تبیان، دستیار زندگی
- حاجت خواستن از خداوند، به واسطه مقام پیامبر و به بركت وجود او. اینگونه توسل جستن در همه حالات یاد شده جایز است . 2 - به معناى درخواست از پیامبر كه درباره زائر دعا كند. این نیز در همه حالات ، جایز است . 3 - اینكه از خود پیامبربخواهند، چرا كه آن حضر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تبرك و توسل به ائمه اطهار (علیهم السلام)

توسل به اهل بیت

نذر و نیاز :

بعضی از مورخین و محدثین اهل سنت سعی دارند ارادت شیعیان به اهل بیت پیامبر اکرم را به گونه ای انحراف تأویل کنند و حتی بعضی ها غلو کرده که شیعیان قرآن را تحریف کرده اند و سوره هایی در فضیلت امام علی فاطمه زهرا وامام حسین و ابوالفضل العباس به آخر قرآن افزوده اند!

از نكات دیگرى كه ابن تیمیه و پیروان فكرى او دستاویز حمله به شیعیان و پیروان اهل بیت (ع ) قرار داده اند، مساله نذر و نیاز براى حرم ها و اولیاء الهى است . (قصیمى ) گفته است كه اینگونه نذرها و قربانی ها براى اهل قبور، از شعائر شیعه و سرچشمه گرفته از غلو شیعه درباره امامانشان و اعتقاد به الوهیت على (ع ) و فرزندان اوست .

این دروغى بیش نیست . در این مساله ، شیعه راهى جدا از امت اسلامى درگذشته و حال ندارد. جواز نذر و نیاز براى مردگان و نیز اولیاء الهى ، مورد قبول علماى اهل سنت است . از جمله ، (خالدى ) گفته است : (مساله دائر مدار نیت نذر كنندگان است . اگر قصد نذر كننده ، تقرب به خود مرده است ، این به اتفاق ، جایز نیست . ولى اگر قصد او تقرب به خداست و ثواب آن را هدیه به متوفى یا صاحب قبر مى كند، مانعى ندارد، چه منافع خاصى از نذر را مورد نظر داشته باشد، یا به نحو مطلق باشد كه در عرف مردم ، منصرف به منافع صاحب قبر یا اهل شهر او یا همسایگان یا فقیران یا بستگان میت مى شو. در این صورت نذر صحیح است و عمل به آن لازم است . این نكته از بسیارى از علما نقل شده است ، همچون اذرعى ، زركشى ، ابن حجر، رملى ، رافعى و...)(1)

رافعى نیز به نقل از صاحب (تهذیب ) گفته است كه اگر نذر كند فلان مقدار براى اهالى فلان شهر صدقه دهد، واجب است بر آنان صدقه دهد و نذر براى قبر معروف در جرجان نیز از این قبیل است .(2)

عزامى در كتاب خویش نوشته است : (ابن تیمیه مى گوید: هركس براى پیامبر اسلام یا یكى از پیامبران و اولیاء اهل قبور نذر كند یا قربانى كند، مثل مشركانى است كه براى بت هایشان قربانى مى كنند و این عبادت غیر خدا و كفر است . برخى از متاخرین نیز كه با او یا شاگردانش مصاحبت و همنشینى داشته اند، فریب سخن او را خورده اند. این نوعى دروغ بافى در دین و تهمت به مسلمین است . هیچ مسلمانى با اینگونه نذر و قربانى براى پیامبران و اولیاء، قصدى جز این ندارد كه از جانب آنان صدقه مى دهد و ثوابش را به آنان هدیه مى كند. اجماع همه اهل سنت بر این است كه صدقه دادن زندگان براى مردگان سودمند است و ثوابش به آنان مى رسد و احادیث صحیح فراوانى در این باره نقل شده است . نذر و نیاز و صدقه و قربانى را براى مرده انجام نمى دهند، بلكه براى خدا انجام مى دهند و ثوابش را براى مردگان قرار مى دهند. كجاى این بت پرستى است ؟ اینگونه هدیه زنده ها براى مرده ها، هم مشروع است ، هم ثواب دارد. مشروح آن در كتب فقهى و كتاب هایى كه در رد عقاید ابن تیمیه نوشته شده ، آمده است .(3)

نذر قربانى براى انبیاء و اولیاء، امرى شرعى و رایج در سیره مسلمانان است و اختصاص به فرقه خاصى ندارد و اگر نذر كننده به خاطر خدا و با نام خدا قربانى كند، پاداش مى برد

نذر قربانى براى انبیاء و اولیاء، امرى شرعى و رایج در سیره مسلمانان است و اختصاص به فرقه خاصى ندارد و اگر نذر كننده به خاطر خدا و با نام خدا قربانى كند، پاداش مى برد.

روایت است كه مردى در زمان پیامبر اكرم (ص ) نذر كرد شترى را در (بوانه ) قربانى كند. نزد آن حضرت آمد و خبر داد. حضرت پرسید: آیا در آن مكان ، قبلا بتى ازبت هاى جاهلیت بوده كه پرستیده مى شده ؟گفتند: نه . فرمود: آیا در آن جا عیدى از عیدهاى بت پرستان بوده ؟گفتند: نه . پیامبر فرمود: پس به نذر خود وفا كن . نذرى كه در نافرمانى خدا باشد، وفا كردنى نیست .(4)

خالدى ، پس از نقل حدیث قبلى ، مى گوید: اینكه خوارج براى اثبات ممنوعیت نذر در جایگاه انبیاء و صالحین به این حدیث استناد كرده و پنداشته اند كه انبیاء و صالحان ، همچون بت هاى جاهلیت اند، نهایت تحقیر و توهین به انبیاست و هر كه به پیامبران الهى هر چند با كنایه توهین كند، كافر است و توبه اش پذیرفته نیست . این واماندگان به سبب جهالتشان توسل به انبیا را عبادت مى شمرند و آنان را بت مى نامند. ارزشى براى جهالت و گمراهى اینان نیست . همچنانكه سخنان جاهلانه ابن تیمیه و هوادارانش نیز ارزشى ندارد.(5)

اینها پاسخى است كه علماى اهل سنت به بافته ها و تهمت هاى امثال ابن تیمیه و قصیمى داده اند و نذر و نیاز و قربانى در حرم ها و براى اولیاء الهى را مغایر با دین و توحید و خداپرستى ندانسته اند.

توسل به اهل بیت (ع )

توسل به اهل بیت پیامبر (ص ) طبق روایات اهل سنت نیز، حتى پیش از خلقت دنیوى معصومین هم جایز است و در روایات مطرح شده است ، مثل توسل حضرت آدم ، به نور پنج تن آل عبا.

توسل به اهل بیت پیامبر (ص ) طبق روایات اهل سنت نیز، حتى پیش از خلقت دنیوى معصومین هم جایز است و در روایات مطرح شده است ، مثل توسل حضرت آدم ، به نور پنج تن آل عبا.

از پیامبر اكرم (ص ) نقل شده كه فرمود: خداوند چون حضرت آدم را آفرید، به سمت راست عرش نگریست ، در هاله اى از نور پنج شبح را دید كه در ركوع و سجودند. پرسید: خدایا پیش از من نیز كسى را از گل آفریده اى؟ خداوند فرمود: نه پرسید: پس این پنج شبحى كه به هیئت و چهره منند، كیانند؟ خداوند فرمود: پنج نفر از فرزندان تو هستند، اگر آنان نبودند، تو را نمى آفریدم . نامشان را از نام هاى خودم مشتق ساخته ام . اگر نبودند، بهشت و دوزخ و عرش و كرسى و آسمان و زمین و فرشتگان و جن و انس را نمى آفریدم ... اینان برگزیدگان منند. من به خاطر و به وسیله اینها دیگران را نجات مى بخشم و (به خاطر دشمنى با اینان ) هلاك مى سازم . هرگاه حاجتى به من داشتى به اینان توسل بجوى . آن گاه پیامبر فرمود: ما كشتى نجاتیم ، هركس در این كشتى آویزد، نجات یابد و هر كه جا بماند، هلاك مى شود. هركس به درگاه خدا نیازى دارد، پس به وسیله ما اهل بیت از خدا بخواهد.(6)

عبدرى قیروانى ، از بزرگان مالكیه (متوفاى 731) گفته است :

(كسى كه به زیارت حضرت رسول رود و به ساحت او متوسل و پناهنده شود و حاجت بخواهد، مایوس نخواهد شد ؛ چرا كه آن حضرت ، شافع مشفع است و توسل به او موجب ریزش و آمرزش گناهان مى شود. هركس درآستان آن حضرت بایستد و به او متوسل شود. خداوند را بخشنده و مهربان خواهد یافت .)(7)

نیز قسطلانى در كتاب (المواهب اللدنیه ) گفته است :

(زائر پیامبر اكرم ، سزاوار است كه دعا و تضرع و استغاثه و تشفع و توسل بسیار داشته باشد. استغاثه ، طلب یارى و پناهجویى است . فرقى نمى كند كه به لفظ استغاثه باشد، یا توسل ، یا تشفع و توجه . توجه هم به معناى آن است كه انسان در پى یک موجه و آبرومند و صاحب جاه و منزلت برود و توسل جوید تا به یك مقام بالاتر  دسترسى پیدا كند.)(8)

گروهى از بزرگان و علماى اهل سنت ، در مورد توسل دامن سخن را گسترده اند و گفته اند كه توسل به پیامبر اكرم (ص ) در هر حال جایز است ، قبل از خلقتش و پس از خلقت ، درطول حیات دنیوى و پس از وفاتش ، در مدت عالم برزخ و پس از برپایى رستاخیز و در عرصات قیامت و بهشت .

گفته اند كه توسل سه نوع و به سه معنى است :

1 - حاجت خواستن از خداوند، به واسطه مقام پیامبر و به بركت وجود او. اینگونه توسل جستن در همه حالات یاد شده جایز است .

2 - به معناى درخواست از پیامبر كه درباره زائر دعا كند. این نیز در همه حالات ، جایز است .

3 - اینكه از خود پیامبربخواهند، چرا كه آن حضرت مى تواند نزد خدا شفاعت كند و از پروردگارش بخواهد، از این رو ما از خود او مى خواهیم . بازگشت این نوع ، به همان معناى دوم است و اشكالى ندارد. در تاریخ هم نمونه هایى بوده است ، مثل كسى كه نزد پیامبر، از ضعف حافظه خود شكایت كرد. حضرت با دست نهادن بر سینه اش ، به شیطان دستور داد كه از درون او دور شود. از آن پس حافظه او قوى گشت و هر چه را مى شنید، دریادش مى ماند.(9)

شیعیان ، اهل بیت را در پیشگاه خداوند وسیله قرار مى دهند تا به حاجت هاى خویش برسند. چرا كه اینان به خداوند نزدیكتر و در پیشگاهش مقرب ترند و مجارى فیض الهى و حلقه وصل و واسطه فیض میان مولى و بندگانند، نه آن كه خودشان ذاتا و بطور مستقل ، دخالتى در برآمدن حاجتها داشته باشند.

در حدیث آمده است كه حضرت آدم به حق و به نام مبارك پنج تن اهل بیت ، خدا را قسم داد، خداوند هم توبه او را پذیرفت ، این همان (كلمات ) بود كه به تعبیر قرآن كریم ، آدم از خداوند متعال دریافت كرد.(10)

این حدیث ، در منابع متعددى از كتب اهل سنت آمده و بزرگان حدیث ، آن را صحیح و موثق شمرده اند. حتى (ابن جوزى ) در كتاب خویش به نام (الوفاء فى فضائل المصطفى ) در این زمینه فصلى گشوده و با عنوان (باب التوسل بالنبى ) و (باب الاستشفاء بقبره ) احادیث این موضوع را آورده است و محمد بن نعمان مالكى نیز كتابى دارد با عنوان (مصباح الظلام فى المستغیثین بخیر الانام ). همچنین ابن داود مالكى در كتاب (البیان و الاختصار)، حكایات بسیارى از كسانى نقل مى كند كه با توسل و التجاء به پیامبر اكرم (ص ) برایشان گشایش و فرج حاصل شده است .

با این حال ، شگفت از نویسنده بى خبرى همچون (قصیمى ) است كه با پیروى ازهتاك و دروغ بافى همچون ابن تیمیه همه این احادیث صحیح نبوى را دروغ پنداشته و اصل توسل به حق پیامبر و آل او را رد كرده و گفته است : چیزى را از خدا خواستن و او را به حق پیامبر یا هركس دیگر از پیامبران و صالحان قسم دادن ، هیچ ارزش علمى و دینى ندارد و نمى تواند یك كار مقبول و شایسته باشد، تا چه رسد كه وسیله آمرزش و عفو كامل شود! صرف گفتن الفاظ چه تاثیرى دارد و نزد خدا چه قیمتى مى تواند داشته باشد تا موجب ریزش گناهان گردد؟(11)

وقتى قصیمى به گمان خود، استغاثه به على (ع ) و صدا كردن او را در گرفتاری ها نوعى كفر دانسته و توسل هاى شیعه را در حرم هاى مقدس نجف و كربلا و مشاهد مشرفه به اهل بیت ، مغایر با توحید پنداشته است، غافل است كه اینگونه استغاثه و توجه و صدا كردن ، بیش از این نیست كه شیعیان ، اهل بیت را در پیشگاه خداوند وسیله قرار مى دهند تا به حاجت هاى خویش برسند. چرا كه اینان به خداوند نزدیكتر و در پیشگاهش مقرب ترند و مجارى فیض الهى و حلقه وصل و واسطه فیض میان مولى و بندگانند، نه آن كه خودشان ذاتا و بطور مستقل ، دخالتى در برآمدن حاجتها داشته باشند.

همه افراد براى دست یافتن به خواسته هایشان نزد بزرگان ، دنبال وسیله و واسطه مى گردند. معصومین و همه اولیاء صالح خدا، با تفاوت هایى كه در مراتب و درجات قرب دارند، واسطه رحمت الهى اند. در عین حال ، عقیده داریم كه در عالم هستى ، هیچ موثرى جز خداى سبحان نیست . آن چه در حرم هاى مطهر و كنار قبور اولیاء دین توسط زائران شیعه و غیر شیعه انجام مى گیرد، جز همان توسل نیست . كجاى این با توحید ناسازگار است ؟(12)

نویسنده: جواد محدثى

فرآوری فاطمه محمدی - گروه دین و اندیشه تبیان


پی نوشت :

1- صلح الخوان خالدی ، ص،102 تا 109.

2- فتاوای سبکی ،ج1، ص ،294.

3- فرقان القران عزامی ص 133.

4- سنن ابی داود ج 2،ص 80.

5- صلح الخوان ص 109 .

6- مناقب خوارزمی ، ص ،80.

7- المدخل ج 1ص258.

8- الغدیر ج 5،ص،144.

9- همان .

10- الدر المنثور سیوطی جلد 1 ص 60.

11- الصراع بین الوثیة والاسلام قصیمی ج 2.

12- الغدیر ج 3 ص 292.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.