تبیان، دستیار زندگی
واقعیت این است که بخش قابل توجهی از کسانی که رای نمی دهند و در انتخابات شرکت نمی کنند، ترسوها هستند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ترسوها به انتخابات نمی روند!

دو راهی انتخاب

خطاب نوشتار امروز به کسانی است که می خواهند در انتخابات رای ندهند. معمولا ما تصور می کنیم تنها مخالفان و اپوزوسیون در انتخابات شرکت نمیکنند اما واقعیت این است که بخش قابل توجهی از کسانی که رای نمی دهند و در انتخابات شرکت نمی کنند، ترسوها هستند. تعجب کردید؟ بله ترسوها در انتخابات شرکت نمی کنند!

اصلا منظورمان ترس سیاسی یا ترس از دست دادن شغل یا مقام نیست، بلکه منظور یک ترس روانی است. ترسی که نه فقط در انتخابات ریاست جمهوری یا مجلس بلکه در هر انتخابی حضور است. در واقع هر کجا انتخاب هست ترس هم -البته در عده ای- هست.

شاید خیلی ها که در ظاهر ژست اپوزوسیون می گیرند و فلسفه های عریض و طویل و بعضا مغلق برای عدم شرکت خود در انتخابات می تراشند، وقتی این مطلب را بخوانند در دل تصدیق کنند که بله ما به دلیل ترس است که رای نمی دهیم!

اما ترس از انتخاب یعنی چه؟

ما انسانها موجوداتی مختار هستیم یعنی از این توان برخوردار هستیم که سرنوشت خود و جامعه خودمان را خودمان رقم بزنیم. انتخابات نیز در همین چارچوب معنا می یابد یعنی تعیین سرنوشت جامعه و خود ما به تک تک ما سپرده شده است. و همین مساله مشکل زاست.

هر جا انتخابی هست مسئولیتی نیز در قبال آن وجود دارد و شما باید در برابر آیندگان نسبت به انتخاب خود پاسخگو باشید. هر کسی که از حق انتخاب خود استفاده کند خود را در این مسئولیت شریک می کند و باید پاسخ گوی انتخاب خود باشد.

بگذارید با مثال ساده ای مساله را بیان کنیم: فرض کنید پدر شما، شما را وادار کرده که در رشته پزشکی درس بخوانید و شما هم یکی پس از دیگری درسها را مردود می شوید. اگر کسی از شما بپرسد چرا وضعیت درسی شما این گونه است خواهید گفت "من را مجبور کرده اند"، "من اصلا علاقه ای نداشته ام" و دلیل شما نیز تاحدودی قانع کننده به نظر می رسد. حال فرض کنید شما با اختیار و انتخاب خود این رشته را برگزیده باشید، طبیعی است که این بهانه از شما گرفته شده و باید پاسخگوی رفتار و عملکرد خود باشید.

بخشی از کسانی که در انتخابات شرکت نمی کنند، کسانی هستند که از مسئولیت و پاسخگویی بعد از آن ترس و بیم دارند. قصد بی احترامی به آنها را نداریم ولی آنها کسانی هستند که می خواهند همیشه نقد کنند و هر دولتی و هر جناحی که بر سرکار آمد را ناکارآمد و ناتوان  بدانند و چون به هیچ کدام رای نداده اند خود را از تمام انتقادها بری بدانند.

در حالی که در واقع آنها صرفا صورت مساله را پاک کرده اند و با رای ندادن خود باز هم در قبال جامعه و آیندگان مسئولند. چون عدم استفاده از حق انتخاب خود نوعی انتخاب است!

آنچه که در این مقاله بررسی کردیم صرفا در مورد انتخابات ریاست جمهوری نیست، بلکه هر کجا که انتخابی به ما انسانها داده می شود برخی با شجاعت و درایت می کوشند به بهترین نحو از این حق خود برخوردار شوند اما هستند کسانی که –شاید من و تو باشیم- که از انتخاب می ترسند، چراکه می خواهند بار ناکامی احتمالی آینده را بر دوش دیگران بیندازند و خود را مبرا بدانند. شاید یکی از دلایل رواج بیش از حد تفال و فال گیری در بین انسانها نیز همین ترس از انتخاب باشد. در آنجا هم میکوشیم دیگران را در نتایج احتمالا نامطلوب آینده دخیل کنیم.

ما انسانها بسیار موجودات عجیبی هستیم، سالها تلاش می کنیم و می کوشیم تا به آرمانمان برسیم اما همین که بهش رسیدیم، ازش استفاده نمی کنیم.

انسان شجاع انسانی است که با درایت و تامل از حق انتخاب استفاده می کند و البته اگر انتخاب او نیز اشتباه بود با صراحت به آن اعتراف می کند.

حمید نساج

گروه جامعه و سیاست