تبیان، دستیار زندگی
رییس جمهور می رود و با دانشجوها عکس می گیرد، این طرف و آن طرف از خوبی های دانشجویان حرف می زنند و اتفاقات بد سیاسی را گردن « دانشجونما»ها می اندازند
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مگر می شود؟


عالِمترین عالِمها و دانشمندترین دانشمندها را هم، اگر مغز و فهم سیاسی نداشته باشند، دشمن با یک آبنبات تُرش میتواند به آن طرف ببرد؛ مجذوب خودش کند، و در جهت اهداف خودش قرار دهد! این نکات ریز را، باید جوانان ما درک کنند...

رهبری

"خدا لعنت کند آن دستهایی را که تلاش کرده‌اند و میکنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند. “سال 1372 و همزمان با روز دانش ‌آموز، وقتی مقام معظم رهبری این عبارت ویژه را فرمودند شاید هیچ کس نمی‌فهمید که دلیل این همه تندی و عتاب چیست. شاید بعضی ها هم فکر کردند که رهبری نظام بنا بر برخی از ملاحظات ویژه سیاسی خواسته اند که دل به دل جوانان دانشجو بدهند و از زبان آنان سخن بگویند؛ اما تحولات تیرماه 1378 و قضیه کوی دانشگاه و ناوامی های بعد از آن و یک دهه بعد در جریان انتخابات سال 1388 و فتنه‌ مرتبط با آن، معلوم شد چرا رهبری نظام این همه بر سیاسی بودن دانشجویان تأکید کرده اند.

ایشان بعد از این عبارت تند دقیقا منظورشان از سیاسی بودن را این طور تعریف کرده بودند: « کشوری که جوانانش سیاسی نباشند، اصلاً توی باغ مسائل سیاسی نیستند، مسائل سیاسی دنیا را نمیفهمند، جریانهای سیاسی دنیا را نمیفهمند و تحلیل درست ندارند. مگر چنین کشوری میتواند بر دوش مردم، حکومت و حرکت و مبارزه و جهاد کند!؟ بله؛ اگر حکومت استبدادی باشد، میشود. حکومتهای مستبد دنیا، صرفه‌شان به این است که مردم سیاسی نباشند؛ مردم درک و تحلیل و شعور سیاسی نداشته باشند. اما حکومتی که میخواهد به دست مردم کارهای بزرگ را انجام دهد؛ نظام را میخواهد با قدرت بی پایان مردم به سر منزل مقصود برساند و مردم را همه چیز نظام میداند، مگر مردمش - بخصوص جوانان، و بالاخص جوانانِ دانشجویش - میتوانند غیر سیاسی باشند!؟ مگر میشود!؟ عالِمترین عالِمها و دانشمندترین دانشمندها را هم، اگر مغز و فهم سیاسی نداشته باشند، دشمن با یک آبنبات تُرش میتواند به آن طرف ببرد؛ مجذوب خودش کند، و در جهت اهداف خودش قرار دهد! این نکات ریز را، باید جوانان ما درک کنند.» این یعنی این که معنای سیاسی بودن دانشجو این است که تحلیل سیاسی داشته باشد و برای اتفاقاتی که در فضای سیاسی کشور می افتد بتواند ریشه یابی کند و با چشم باز اتفاقات سیاسی را ببیند؛ نتیجه این اتفاق این است که دانشجو ابزار استفاده خط و خطوط سیاسی قرار نمی گیرد؛ بلکه به جای این که فضای سیاسی روی جریان های دانشجویی اثر بگذارند این دانشجویانند که روی جریان های سیاسی اثر می گذارند و کار را پیش می برند.

اتفاقات سال 78 و 88 دقیقا معلوم کرد که چگونه خطوط سیاسی، دانشجویان غیرسیاسی را که دارای سطوح ضعیفی از تحلیل هستند به خدمت می گیرند تا آن ها را سیاهی لشکر خود کنند و فضای کشور را به التهاب بکشند. نقطه مشترک هر دو رویداد که یکی از دل دیگری درآمد، این بود که هر دو سوی قصه جوانان دانشجو بودند که به خاطر نداشتن تحلیل سیاسی یا به قول رهبری غیرسیاسی بودن، دست دشمن را در میان ماجرا ندیدند و هر کدام با نگاه دفاع از ارزش هایی که خط و خطوط سیاسی برایشان ترسیم کرده بودند به جای آن که در مسیر ولایت قدم بردارند ، دل به این جریان و آن جریان سیاسی بسته بودند؛ سال 78 عده ای با شعار یازهرا و به خاطر یک دعوای سیاسی، به خوابگاه ها حمله کردند و عده ای دیگر به نام دموکراسی و آزادی، چادر از سر زنان کشیدند و بلوا راه انداختند؛ سال 88 هم گروهی بازیچه این خط شدند و به جای دفاع از اصل نظام، بازنده های انتخابات را مسخره کردند و به آتش احساسات آن ها دامن زدند و گروه دیگر به جای آن که با نگاه سیاسی درک کنند که دشمن بوضوح پشت سر سران فتنه ایستاده و از دعوا و آشوب آشکارا حمایت می کند؛ به نام آزادی و دموکراسی در برابر رأی مردم ایستادند تا فضای سیاسی کشور، دیکتاوری ای جدید در ادبیات سیاسی دنیا را تجربه کند و کار به آن جا برسد که عده ای بی تحلیل و غیرسیاسی، به عاشورا بی حرمتی کردند و کردند آن چه نباید می شد.

حکمت همانست که رهبر معظم انقلاب گفته اند؛ دانشجوها هم مقصرند اگر غیرسیاسی شوند و دست از اندیشه و تحلیل سیاسی بردارند؛ باید با تمام وجود حس کنیم که : « مگر می شود دانشجو غیرسیاسی باشد؟»

امروز در جریان مذاکرات هسته ای هم می بینیم که برخی از جریان های سیاسی مجدداً دست به دامن دانشجوها و احساسات پاک آن ها شده اند و به نام دفاع از انقلاب و دستاوردهای آن، خلاف نظر صریح رهبر معظم انقلاب حرکت می کنند؛ در حالی که رهبری بصراحت مذاکره کنندگان را فرزندان انقلاب خواندند و از جریان مذاکرات اعلام رضایت کرده اند این گروه اصرار دارند که با تحلیل های بچگانه ، اتفاقات پرونده هسته ای را جریانی به سمت ذلت ایران معرفی کنند و هر جا تریبونی دارند فریاد بزنند که ما کلی چیز داده ایم و هیچ چیز نگرفته ایم؛ این طرف و آن طرف نشست می گذارند و نتیجه نشست هایشان دقیقاً خلاف نظر رهبری در دفاع از تیم مذاکره کننده است؛ البته که چند سال پیش هم همین ها سردسته شدند و از احساسات مقدس جوان های دانشجو استفاده کردند و سخنرانی رییس مجلس را بهم زدند و ....البته که این جریان های سیاسی، حیاتشان در به هم ریختگی اجتماعی و سیاسی است اما مهم آن است که جوان دانشجو و طلبه ایران اسلامی، غیرسیاسی نباشد و بفهمد چه می کند؛ بداند که کدام خط سیاسی صرفاً برای یک رأی و دو رأی چگونه او را به دعواهای سیاسی می کشاند تا در این میان دشمن بیشترین استفاده را از خط نفاق و تفرقه ببرد و...

امروز روز دانشجوست و دوباره همه شخصیت های سیاسی از دانشجو حرف می زنند، رییس جمهور می رود و با دانشجوها عکس می گیرد، این طرف و آن طرف از خوبی های دانشجویان حرف می زنند و اتفاقات بد سیاسی را گردن « دانشجونما»ها می اندازند اما به نظرم به عنوان کسی که سال ها هم دانشجو بوده و هم طلبه، حکمت همانست که رهبر معظم انقلاب گفته اند؛ دانشجوها هم مقصرند اگر غیرسیاسی شوند و دست از اندیشه و تحلیل سیاسی بردارند؛ باید با تمام وجود حس کنیم که : « مگر می شود دانشجو غیرسیاسی باشد؟»

دکتر محمد شیخ الاسلامی

سردبیر سایت تبیان