تبیان، دستیار زندگی
ستگی ها " " حج " ، نمایشی پر شکوه از اوج رهایی انسان موحد از همه جز ذات اقدس الهی  و عرصه پیکار و ستیز با نفس وجلوه ای بی نظیر از عشق و احساس مسؤولیت در حیطه حیات فردی و اجتماعی است. حج ، یکی از بزرگترین و...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

"

حج ، عرصه وارستگی از وابستگی ها

"

" حج " ، نمایشی پر شکوه از اوج رهایی انسان موحد از همه جز ذات اقدس الهی  و عرصه پیکار و ستیز با نفس وجلوه ای بی نظیر از عشق و احساس مسؤولیت در حیطه حیات فردی و اجتماعی است.

حج ، یکی از بزرگترین و ارزنده ترین کلاسهای آموزنده و اجتماعی - انسانی است که در ساختن فرد و جامعه نقشی مؤثر و انکار ناپذیر داشته و دارد .

حج قصد است و آهنگ ؛ حرکت است از خود و دیار خود به مقصد خانه ای مقدس و به منظور تجدید پیمان با ذات اقدس .

حج سیر انسان به سوی خداست که با هجرت او  از خلق ، که خود بخشی از آن است آغاز می شود و آن که به زیارت حج می رود ، سفری به سوی خدا می کند .

" حج گزار" باید براین مطلب واقف باشد که " کعبه" ، برای "سعی " است نه " سکون " ، برای " قیام " است ،  نه " قعود " ، برای به طاق نسیان سپردن " خود " است در راه خدا و برای ذوب کردن " من ها " در " ما " است.

حج ، عرصه وارستگی از وابستگی ها و دلبستگی هاست . دریایی است که جز به جدایی ازغیرخدا نمی توان درآن وارد شد . شناگران عاشقی را می خواهد که همه  تعلقات و تجملات دنیایی را به قدر آب بینی بزغاله ای قدرندانند .

حج میدان نبرد با تمامی مظاهر شرک ،  طاغوت و نفاق ،  و صحنه با شکوه مبارزه با فاصله های عظیم طبقاتی و اجتماعی حاکم بر جهان امروز است ؛  تمرینی است برای همزیستی ، همراهی و همدردی امت اسلامی و حرکتی است در جهت پالایش از پلیدیهای اخلاقی و رفتاری و زدایش از تبعیضات و بی عدالتی های ناروای موجود .

حج تجدید میثاقهاست ، بارور کردن تعهدها و یادآوردن خاطرات در سرزمین خاطره ها . حج گزار باید حس خویشتنداری از اِعمال هوسها را در خود زنده سازد تا احساس نماید که او برتر از آن خلق شده است که در برابرامیال درونی ، خواهشهای نفسانی و شهوات ، تسلیم و خاضع گردد .

حج گزار باید با نیتی خالص و پاکیزه و عاری از هر گونه شائبه های دنیوی ، حج خود را آغاز نماید و با نیت احرام و بر تن کردن لباس تقوا ، جامه های گناه و همه نشانه هایی را که "خود " را نشان می دهد ، دور ریخته و با لباس ایمان ( احرام) گناهان را شستشو دهد و توبه نماید ، با احرام بستن ، با خدا تجدید پیمان نموده ، با سعی و طواف خود را خدایی سازد و بین خوف و رجاء باشد ،  با رمی جمرات ، شیطانهای نهان ،  آشکار ، باطنی و ظاهری را طرد کند و با گفتن شعار : « لبیک اللهم لبیک ،  لبیک لا شریک لک لبیک ، ان الحمد و النعمة لک و الملک ، لا شریک لک . » همه وجود انسان به استقبال خدا رود ؛ بدن رو به سوی « کعبه» و رویاروی آن ، زبان به یاد او ، و چشم و دل متوجه او باشد .

حج در یک نگرش کلی ، سیر وجودی انسان است به سوی خدا و نشانه رجعت انسان  به سوی معبود .

کعبه با توجه به این که کهنترین و با سابقه ترین جایگاه نیایش وعبادت مردمی است ، خانه ای عتیق و آزاد از قید مالکیت بشری بوده و سلطه هیچ انسانی برآن سایه نیانداخته است . خانه خدا، خانه ای است آزاد و رها و همین آزادی کعبه به هر مسلمانی که به طواف می پردازد ، درس آزادگی و حریت می هد و تنها کسانی به زیارت حقیقی نائل می گردند که نه برده هوسهای خود و نه بنده دیگران باشند ، چرا که بندگی و بردگی غیر خدا با طواف به دور کعبه ای که آزاد و عتیق است سازگاری ندارد .

حج ، یک خانه تکانی درونی است و « حاجی » باید خود را از زنگارهای دنیوی پاک ساخته ، ظرف وجودش را تطهیر نموده و با مظروفی مناسب و لازم که همان معارف الهی است انباشته سازد تا توفیق به کارگیری آن را در میدان عمل پیدا نماید .

خانه تکانی درون ، در کنار خانه خدا هر چند کاری است دشوار ، اما امکان پذیر است به شرط آن که در وهله نخست فرد « بخواهد » و در وهله دوم« بداند » .

در ره منزل لیلی که خطرهاست به جان شرط اول قدم آن است که مجنون باشی

به امید روزی که از کنار کعبه ندای ملکوتی « بقیة الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین» در جهان طنین انداز شود و قلمرو انسانیت با عدل و داد الهی آباد گردد.

چنین باد

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.