تبیان، دستیار زندگی
در لحظه مرگ بهشت و جهنم را با چشم برزخی مان می بینیم پس باید برای حسن عاقبت در آن لحظه از امروز بهوش باشیم. این مقاله دستور العملی ویژه برای آن ارائه می دهد!!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دستورالعمل ویژه برای دیدن بهشت قبل از مرگ

بهشت

مقدمه

بارها شده است که از زبان کسانی که به قول معروف «دو سه تا پیراهن بیشتر از ما پاره کرده اند» شنیده ایم که می گویند:«الهی عاقبت به خیر شی!» چقدر به این جمله فکر کرده ایم؟! اساساً عاقبت به خیر شدن یعنی چه و برای دستیابی به آن چه باید کرد؟!! نوشتار پیش رو می کوشد با نگاهی نو این مفهوم را روشن سازد:

حسن عاقبت

انسان در این دنیا زندگی کوتاه و موقتی دارد که اگر بهوش نباشد روزی چشم باز می کند و می بیند فرصت ها را از دست داده است و برایش هیچ نمانده است: الفرصة تمر مر السحاب؛ فرصت ها همانند ابر (به سرعت) می گذرند. پس تنها چیزی که آرزو می کند آن است که در نهایت با خوبی از این دنیا برود و در عاقبت کار نیکویی دریافت کند و چنان نباشد که مثال آن یخ فروشی شود که در پایان روز از او پرسیدند سرمایه ات را چه کردی؟! و او گفت: تمام شد اما نخریدند!! چگونه میسر است که انسان مطمئن باشد در آخر وقتی می خواهد از این دنیا کوچ کندعاقبت خوبی دارد و انسان نیکویی است که همه با خیر و خوبی از او یاد می کنند؟!!

یادآوری کن زمانی را که در میان خاندانت در حال مرگ باشی و طبیبی نتواند تو را نجات دهد  و دوست و حبیبی نباشد که تو را منفعت و خیری برساند....

آنچه سبب می شود انسان به سوی کسب حسن عاقبت برانگیخته گردد همانا ترس و خوف از آن است که به سوء عاقبت دچار شود!! این بدان معناست که اگر انسان باور کند سوء عاقبت ترسناک و مخوف است تلاش می کند تا در نهایت با خوبی از این دنیا رخت بربندد و می کوشد همه آنچه را که سبب سوء عاقبت می شوند کنار بگذارد. امیرالمؤمنین در پاسخ به کسی که زندگی پس از مرگ را انکار می نمود فرمود: اگر آنچه تو می گویی صحیح باشد من چیزی را از دست نداده ام اما اگر آنچه من می گویم صحیح باشد تو دچار خسران و زیان گشته ای زیرا برای خود توشه ای فراهم نیاورده ای!!

انسان در این دنیا زندگی کوتاه و موقتی دارد که اگر بهوش نباشد روزی چشم باز می کند و می بیند فرصت ها را از دست داده است و برایش هیچ نمانده است.

عوامل خوف از سوء عاقبت

اگر انسان بترسد که «بد» از دنیا برود تلاش می کند عاقبت به خیری خود را کسب نماید اما به راستی چگونه می توان چنین ترس و خوفی را در خود به وجود آوریم تا از سوء عاقبت بترسیم؟!!

تا کنون چیزی درباره چشم برزخی شنیده اید؟! انسان تا زمانی که در این دنیا زندگی می کند گرفتار حجاب ماده است و جسمانیات نمی گذارد بسیاری از حقایق را مشاهده کند. هستند کسانی که با مجاهده و تهذیب نفس موفق می شوند در همین زندگی مادی با چشم بصیرت و برزخی شان حقایق عالم دیگر را مشاهده کنند اما عموم مردم در دنیا آن چنان مشغول اند که موفق به این کار نمی شوند اما در لحظه مرگ....

چه بخواهیم و چه نخواهیم چشم برزخی مان باز می شود و حقایق عالم دیگر را مشاهده می کنیم!! آنجاست که می فهمیم خوب زندگی کرده ایم یا نه! عاقبت به خیر می شویم یا مبتلا به سوء عاقبتیم! برای آن که چشم برزخی ما چیزهای نیکویی را مشاهده کند باید تلاش کنیم در ابعاد مختلف وجودی مان چیزهای نیکو به وجود آوریم!

ابعاد سه گانه وجودی انسان

ما انسان ها سه بعد وجودی مهم داریم که عبارتند از:

1- بعد عقلانی

2- بعد قلبی

بهشت

3- بعد اعمال جوارحی

اگر لحظه ای با خود بیندیشیم که ما باید در این سه بعد وجودی خود چیزهای نیکو ایجاد کنیم تا بتوانیم عاقبت نیکویی داشته باشیم هرگز از خود غافل نمی شویم و می کوشیم این ابعاد وجودی را اصلاح نماییم.

بعد عقلانی

این بعد اعتقادات و عقاید ماست و باید به نگاهی صحیح و درست برسیم و نه تنها عقاید حقه را انکار نکنیم بلکه در آن ها شک و شبهه ای نیز نداشته باشیم زیرا چنانچه انسان در مورد عقاید خود به تصحیح آن ها نپردازد در هنگام مرگ بنابر روایات صحیح همه آن عقاید برای او مجسم می شوند! یعنی بهشت و جهنمی از اعتقادات برایش حاصل می شود!! خود عقاید صحیح بهشت است و خود عقاید باطل و شک و شبهه دار جهنم می باشد. بنابراین در هنگام مرگ بهشت و جهنم را بر اساس آنچه از عقاید صحیح و باطل داریم با چشم برزخی مشاهده می کنیم. این مطلب تشبیه و یا تمثیل نیست بلکه حقیقتی است که ما به خاطر حجاب های مادی هم اکنون از آن غافل هستیم. (البته خودم را عرض می نمایم از حال شما بی خبرم!!) کسی که هیچ شک و شبهه ای و انکار و جهودی نسبت به عقاید صحیح و امور اعتقادی از توحید با همه مراتب آن گرفته تا مسائل جزئی و امور کوچک تر نداشته باشد در هنگام مرگ آنچه را مشاهده می کند بهشت است و بدون خوف و ترسی از دنیا کوچ می کند.

بارها شده است که از زبان کسانی که به قول معروف «دو سه تا پیراهن بیشتر از ما پاره کرده اند» شنیده ایم که می گویند:«الهی عاقبت به خیر شی!» چقدر به این جمله فکر کرده ایم؟!

اگر انسان بترسد که «بد» از دنیا برود تلاش می کند عاقبت به خیری خود را کسب نماید اما به راستی چگونه می توان چنین ترس و خوفی را در خود به وجود آوریم تا از سوء عاقبت بترسیم؟!!

بعد قلبی

از دیگر ابعاد وجودی ما قلب است. منظور از قلب جسم صنوبری در گوشه چپ بدن مان نیست بلکه آن چیزی در روح و وجود ماست که دلبستگی و محبت از مشخصه های اصلی آن است. قلب جایگاه و ظرف اصلی محبت خدا باید باشد و محبت غیر خدا نباید در قلب وارد شود. با غلبه محبت غیر خدا، محبت خدا از قلب بیرون می رود و این مصداق آن است که صاحب خانه را از خانه بیرون کنند! هنگام مرگ با باز شدن چشم برزخی معلوم می شود که قلب مسلمان بوده یا نه!! اگر ایمان در قلب رسوخ کرده باشد یعنی تنها جایگاه محبت خدا شده باشد در هنگام مرگ بهشت را مشاهده می کند ولی اگر ضعف ایمان و محبت غیر خدا در قلب باشد جهنم قلبی را در لحظه مرگ می بیند. از این رو در حالی که بعد عقلانی اصلاح می شود و عقاید تصحیح می گردد باید در قلب تنها محبت خدا جایگزین شود و اگر محبت خدا نباشد ولو هزاران برهان عقلی در اثبات خدا آورده شود فایده ای ندارد و در آخر بی ایمان از دنیا می رود. به تعبیر امام خمینی (ره) چنین کسی درس توحید می گوید از زبان شیطان!!

بهشت

بعد جوارحی

بعد دیگر در انسان بعد اعمال و جوارح اوست که بایستی از معاصی و گناهان پاک بماند زیرا در غیر این صورت و در صورت فرو رفتن در معاصی به صورتی که ملکه ای از بدی ها در او ایجاد شود در هنگام مرگ برای او جهنمی از اعمال تجسم می یابد که او را دربر می گیرد و از همان لحظه مرگ او را می سوزاند اما اگر از معاصی دوری کرده در خوبی ها و نیکی ها غرق شود بهشت اعمالش در لحظه مرگ او را در بر می گیرد و با آرامش تن به مرگ می سپارد.

نتیجه گیری

با توجه به آنچه در ابعاد مختلف وجودی انسان در لحظه مرگ رخ می دهد خوف از سوء عاقبت کافی است که انسان را در ابعاد گوناگون وجودی به سوی نیکی ها بکشاند و از بدی ها دور نماید تا مبتلا به سوء عاقبت نگردد و با حسن عاقبت و عاقبت به خیری از دنیا کوچ نماید آن چنان که از کلام گوهربار امام هادی (علیه السلام) بدست می آید که فرمودند: (برای خودت) یادآوری کن زمانی را که در میان خاندانت در حال مرگ باشی و طبیبی نتواند تو را نجات دهد  و دوست و حبیبی نباشد که تو را منفعت و خیری برساند. (در این صورت از خوف سوء عاقبت در زندگی دنیایی ات اهل تقوا و نیکی باش تا با حسن عاقبت از دنیا بروی!)

تهیه و تنظیم برای تبیان: رادفر کارشناس ارشد فلسفه اسلامی


1-نهج البلاغه

2-کیش پارسایان آیت الله مجتبی تهرانی

3-جامع السعادات مرحوم نراقی

4-مجموعه سخنان مجتبی تهرانی در تاریخ 12/9/88

5-آداب الصلوة امام خمینی

6-چهل حدیث امام خمینی

7-نقدالنصوص فی شرح الفصوص عبدالرحمان جامی

8-لوایح جامی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.