دین شما نیست.

26  مگر غیر قابل دستبرد بودن من موجب فخر شما نیست.

27  مگر احکام من بر شما واجب نیست.

28  مگر مالامال از حکمت نیستم.

29  مگر من موجب یاد آوری حقیقت تو نیستم.

30  مگر عزت و زنده شدن نام تو در دستان من نیست.

31  مگر سر تا سر من پر از پند نیست.

32  مگر من سفره کرمم را بر روی همه به رایگان پهن نکرده ام.

33  مگر سر تا سر عالم در مقابل من خاشع و متواضع نیست.

34  مگر من راه چگونه حرف زدن را به تو نیاموختم.

35  مگر کسی تاکنون توانسته در من کجی و ناراستی بیابد.

36  مگر من آن همه درباره دوست خوب و سفر سفارش نکرده ام.

آنقدر از من فاصله مگیر ، آنقدر با من بی مهرید که صدای پیامبرتان از مهجوریت من به عرش رسید ( اشاره به آیه 30 سوره فرقان ).

37  مگر من راه ادب و استقامت ورزیدن را به تو نیاموختم.

38  مگر من راه امید و به دست آوردن کلید آسمان ها و زمین را به تو نیاموختم.

39  مگر من جز به اعتدال رفتن را به شما سفارش کرده ام.

40  مگر من زبان شاکرانه داشتن را به شما نیاموختم.

41  مگر شما ایمان به حافظ و نگه دارنده من ندارید.

42  مگر من در شبی مبارک و به نزد آدمی مبارک و برای کاری مبارک نازل نگردیده ام.

43  مگر نماز من شما را از فحشا و کار زشت باز نمی دارد.

44  مگر بارها تجربه نکرده اید که دوری از من موجب نزدیکی شیطان به شما می گردد.

45  مگر خواندن من و یاد آوری نام خدا موجب نرمی قلب هایتان نمی-گردد.

46  مگر خواندن من موجب مرتفع شدن دشمنی هایتان نمی گردد.

47  مگر عمل به من اخلاق شما را الهی نمی کند.

48  مگر من آن همه درباره عقل و نماز به شما سفارش نکرده ام.

49  مگر من شما را از ظلمت به نور رهنمون نیستم.

50  مگر کسی که بواسطه من رنگ الهی یافت بهترین رنگ را نیافته است.

51  مگر من زبان ستایش و استعانت از خدا را به شما نیاموخته ام.

52  مگر من موجب خلیفه شدن آدمی نیستم.

53  مگر از طریق من خداوند همه اسماء را به تو نیاموخت.

54  مگر من همه جا اول خدا دیدن را به تو نیاموختم.

55  مگر من کار خیر را به تو نیاموختم.

56  مگر من نگفتم که اگر خدا را یاد کنی خدا نیز تو را یاد می کند.

57  مگر من نگفتم که استعانت از صبر و نماز تو را همچون کوه استوار می کند.

58  مگر من راه برون رفت از مصیبت ها را به تو نیاموختم.

59  مگر من به تو نیاموختم که لحظه ای خدا بندگان خود را رها نمی-کند، پس همیشه امیدوار باش.

60  مگر من راه نیکی و بخشش را به تو نیاموختم.

61  مگر من راه عفو و گذشت را به تو نیاموختم.

62  مگر من راه امانتداری و عدالت را به تو نیاموختم.

63  مگر من تعهد و تعاون را به تو نیاموختم.

64   مگر من راه زندگی را برایت روشن نکرده ام.

65  مگر من به تو نگفتم زندگی چیزی جز سعی و تلاش نیست.

66  مگر من راه مهربانی، صداقت و پاکی ها را به تو نیاموختم.

67  مگر من با فرصتی که در اختیار شماست نگفتم سرنوشت خود را خوب رقم زنید.

68  مگر من به تو نگفتم به خاطر نیکی هایت چه پاداش بزرگی در انتظار توست.

69  مگر من راه طلب و خواستن را به تو نیاموختم.

70  مگر من مکرراً سفارش درباره پدر و مادر نکرده ام.

71  مگر من نتیجه عمل صالح و رسیدن به قرب الهی و مقام محمود را به تو متذکر نشدم.

72  مگر من در ارتباط با حرمت و کرامت  انسان ها به تو سفارش نکرده ام.

73  مگر من رمز موفقیت و سعادتمندی شما نیستم.

همه این حقایق که برشمرده شد گوشه ای از نور افشانی های من است ولی شما با این وجود با من نامهربانید، چرا با من قهر می کنید، چرا با من بد رفتاری می کنید، چرا توجهی به معانی و حقایق من نمی کنید، چرا تنها برای جمع آوری ثواب به قرائت من می پردازید، مگر من کتاب ساز و آوازم که این همه به چگونه خواندن من توجه می کنید و گوشه چشمی به حقایق من ندارید و یا چرا گاه تنها به طوطی وار خواندن من بسنده می کنید ، گرچه ممکن است اینها نیز روزی بکار آید، ولی شما کاری کنید که همیشه به کارتان آیم، یادتان باشد که من کتاب شما هستم، من برای شما از ساحتی نورانی و قدسی نازل گردیده ام تا شما مرا یار و یاور خود بدانید و با عمل به من نورانیت و معنویت در سر تا سر زندگی شما جریان یابد، من آمده ام نهاد نا آرام جهان را به امن و امان بازگردانم. من آمده ام ظلمت و غوغای عالم مادی را به آرامش معنویت مبدل سازم، من آمده ام تا استرس و اضطراب ها وتشویش هایت را بزدایم، پس تو را به خدا با من بی-مهری مکن و یادی از من کن و لحظاتی را با من باش و دستت را در دستان من قرار ده و آنقدر از من فاصله مگیر ، آنقدر با من بی مهرید که صدای پیامبرتان از مهجوریت من به عرش رسید ( اشاره به آیه 30 سوره فرقان ). معصومین اگر معصوم شدند به واسطه عمل کردن به من است، ولی شما یا اصلا توجهی به من ندارید و یا گاه بدون توجه به معانی مرا می خوانید، گاهی نیز به عنوان تبرک از من سود می جویید و گاه برای ثوابِ مردگانتان مرا می خوانید، غافل از آن که من کتاب زنده ها هستم و آنقدر توان دارم که بتوانم توی مرده را زنده کنم. ولی شما انگار بر دل هایتان قفل زده اند که این گونه بی توجه به دستورات من هستید ( اشاره به آیه 24 سوره محمد ) این بی توجهی شما باعث غربت من گردیده و من تنهای تنها و در غربت تنهایی باید به سوی خالق عالم بازگردم، او از چنین بازگشتی راضی نیست، چرا که مرا فرستاده تا با تو به آستان قدس او بازگردم. پس جان من، اکنون که من جان تو ام و از رگ گردن به تو نزدیکترم، برای زنده شدن خودت گامی بردار تا هر دو رقص کنان به ساحت قدس ربوبی بازگردیم.

خاتمه:

1  فهمیدن قرآن را جزء برنامه های زندگی خود قرار دهیم.

2 سعی کنیم حداقل سالی یک بار هم که شده ترجمه قرآن را بخوانیم.

3  همراه با قرائت قرآن به معانی آن نیز توجه کنیم.

4  برای قرآن عظمت و احترام خاصی قایل باشیم.

5  تلاش کنیم دستور العمل های اخلاقی قرآن را آویزه گوش خود کنیم.

6  هر روز در ساعتی مشخص حداقل یک حزب از قرآن را همراه با معنی قرائت کنیم.

به امید تحقق دستورات قرآنی

حسینعلی شیرین