تبیان، دستیار زندگی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، زخم خوردگان این حرکت از همان روزها با قلم و بیان شروع کردند به تضعیف باورها؛ باورهایی که اساسی ترین سرمایه این انقلاب بودند و هستند. اتاق فکر دشمن به خوبی دریافته بود که این حرکت عظیم محصول ایمان به خدا و اعتقاد به اسل
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا حکومت اسلامی؟!

انقلاب اسلامی ایران

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، زخم خوردگان این حرکت از همان روزها با قلم و بیان شروع کردند به تضعیف باورها؛ باورهایی که اساسی ترین سرمایه این انقلاب بودند و هستند. اتاق فکر دشمن به خوبی دریافته بود که این حرکت عظیم محصول ایمان به خدا و اعتقاد به اسلام است و اگر بتواند آن را تضعیف و یا به کلی نابود کند می تواند دوباره به اریکه قدرت تکیه زند و بیاورد بر سر ما آنچه را که آورد بر سر نیاکان ما.


دشمن که هدفش تصاحب حاکمیت بر مردم بود؛ دریافت که مردم، این حکومت را با نیروی اسلام نگه داشته اند. از این رو تلاش کرد تا در باور مردم این دو (حکومت و اسلام) را از هم جدا کند و به آنها بقبولاند که این دو ارتباطی به هم ندارند. به عبارت دیگر چه لزومی دارد حکومت اسلامی باشد؟ به چه دلیل دین باید حکومت کند؟

ضرورت تشکیل حکومت

به غیر از آنارشیستها1 که مخالف هر نوع حکومتی هستند تمام مکتبها، وجود یک حکومت را برای اداره جامعه و اجرای قانون، امری لازم و ضروری می دانند. همین معنا را می توان در روایات هم ملاحظه کرد آنجا که امام علی(علیه السّلام) می فرماید: «لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ»؛ هر جامعه ای ناچار است حاکمی داشته باشد خواه آن حاکم نیکوکار باشد، خواه ستمکار.(نهج البلاغه،خطبه 40)

تشکیل حکومت اسلامی از وظایف و شئون رسول الله(صلّى الله علیه و آله)

آیاتی در قرآن کریم وجود دارد که به شکل عام یا به صورت خاص ثابت می کند تشکیل حکومت و قرار گرفتن در جایگاه حاکم جامعه اسلامی از وظایف و شئون رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله) است.

الف. آیاتی که در مورد عموم پیامبران نازل شده است

خداوند متعال در آیه 213 سوره بقره مسئله رفع اختلاف میان مردم را به عنوان یكی از مهم ترین اهداف بعثت انبیا مطرح نموده است: «كاَنَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّنَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنذِرِینَ وَ أَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقّ‏ِ لِیَحْكُمَ بَینْ‏َ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ ...»؛ مردم [در ابتداى تشكیل اجتماع‏] گروهى واحد و یك دست بودند [و اختلاف و تضادى در امور زندگى نداشتند]، پس [از پدید آمدن اختلاف و تضاد] خدا پیامبرانى را، مژده دهنده و بیم رسان برانگیخت، و با آنان كتاب را نازل كرد، تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند، حکم كند.

از آنجا كه خداوند در این آیه شریفه تحقق این هدف مهم را با عنوان «حكم» ممكن دانسته معلوم می شود رفع اختلاف میان مردم  كه برای ایجاد نظم در جامعه بشری و دوری از هرج و مرج امری ضروری است از طریق موعظه و نصیحت و صرف بیان راهكارها بدون حكم و حكومت میسر نیست. از این رو انبیاء وظیفه دارند با تشکیل حکومت، جامعه را مدیریت کنند.

بر این اساس می توان گفت: هیچ پیامبر صاحب شریعتی نیامده مگر آن كه علاوه بر تبشیر و انذار مسئله حاكمیت را نیز مطرح نموده است.2

دشمن که هدفش تصاحب حاکمیت بر مردم بود؛ دریافت که مردم، این حکومت را با نیروی اسلام نگه داشته اند. از این رو تلاش کرد تا در باور مردم این دو (حکومت و اسلام) را از هم جدا کند و به آنها بقبولاند که این دو ارتباطی به هم ندارند. به عبارت دیگر چه لزومی دارد حکومت اسلامی باشد؟ به چه دلیل دین باید حکومت کند؟

ب. آیاتی که در خصوص خاتم الانبیاء(صلّى الله علیه و آله) نازل شده است با اندك تأملی در برخی آیات قرآن کریم به سهولت می توان این ادعا را ثابت کرد كه شأن نبوت نبی اکرم صلی الله علیه و آله جدا از مقوله رهبری و حاکمیت سیاسی او نبود. قرآن كریم با تأكید بر ولایت سیاسی رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) از مؤمنان می خواهد فرامین او را اطاعت نموده و در برابر حكم خدا و رسولش مخالفت نورزند:

کارآمدی حکومت اسلامی

«وَ مَا كاَنَ لِمُؤْمِنٍ وَ لَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضىَ اللهُ وَ رَسُولُهُ أَمْرًا أَن یَكُونَ لهَُمُ الخِْیرََةُ مِنْ أَمْرِهِمْ  وَ مَن یَعْصِ اللهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِینًا»؛ برای هیچ مرد و زن با ایمانى در كارى كه خدا و رسول او حكم مى‏كنند، اختیارى نیست و هر كه با فرمان خدا و رسول او مخالفت كند، در گمراهى آشكارى وارد شده است. (‌احزاب/36)

خداوند در آیه ششم سوره احزاب با صراحت ولایت پیامبر را نسبت به مؤمنان ولایتی مقدم و برتر توصیف می نماید:

«النَّبىِ‏ُّ أَوْلىَ‏ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ ...»؛ رسول خدا نسبت به اهل ایمان از خود آنان سزاوارتر است‏ یعنى مؤمنان باید حكم و اراده او را مقدم بر اراده خود بدارند و از جان و مال در اطاعتش مضایقه نكنند. به تعبیری دیگر از اطلاق آیه استفاده می شود که آن حضرت در تمامى امور دنیا و دین،  أولى و اختیاردارتر نسبت به مومنین است. (المیزان،16/276 ) و این همان معنای ولایت مطلقه و حاکمیت گسترده رسول خدا (صلّى الله علیه و آله) در جامعه اسلامی است.

در واقعه غدیر خم هم رسول خدا (صلّى الله علیه و آله) با استناد به همین آیه ضمن تأكید بر ولایت حکومتی خویش جانشین بعد از خود را به مردم معرفی نمود. (دعائم الإسلام، ج1/19 و كمال الدین، ج2/336)

شأن حاکمیت دینی اختصاصی به رسول الله (صلّى اللَّه علیه و آله) نداشته و در او متوقف نمی شود

وجود قانون ها و دستورهای صریح حکومتی در موضوعاتی مانند: «اداره جامعه» (حدید/ 5، نحل/ 9، شوری/ 5)، «ضرورت مراجعه به شورا در تصمیمات عمومی» (آل عمران/ 159، شوری/ 38) و همچنین صدها آیه در موضوعاتی مانند: قدرت سیاسی و حاكمیّت، روابط خارجی، مبارزه با ظلم، توصیه در باب جهاد، شرایط قتال با دشمن، مصالحه با معاندان، چگونگی دریافت جزیه و فدیه، ضرورت رجوع به داوران شایسته و عادل و نهی از ارجاع داوری و حكمیت به طاغوت و مباحث بسیار در امور اقتصادی و ایجاد مناسبات آن در جامعه اسلامی و همكاری و مشاركت اجتماعی بر اساس مصالح جامعه انسانی كه شامل قلمروهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی می شود، بیانگر این موضوع است كه صاحب شریعت، ‌حكومت را لازمه پیاده کردن دین در جامعه دانسته و بر آن تأكید كرده است.

و از آنجایی که ابدی بودن اسلام حتمی است پس باید همیشه حکومتی اسلامی وجود داشته باشد تا این وظایف را عملی کند در غیر این صورت باید پذیرفت که بخش عمده ای از احکام اسلام تعطیل خواهد شد.

به تعبیری دیگر همان ضرورتی كه تشكیل حكومت را در زمان پیامبر(صلّی الله علیه و آله) ایجاب می‎كرد یعنی ابدی بودن احكام اسلام و محدود نبودن‌ آن از نظر زمانی و مكانی، همان دلیل برای همیشه لزوم برپائی حكومت اسلام را نیز ثابت می‎كند.3

با اندك تأملی در برخی آیات قرآن کریم به سهولت می توان این ادعا را ثابت کرد كه شأن نبوت نبی اکرم صلی الله علیه و آله جدا از مقوله رهبری و حاکمیت سیاسی او نبود. قرآن كریم با تأكید بر ولایت سیاسی رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) از مؤمنان می خواهد فرامین او را اطاعت نموده و در برابر حكم خدا و رسولش مخالفت نورزند

چکیده سخن

وجود حکومت در یک جامعه از اموری است که عقل به ضرورت آن حکم می کند. تحقق این امر ضروری در دستور کار تمام فرستادگان الهی (علیهم السّلام)  به خصوص خاتم آنها رسول اکرم(صلّى الله علیه و آله) به عنوان یک وظیفه و شأنی از شئون رسالت قرار داشت. آن حضرت نیز پس از برطرف شدن موانع این کار اقدام به تشکیل حکومت نمود.

این سیره قطعی رسول خدا (صلّى الله علیه و آله) چند مصلب را ثابت می کند اول این که تشکیل حکومت بر مبنای آموزه های اسلام امری واجب و ضروری است و دوم اینکه اداره این حکومت در زمان پیامبر (صلّى اللَّه علیه و آله) یا امام معصوم (علیه السّلام) باید به دست او اداره می شود و در صورت عدم حضور ایشان اداره حکومت باید به دست کسی صورت پذیرد که شبیه ترین فرد به آن حضرات از لحاظ علم و عدالت باشد.


(1) آنارشیسم در اصطلاح، جنبش‌ و نظریه‌ای سیاسی است كه عقیده دارد مرجعیت و قدرت سیاسی در هر شكلی نالازم و ناپسند است؛ لذا خواهان برافتادن هرگونه دولت و جایگزین انجمن‌های آزاد و گروههای داوطلب به¬ جای آن است. بیات، عبدالرسول؛ فرهنگ واژه‌ها، قم، موسسه¬ی اندیشه و فرهنگ دینی، چاپ اول، 1381، ص18

(2) جوادی آملی، ولایت فقیه، نشر اسراء، 1378، ص 73 به بعد

(3) ر.ک: عمیدزنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی ، تهران، انتشارت امیركبیر، 1377، ج 2، ص162

امید پیشگر

گروه دین تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.