تبیان، دستیار زندگی
بیانیه جمعی از فارغ التحصیلان جنبش عدالتخواه دانشجویی در خصوص وقایع اخیرانتخابات
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بیانیه جمعی از فارغ التحصیلان جنبش عدالتخواه دانشجویی در خصوص وقایع اخیرانتخابات:

عافیت طلبی و سکوت در برابر فساد، عین بد اخلاقی است
جنبش عدالتخواه دانشجویی

«لو لا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر و ما اخذ الله علی العلماء ان لا یقاروا علی کظه ظالم و لا سغب مظلوم لالقیت حبلها علی غاربها و لسقیت آخرها بکاس اولها و لا لفیتم دنیاکم هذه ازهد من عفطه عنز. »

امیرالمؤمنین علی(ع) هنگامی که مردم برای واسپاری حکومت به ایشان ازدحام کرده بودند فلسفه قبول حکومتی را که در نظر وی از آب بینی بز پست‌تر بود، عمل به میثاق الهی خروشیدن بر ظالمان شکمباره در مقابل استضعاف مظلومان گرسنه دانست، و امروز پس از سال‌ها سکوت و نرمش، در مقابل مفسدان اقتصادی و غارتگران بیت‌المال، بالاترین مقام اجرایی کشور مجبور به افشای صاحبان زر و زور و مروجان فرهنگ اشرافیت و اسلام سرمایه‌داری می‌شود، به‌شدت مورد هجوم مدعیان اخلاق قرار می‌گیرد.

اما اخلاقی که از آن سخن به میان می‌آید کدام اخلاق است و آنانی که برای احیای این اخلاق قیام کرده‌اند، چگونه سکوت سالیان دراز خود در مقابل جرثومه‌های فساد را توجیه می‌کنند؟

آیا در تشیعی که به هتک آبروی متعرضان به بیت‌المال دستور داده شده، اعلام نام مفسدان کلان اقتصادی، فعلی غیراخلاقی و عملی مذموم است؟ مگر این فراز از نامه امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر که می‌فرماید: «اگر یکی از آنان دستش را به خیانت آلوده ساخت... گریبانش را بگیر و به خاک مذلت و خواری اش بنشان. داغ خیانت را بر او بزن و قلاده بدنامی و ننگ را بر گردنش بیفکن» (نامه 53). جزئی از اخلاق علوی نیست و این جملات در برخورد با ابن هرمه ـ ناظر مالی بازار اهواز ـ خطاب به استاندار اهوازکه: " هنگامی كه نامه مرا خواندی، ابن هرمه را... برکنار کرده و به مردم معرفی كن!‌ به زندانش افكن! آبرویش را بریز! به همه بخش‌های تابع اهواز بنویس كه من چنین عقوبتی برای او معین كرده‌ام. مبادا در مجازات او غفلت یا كوتاهی كنی كه نزد خدا خوار می‌شوی و من به زشت ترین صورت ممكن، تو را از كار بركنار می كنم و خدا آن روز را نیاورد... شبها زندانیان را برای هواخوری به فضای باز بیاور جز ابن هرمه...» (دعائم الاسلام، جلد 2، ص532 ). از شخصیتی صادر نشده است که حرمت آبروی مؤمن را از حرمت خانه کعبه برتر می‌داند؟

چگونه است که مدعیان اخلاق تا پیش از این افشاگری، از همة روش‌های غیراخلاقی از عوام فریبی و دروغ و ریا گرفته تا شایعه‌پراکنی و تخریب و دشنام به رقیب برای جلب آراء مردم استفاده می‌کنند اما به محض این که موضع قدرت خیالی خود را با افشاگری‌های رقیب از دست رفته می‌بینند بر کوس اخلاق و ادب و متانت می‌کوبند و کسانی که ناموس خویش را وسیله کسب آرای انتخاباتی و به تعبیر خودان آفرینش صد واقعه چون دوم خرداد می کنند دست گذاشتن روی تخلف صورت گرفته فامیلی را مصداق نقض فرمان 8 ماده ای امام می دانند ؟ آیا این مصداق یحرفون الکلم عن مواضعه نیست؟ و قانون گرایی و اخلاق گرایی فقط برای طرف مقابل ضروری است؟

به‌راستی در اخلاقی که اینان تعریف می‌کنند مبارزه با مفسدان اقتصادی و مروجان فرهنگ ولنگاری چه جایگاهی دارد و این اخلاق چه نسبتی با اخلاق اسلامی و علوی دارد و چه قرابتی با اخلاق فانتزی و عوامفریبی ؟

آیا مدعیان پیروی از خط امام(ره) برخورد شدید امام با مسئولین متخلف را به خاطر ندارند و تأکیدات فراوانی از این دست را که " افرادی که طرفدار اسلام سرمایه‌داری ... اسلام مرفهین بی‌درد، اسلام منافقین ... و در یک کلمه اسلام آمریکایی هستند طرد نموده و به مردم معرفی نمایند (اسلام ناب، ص 38)" را از یاد برده‌اند؟

به‌راستی در اخلاقی که اینان تعریف می‌کنند مبارزه با مفسدان اقتصادی و مروجان فرهنگ ولنگاری چه جایگاهی دارد و این اخلاق چه نسبتی با اخلاق اسلامی و علوی دارد و چه قرابتی با اخلاق فانتزی و عوامفریبی ؟

مگر سیره حضرت امام (ص) این نبود که حتی از کوتاهی هایی که چه بسا تخلف هم نبود علنا با ذکر نام انتقاد می‌کردند. مگر در سخنرانی خود در تابستان 1361 در حسینیه جماران به طور علنی از برخی از اعضای شورای نگهبان و شورای عالی قضایی وقت انتقاد کرد که چرا می‌خواهند مجددا" به حج بروند. آیا امام با این کار بی اخلاقی کرده است و برای او آبروی مومن مهم نبوده است و یا این که خطر انحراف نظام و تغییر منش مسئولین بیش تر است؟

عده ای دیگر با مطرح کردن این شبهه که مبارزه با مفسدان اقتصادی وظیفه دستگاه قضایی است، می خواهند این تکلیف را که همان امر به معروف و نهی از منکر است، از گردن خود ساقط نمایند و با هوچی‌گری رییس جمهوری را که ماه ها از طرف مدعیان اخلاق و قانون گرایی دچار بدترین تهمت و تخریب ها گشته بود، به بی اخلاقی متهم کنند. باید از این افراد پرسید هنگامی که دستگاه قضایی علی رغم فرمان موکد رهبر معظم انقلاب حاضر نیست با دانه درشتها مقابله کند و پس از گذشت هشت سال از فرمان هشت ماده ای ایشان، مفسدان و آقازاده ها همچنان در حاشیه امن دستگاه قضایی جولان می دهند، چاره رییس جمهور دروفای به سوگند خویش، مبنی بر حفاظت از قانون اساسی و حقوق ملت، چیست؟

هنگامی که پرونده برخی آقازاده ها حدود ده سال است که در دستگاه قضایی خاک می خورد یا به بهانه هایی مثل گم شدن مستندات – نظیر پرونده استات اویل - قرار منع تعقیب برای انها صادرمی شود، و در مقابل چند آفتابه دزد به عنوان مفسد اقتصادی معرفی می شوند، چه باید کرد؟

هنگامی که آبروی چند آقازاده مساوی آبروی نظام اسلامی قلمداد می شود و مصلحت پرستی و رفاه طلبی مانع از برخورد قاطع قضایی با آن ها شده است، که مبادا آبروی نظام برود! و متهمین در جایگاه شاکی و می نشینند، چه باید کرد؟ ایا اخلاق در سکوت و تماشای فساد و نظاره کردن مماشات و مسامحه در مبارزه با فساد است؟ حاشا که فرزندان روح الله این چنین باشند.

فارغ التحصیلان عدالتخواه که سال ها به دنبال عملی شدن مبارزه با مفسدان اقتصادی بوده اند، اعلام نام مفسدین را یکی از گام های مهم در مسیر این مبارزه می دانند و معتقدند باید اعلام نام مفسدین با طی شدن روند صحیح و کامل قضایی صورت بگیرد تا افشاگری های پالیزداری شکل نگیرد و مفسدین در مقام مظلوم قرار نگرفته و به مظلوم نمایی نپردازند. اما در حالی که دستگاه قضایی در این مسیر اقدامی نمی کند و اعلام اسامی مفسدین اصلی به یک تابو و انتظار بی پاسخ برای عموم تبدیل شده است، آیا روی دادن مواردی از این دست قابل انتظار نیست؟

اگر چه انتظار و مطالبه جدی عدالتخواهان پس از پیروزی دکتر احمدی نژاد ، در انتخاباتی که همه اغنیا و اقازاده ها و مولتی میلیاردرهاکمر به تحریف گفتمان عدالت بسته اند و از اوباما و کوشنر تا کارگزاران و مشارکت برای حذف این گفتمان هم داستان شده اند ، ورود مبارزه با فساد و باندهای قدرت و ثروت به مرحله جدید و عینی و عملی و عدم اکتفای به افشاگری در ایام انتخابات و بدون طی روند قضایی است. و صد البته قوه قضائیه باید – نه به سبک توقف پروند های آقازاده ها نظیر استات اویل- به به محاکمه علنی و قاطع مفسدان و شفاف سازی در مورد مسائل مطرح شده بپردازد.

به نظر می‌رسد آنچه موجب آشفتگی و به‌هم‌ریختگی صفوف مخالفان مبارزه با مفسدان شده است، شفاف ‌شدن فضا و نمایان‌شدن مختصات دو جبهه یا به عبارت بهتر دو گفتمان و تفکر است: جبهه زر و زور و تزویر در مقابل تلاش برای مبارزه با فساد، و گفتمان تساهل و تسامح و ائتلاف با سردمداران فساد در برابر قاطعیت در برخورد با مفسدان. و البته این مردمند که ناظر این مواجهه و تصمیم‌گیرنده نهایی خواهند بود.

و السلام علیکم

جمعی از فارغ‌التحصیلان جنبش عدالتخواه دانشجویی

از دانشگاه علم و صنعت ایران- دانشگاه صنعتی اصفهان- دانشگاه شهید باهنر کرمان- دانشگاه امام صادق(ع)- دانشگاه علوم و فنون بابل-دانشگاه صنعتی شاهرود- دانشگاه علامه طباطبایی

برای دیدن اخبار، اطلاعات، تحلیل های انتخاباتی دیگر کاندیداها اینجا کلیک کنید.

تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور