نگاه نهجالبلاغه به نوجوانان
اشاره:
دوره نوجوانی حساسترین و با اهمیتترین دوران زندگی انسان است كه معمولاً بین سنین 12 الی 18 سالگی میباشد. در این دوره فرد نه كودك و نه هنوز به درستی بالغ شده است و دوره بحرانی زندگی خود را میگذراند كه گاهی رفتار و اعمال كودكانه او موجب آزار بزرگترها و گاهی رفتار عاقلانه او باعث تحسین و تعجّب آنها میشود.
نوجوان در سنینی قرار دارد كه به درستی نمیداند چه باید بكند؟ كدام شیوه را در زندگی خود برگزیند؟ برخی بزرگترها به او میگویند: تو هنوز بچّهای! گاهی دیگران به او میگویند: تو دیگر بزرگ شدهای چرا كار بچّهگانه از تو سر میزند؟ او خود را در این امر و نهی، سرزنش و عتاب، حیران میبیند.
نهجالبلاغه یكی از برترین كتابی است كه به اخالقرآن (برادر قرآن) شهرت یافته است. این كتاب «آن چنان بزرگ و با عظمت است كه دست عقول بشر به این آسانی به آن نمیرسد. دلیل آن همین است كه این كتاب تراوش روح با عظمت كسی است كه مظهر اسم اعظم خداوند است، معلّم جبرائیل، قرآن ناطق و بزرگترینِ مفسّران و تربیت شده پیامبر عظیمالشّأن است.»1
سخنان حضرت علی علیهالسلام كه نهجالبلاغه بخشی از آن میباشد، از نظر قواعد ادبی و لفظی و اخلاقی در حدّ معجزه است و تا كنون هیچ كلام بشری به پای آن نرسیده و با آن برابری ننموده است. ابن ابیالحدید معتزلی ـ شارح بزرگ نهجالبلاغه ـ در مقدّمه كتاب خود مینویسد: «بحق، سخن علی علیهالسلام فوق كلام مخلوق و دون كلام خالق میباشد.»
نهج البلاغه مشحون از مواعظ و حكم آموزنده درباره موضوعات مختلف از جمله «نوجوانان» است كه به كارگیری آن، مهمترین راهحل جهت تربیت و سعادت میباشد.
در بحث «نگاه نهجالبلاغه به نوجوانان» به محورهای زیر اشاره خواهد شد:
- الف: نوجوان و تربیت.
- ب: نوجوان و عبادت.
- ج: نوجوان و الگوپذیری.
- د: نوجوان و دوستیابی.
- ه: نوجوان و سیاست.
- و: نوجوان و گناه.
در تربیت نوجوانان باید به چند اصل تربیتی توجّه نمود؛ از جمله: شناخت مسائل این نسل، توجّه به پایههای خُلقی این نسل، توجّه به اصل محبت و انس و دوستی با نوجوانان و پرهیز از اعمال قدرت و اجبار.
علی علیهالسلام به تربیت نفس توجّه ویژهای دارد و میفرماید: «ای مردم! خودتان عهدهدار تربیت نفس خویش باشید و آن را از كشیده شدن به طرف هوسها و عادات ناروا باز دارید.»2 و نیز میفرماید: «زنهار! زنهار! در تربیت و سازندگی خویشتن تلاش كن».3
امام علی علیهالسلام به پدران نیز توصیه میكند:
«با فرزندان خود دوست شوید؛ زیرا مودّة الآباء قرابة بین الأبناء؛ دوستی میان پدران سبب خویشاوندی میان فرزندان است».4 و نیز به علت تأثیر خانودهها بر شخصیت نوجوانان، سفارش میكند: «روابط خود را با افراد با شخصیت و اصیل و خانوادههای صالح و خوشسابقه، برقرار ساز».5
امام تأثیر محیط و جامعه را در تربیت فرزندان، به ویژه نوجوانان، گوشزد میكند و میفرماید:
«واسكن الأمصار العظام فانّها جِماع المسلمین، واحذر منازل الغفلة و الجفاء و قلّة الأعوان علی طاعة اللّه؛ در شهرهای بزرگی كه مركز اجتماع مسلمانان است، مسكن گزین و از محیط و جوامعی كه اهل غفلت و ستمكاری در آنجا هستند و یارانِ مطیع خدا كمتر در آن نواحی یافت میشوند، بپرهیز.»6
طرز ارائه مسائل مذهبی به نوجوانان اهمیت بسیاری دارد. امور مذهبی را به گونهای باید به آنها ارائه داد كه آنها احساس كنند در زندگی روزمره، این امور قابل پیاده شدن است. و باید علم و دین را توأمان به نوجوانان آموخت.
«عبادت» مهمترین بخش اصول اسلام میباشد و در نهجالبلاغه به بندگی خدا و عبادت توجّه و تأكید بیشتر شده است. عبادت اثرات دنیوی بسیاری دارد كه از جمله آن آرامش روانی و سلامت نفس میباشد.
علی علیهالسلام میفرماید: «در تمام امور زندگی خود، خداوند را اطاعت كن؛ زیرا اطاعت از خداوند، بر هر كاری مقدّم است. نفس خود را به سوی عبادت بكشان و با آن مدارا كن.»7
از مهمترین اركان عبادت، نماز و روزه و عمل به قرآن میباشد. علی علیهالسلام توجّه به نماز و روزه و خواندن قرآن را گوشزد فرموده، از جمله: «نماز، گناهان انسان را میریزد»8، «بهترین وسیله نزدیكی به خداوند، روزه ماه مبارك رمضان است»9 و «حقّ فرزند بر پدر این است كه نام نیكویی برای او انتخاب كند، اخلاق و ادب به او بیاموزد و قرآن را به او آموزش دهد».10
«الگوها» در تربیت، تأثیر بسیار زیادی دارد و هر چقدر الگو محبوبتر باشد، تأثیرپذیری آن نیز بیشتر است. حضرت علی علیهالسلام از یك طرف بهترین الگو برای نوجوان و جوان میباشد، چون امام دوران كودكی و نوجوانی را در كنار پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوآله گذراند و رفتار او را برای خود الگو قرار داده است؛ لذا میفرماید:
«پیامبر صلیاللهعلیهوآله مرا از دوران كودكی تحت تربیت خود گرفتند و هر روز یك اخلاق نیكو را به من تعلیم و دستور میدادند.»11
قرآن كریم به مسلمانان خطاب میفرماید: «رسول خدا صلیاللهعلیهوآله یك الگو و سرمشق كامل میباشد.» و حضرت علی علیهالسلام و فرزندانش بهترین الگو برای نوجوانان و جوانان میباشند. از این رو با تبیین سیره زندگی امام میتوان امام را در تمام مراحل به عنوان الگو انتخاب كرد.
امام تأثیر محیط و جامعه را در تربیت فرزندان، به ویژه نوجوانان، گوشزد میكند و میفرماید: «واسكن الأمصار العظام فانّها جِماع المسلمین، واحذر منازل الغفلة و الجفاء و قلّة الأعوان علی طاعة اللّه؛ در شهرهای بزرگی كه مركز اجتماع مسلمانان است، مسكن گزین و از محیط و جوامعی كه اهل غفلت و ستمكاری در آنجا هستند و یارانِ مطیع خدا كمتر در آن نواحی یافت میشوند، بپرهیز.
باید توجّه نمود افرادی كه در سمت مربّی و معلّم نوجوان میباشند، الگوی مناسب در تربیتاند و نوجوان آداب زندگی را غالباً از اطرافیان ـ به ویژه مربّیان ـ فرا میگیرد. پس لازم است آنها خود را با الگوی برتر تطبیق نمایند و نفس خود را اصلاح سازند، و عملاً به تربیت نسل جدید بپردازند. علی علیهالسلام میفرماید: «هر كس كه خودش را در منصب رهبری مردم قرار دهد، لازم است قبل از تعلیم دیگران، نفس خودش را اصلاح كند.»12
نوجوان به داشتن «دوست» احساس نیاز میكند و از اینرو باید او را در انتخاب دوست یاری نمود. دوست به حدّی در یك نوجوان تأثیر دارد كه او خود را همرنگ دوستش میكند و حتّی از لباس، رفتار و كلام او تقلید مینماید.
داشتن دوست، نوجوان را از تنهایی كه ممكن است افسردگی و انزوا را در برداشته باشد، میرهاند. امام علی علیهالسلام در نهجالبلاغه به یافتن «دوستان خوب» اشاره میفرماید و تأكید دارد كه: دوستان را ابتدا مورد آزمایش و امتحان قرار دهید و وقتی دوستی را خوب یافتید، او را از دست ندهید. امام علیهالسلام میفرماید:
«عاجزترین مردم كسی است كه از به دست آوردن دوست، ناتوان باشد و از او عاجزتر كسی است كه دوستانِ به دست آورده را ترك گوید.»13
نوجوان وقتی دوستی را یافت و یا درصدد یافتن دوستانی میباشد، باید به چند مسأله توجّه نماید: ابتدا اینكه به آراء و افكار دیگران احترام بگذارد و خود، فردی فروتن و متواضع باشد. و دیگر اینكه در دوستی، افراط و تفریط روا ندارد كه ثمره آن، پشیمانی و ثمره دوراندیشی و میانهروی، سلامت و رستگاری است.14 و سوم اینكه راستگو بوده و به عهد خود وفا نماید، چون «هر كس امانتدار نباشد ضرر كرده و به مقصد نمیرسد»15 و چهارم اینكه با دوستانش خوشرو بوده و حُسن خُلق را سرمشق خود قرار دهد. امام علی علیهالسلام میفرماید: «اكرم الحسب حُسن الخلق؛ برترین خویشاوندی، خوشرویی و حُسن خلق است.»16
اما به پیروان خود گوشزد میفرماید: «از دوستی با افرادی كه ضعیفالعقل و بدعمل هستند، بپرهیز؛ زیرا انسان را با دوستش میشناسند.»17
و یا میفرماید: «از رفاقت با كسانی كه افكار و ظاهر اعمالشان ناپسندیده است، برحذر باش؛ چرا كه آدمی به رویّه و روش رفیقش خو میگیرد و به افكار و اعمال او معتاد میشود.»
نوجوان و جوان كه پرجمعیتترین بخش هر جامعه ـ بهویژه جهانآسیائی و آفریقائی را تشكیل میدهد، طبعاً باید با «سیاست» آشنا بوده و نقش برجستهای در امور اداری ایفا نماید و نظام سیاسی حاكم نیز با حُسن نیّت، اعتماد این قشر عظیم را به خود جلب سازد.
آری، لازم است با تشكیل جلسات متعدّد، جوانان و نوجوانان را با مسائل سیاسی آشنا كرده و نقش قدرتهای سلطهگر را به آنها گوشزد نمود و آنها را آزاده بار آورد. حضرت در اینباره میفرماید: «بنده دیگران مباش، خداوند تو را آزاد آفریده است.»18
علی علیهالسلام دوران نوجوانی را از سه جهت بسیار حسّاس بیان میكند: اوّل اینكه قلب نوجوان مانند زمین، خالی و مساعد است كه هرچه در آن بكاری همان درو میكنی: «انّما قلب الحدث كالأرض الخالیة مهما اُلقی فیها من كلّ شیء قبلته»19 و دوم اینكه دوران نوجوانی را زودگذر میداند و گوشزد میفرماید سریعاً آن را دریابید: «بادر شبابك قبل هرمك و صحتك قبل سقمك»20 سوم اینكه شیطان در این زمان به نوجوان زیاد روی میآورد و لازم است برای آن پناهگاه خوبی در نظر گرفت كه بهترین پناهگاه، قرآن كریم، ائمه علیهمالسلام و ادعیه میباشد و گرنه، گناه انسان را در دنیا و آخرت رسوا میسازد و بركت را از مال او برمیدارد و ناراحتیهای روانی را نصیبش میسازد. از نظر علی علیهالسلام هر گناهی در زندگی، آثار سوئی دارد، مثلاً: دروغ، ایمان را از انسان دور میكند21؛ فحش و بدزبانی، زهد را دور میسازد و سخنچینی، رابطه دوستی را از بین میبرد.22
پینوشتها:
1. وصیّتنامه سیاسی ـ الهی امام خمینی1.
2. نهج البلاغه، حكمت 359.
3. همان، نامه 30.
4. همان، حكمت 308.
5. مان، نامه 52 و 53.
6. همان، نامه 69.
7. همان.
8. همان، خطبه 199.
9. همان، خطبه 110.
10. همان، كلمات قصار، ش 399.
11. همان، خطبه 234.
12. همان، كلمات قصار، ش 73.
13. همان، حكمت 12.
14. همان، حكمت 181.
15. همان، خطبه 199.
16. همان، حكمت 38.
17. همان، نامه 69.
18. همان، نامه 31.
19. شرح غررالحكم، ج 3، ص 90.
20. همان، ص 249.
21. نهجالبلاغه، خطبه 86.
22. همان، كلمات قصار، ش 239.
منبع:
حسن قریشی كرین، ماهنامه كوثر، شماره 59، با تلخیص و تصرف