رابطه با انگلیس را باید جدی گرفت؟
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران روابط دو كشور در سه دوره متفاوت بطور كامل قطع شد، اما بعد از گذشت مدت زمانی و با گفتگوهای صورت گرفته، دو طرف مجددا روابط فیمابین را از سرگرفتند.
ایران و انگلیس هیچگاه روابط عادی و به دور از جار و جنجال نداشتهاند و به تبع آن پیشینه مناسبات سیاسی دو جانبه در ذهن ملت ایران، پیشینه مثبتی نبوده و این ذهنیت در برهه کنونی نیز میان دو کشور وجود دارد.
تردید و بیاعتمادی در روابط دو کشور نهادینه شده و تاریخ نشان داده، حتی مسائل جانبی و رخدادهای تصادفی داخل دو کشور بر این روابط تاثیر گذاشتهاند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران روابط دو كشور در سه دوره متفاوت بطور كامل قطع شد، اما بعد از گذشت مدت زمانی و با گفتگوهای صورت گرفته، دو طرف مجددا روابط فیمابین را از سرگرفتند.
با این حال در طول سالهای متوالی مناسبات دو كشور عمدتاً سرد و متشنج بوده است. ارزیابیها نشان میدهد، این روابط تا حدود زیادی متاثر از تحولات داخلی دو كشور، بخصوص ذهنیت تاریخی منفی موجود در ایران است و در این بین تغییر دولتها و تغییر جهتگیریهای سیاست خارجیشان باز نتوانسته گره از این مشکل بگشاید.
چالشهای روابط ایران و انگلیس
این روزها ساماندهی رابطه جمهوری اسلامی ایران با انگلیس به مسائل جانبی بویژه برنامه هستهای و موضوعات حقوقبشر در ایران گره خورده تا برقراری رابطهای عادی را با مشکل مواجه کند، بخصوص اگر توجه داشته باشیم که هر دو کشور از جمله بازیگران قدرتمند منطقهای و بین المللی شمرده میشوند.
در چنین حالتی برقراری و ساماندهی روابط بین دو طرف هم پیچیده میشود و هم اهمیت بیشتری مییابد و هم اینکه نوع این رابطه بر دیگر بازیگران نیز تاثیر میگذارد.
در شرایط کنونی که شاهد بازگشایی سفارتخانههای دو کشور و سفر «فیلیپ هاموند»، وزیر خارجه انگلیس به تهران آن هم پس از امضای توافقنامه هستهای بین ایران و گروه 1+5 هستیم، رابطه با انگلیس از این جهت که لندن در هماهنگی با آمریکا عمل میکند، اهمیت و حساسیت دو چندانی پیدا میکند.
بررسی مواضع انگلیس طی سالهای اخیر نشان میدهد، لندن رویکرد اعمال فشار بر تهران را بویژه در موضوع هستهای برگزیده و هدف از این فشارها متقاعد کردن ایران جهت تبعیت از غرب است.
در حالیکه پس از دستیابی به توافق هستهای و سفر وزیر خارجه انگلیس به تهران و بازگشایی سفارتخانههای طرفین به نظر میرسد، باید تلاش کرد، دیوار بیاعتمادی ترمیم شود، چراکه اعتماد متقابل بین کشورها موجب میشود، راحتتر به گفتوگو و مذاکره پرداخت و در خصوص اختلافات به تفاهم رسید.
روی کار آمدن دولت روحانی و توافق هستهای
در میان سخنان وزیر خارجه انگلیس که در مراسم افتتاح دوباره سفارت این کشور در تهران حضور یافته بود، وی جملهای بر زبان آورد که اهمیت آن بسیار بیشتر از بازگشت دیپلماتهای انگلیسی به تهران است.
هاموند گفت که در ماههای گذشته از دید وی ایران شاهد 2 نقطه عطف بوده است؛ اول: انتخاب دکترحسن روحانی و دوم: توافق هستهای.
وی در ادامه افزوده بود که با تکیه بر این 2 نقطه عطف، این ظرفیت وجود دارد که «در روابط فیما بین از این هم جلوتر برویم» تا احتمالا بدون اینکه خود متوجه باشد و یا بخواهد روی نکته مهمی انگشت بگذارد.
در واقع وزیر خارجه انگلیس در گفته خود به این نکته اشاره میکند که در ایران تنها از طریق سیاست داخلی است که میتوان سیاست خارجی را تغییر داد.
این موضوعی است که پیشتر نیز توسط یک مقام اروپایی دیگر به نحوی دیگر بر زبان آورده شده بود، زمانی که یک هفته پس از انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری ایران، «وندی شرمن» به اعضای کنگره آمریکا گفت: آمریکا – و هم اکنون میتوان دید انگلستان نیز- باور دارد که نحوه برگزاری انتخابات، نوع صف بندیها و جناح بندیها، گفتمان حاکم بر انتخابات و درنهایت فردی که نام وی به عنوان پیروز انتخابات از صندوق بیرون میآید، فقط تعیین کننده سرنوشت یک نهاد حکومتی مانند دولت یا مجلس در ایران نیست، بلکه میتواند همراه با خود بسیاری از معادلات، از جمله معادلات موجود در حوزه امنیت ملی را تغییر دهد.
پیروزی دکتر روحانی در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران شرایط جدیدی را ایجاد کرد. همگان با شگفتی از انتخابات ایران و نتیجه آن استقبال کردند. کشورهای اروپایی و انگلیس نیز از همان روز اول و به اشکال مختلف جهت ازسر گیری و بهبود رابطه با جمهوری اسلامی ایران اعلام آمادگی کردند.
همانگونه که اشاره شد، تاثیرگذاری انگلیس در چگونگی رابطه با ایران هم جنبه منفی و سلبی هم جنبههای مثبت و ایجابی دارد. پروندههایی مانند سلمان رشدی، پیشنهاد گفتوگوهای انتقادی که در اجلاس سران اروپایی در زمان ریاست انگلیس در دسامبر 1991 ارائه شد و شروع گفتوگوهای جامع و فراگیر بعد از تفاهم صورت گرفته در موضوع رشدی با انگلیس و آخرین مورد قطع روابط دیپلماتیک و تعطیلی سفارتخانههای دو کشور از سوی انگلیس در 10 آذر 1390 همه مواردی هستند که نه تنها در روابط دو جانبه ایران و انگلیس بلکه در روابط اتحادیه اروپایی با ایران نیز تاثیر گذاشتهاند.
باید توجه داشت، انگلیس همواره نقش تاثیرگذاری – که عمدتا منفی بوده است - در روند روابط ایران با دیگر کشورهای غربی داشته است، به همین دلیل حتی اگر بنا به دلایل تاریخی برخی مخالف عادی سازی روابط با انگلیس هستند، با این حال قطعا کسی مخالف خنثی سازی نقش منفی و سلبی این کشور در تنظیم روابط ایران با کشورهای غربی و اروپایی نیست.
بنابراین باید با دیپلماسی و هنر مذاکراتی ظرفیت سلبی و تاثیرگذاری منفی انگلیس در روابط غرب با ایران را که به طور قطع بر روابط و مناسبات دیگر قطب ها و کشورهای جهان در رابطه با ایران تاثیر گذار است، را خنثی کرد و در نهایت به سمت عادی سازی روابط بین دو کشور گام برداشت.
بطور قطع با توجه به روابط ویژه انگلیس با امریکا، واشنگتن همواره از طریق لندن در جریان پروندههای مرتبط با ایران بوده و از طریق لندن نظرات خود را به تهران انتقال میداده است. لذا از آنجایی که آمریکا مهمترین شریک استراتژیک اتحادیه اروپایی است و توان تاثیرگذاری زیادی بر سیاست خارجی مشترک اروپایی دارد، نباید عامل آمریکا را در مناسبات آتی ایران و انگلیس نادیده گرفت.
بنابراین اغراق نیست، اگر گفته شود، گشایش سفارت انگلیس در تهران به نوعی گشایش سفارتخانه نیابتی آمریکا در تهران شمرده میشود و لندن و واشنگتن بازهم تلاش خواهند کرد، چنین نقاط عطفی در ایران به وجود آورند.
با این هنوز مسائل بسیار مهمی میان ایران و غرب باقی مانده که رویارویی استراتژیک در مورد آنها ادامه دارد. حتی درباره پرونده هستهای هم نمیتوان گفت واقعا یک راهحل ایجاد شده است.
اگر هاموند تصور میکند، این یک انتخابات بوده که به حل مساله هستهای کمک کرده است، چرا نباید فکر کنیم، دخالت در انتخابات آتی در ایران، یکی از مهمترین اهداف انگلیس و آمریکا در ایران است؟
به خصوص اگر توجه داشته باشیم، انگلیسیها در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی مجددا وارد تهران شدهاند و اغلب محافل سیاسی غرب اتفاق نظر دارند که انتخابات آتی مجلس شورا تاثیر تعیین کنندهای بر آینده قدرت در ایران دارد.
شبکهها و رسانههای وابسته به لندن داخل کشور قویتر و جدیتر از گذشته فعالیت خود را مجددا آغاز کردهاند و این روند ما را ملزم میکنند، با احتیاط در از سرگیری رابطه با انگلیس گام برداشت تا زمینه گرفتن ماهی از آب گل آلود را برای انگلیسیها فراهم نکنیم و به همین دلیل هاموند و از سرگیری رابطه با انگلیس را باید جدی گرفت.
قبس زعفرانی
بخش سیاست تبیان
مطالب مرتبط:
ازسرگیری رابطه مستقیم ایران و انگلیس
15 مقام ایرانی در لیست تحریمهای انگلیس
انگلیس ناقض حقوق بشر است