تبیان، دستیار زندگی
نظام وظیفه برای همه پسرها معادل خدمت سربازی است. سربازی در زمان پدران ما معادل 2 سال از زندگی با همه ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مصاحبه با سردار کارگر


نظام وظیفه برای همه پسرها معادل خدمت سربازی است.

سربازی در زمان پدران ما معادل 2 سال از زندگی با همه ی سختی های خاص خودش و البته خاطرات شیرین سربازی است. این خاطرات برای نسل های بعد شیرین تر هم شد ؛ دوران دفاع مقدس و پس از آن از یادها نمی رود.

اما نام نویسی و ورود به دنیای سربازان در گذشته خود حدیث مفصلی بود و مشقات و تشویش ها و دردسرهای زیادی داشت. سربازان سالهای دور كه الان به حوزه های نظام وظیفه می روند ، از تحولاتی كه در این حوزه رخ داده بسیار متعجب می شوند ، صف های طولانی ، بلاتكلیفی ها و پاسخگو نبودن مسوولان حالا تنها یك خاطره در حوزه ی نظام وظیفه است.

به بهانه ی همین تحول بزرگ در تنها مرجع جذب و اعزام مشمولان به خدمت سربازی ، سردار كارگر رئیس سازمان نظام وظیفه را به تبیان دعوت كردیم تا با این تغییرات و دغدغه های این مسوولان بیشتر آشنا شویم.


تبیان:با سلام لطفا خودتان را معرفی کنید و سابقه کوتاهی ازفعالیت هایتان بیان کنید.

من سال 58 آمدم سپاه، 1/7/1358 تاریخ عضویتم در سپاه است،البته از قبل‌ به سپاه رفته بودم، از 1/12/1369 هم درجه سرتیپ دومی گرفتم، مدرک تحصیلی‌ام سه مقطعش را در دانشگاه شهید بهشتی خواندم، لیسانس جغرافیا هستم، فوق‌لیسانس جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری، دکترا م هم جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری است که البته هنوز پایان نامه ندادم ولی امتحان جامع را دادم و تمام شده و در مقطع پایان‌نامه هستم، سال 59 ازدواج کردم، دو تا پسر دارم و یک دختر، عروس هم دارم.


تبیان: سن بچه‌هایتان چقدر است؟

محمد مهدی متولد 1360، فاطمه 62 و محمدرضا هم متولد سال 63


تبیان: از خاطرات انقلاب و ایام جنگ بگویید، شما از ابتدای تشکیل سپاه هم عضوآن بودید از آن دوران خاطراتی دارید؟

سال 58 که آمدیم سپاه، سپاه خیلی کوچک بود از لحاظ حجمی، سپاه همیشه بزرگ بوده ولی از نظر حجمی کوچک بود که الان هم الحمدلله سپاه یکی از پیشرفته‌ترین ارتش‌های دنیاست و بسیار هم پیشرفته و هم از نظر حجمی بزرگ شده و آن بزرگ منشی و بزرگواریش رو سپاه کماکان داره من هم الان از سپاه مأمورم به نیروی انتظامی و خانه‌امان هم هنوز در مجتمع سپاه است. ما در مقابل کسانی که کاری کردند که کاری نکردیم خوب بچه بودیم، البته بچه بودیم و آن کارهایی که باید می‌کردیم مثل پخش اعلامیه حضرت امام(ره) و شرکت در راهپیمایی‌ها و به هر حال در سطح خودمان، چون شهید بروجردی ایشان نزدیک محل ما بودند تقربیاً در یک محله بودیم، حسن آقای باقری شهید باقری یا شهید متوسلیان اینها هم توی همون محدوده یا آقای شریعتمداری، آقای هرندی اینها در یه محدوده‌ای توی یه منطقه بودیم که به مسجد لرزاده می‌خورد که همه عزیزان آنجا بودند فعالیت‌هایی در همین حد داشتیم ولی بازم هم عرض می‌کنم نبست به کسانی که در انقلاب این همه کار کردند ،کاری نکردیم.


تبیان: زمان جنگ و جبهه چطور؟

زمان جنگ هم ما به جنگ رفتیم من پنج سال در مناطق جنگی بودم و در آنجا مسئولیت‌های مختلف داشتم عضو شورای فرماندهی غرب کشور بودم البته در سن 20سالگی دیگه، بعد مدتی را با شهید زین‌الدین و با شهید حسن باقری و بیشتر هم با شهید بروجردی در خدمتشان بودیم، توی جنگ هم کاری نکردیم. واقعاً کسانی که در جنگ بودند، سردارهای واقعی و مجاهدین فی‌سیبل‌ا... آنهایی بودند که شهید شدند البته بعضی‌هایشان هم الان هستند و بعضی‌هایشان هم یکی یکی دارند می‌روند مثلاً شهید سعید قهار که در هلی‌کوپتر به شهادت رسیدند که در کردستان سقوط کرد.


تبیان: از شهید باقری خاطره‌ای دارید؟

شهید باقری من فکر می‌کنم هنوز هم ناشناخته است ایشان اولاً واقعاً مجاهد فی‌سبیل‌ا... بود شهید باقری، شهید باقری خستگی ناپذیر بود، شهید باقری من می‌تونم بگم جمهوری‌اسلامی ایران ازباب نظامی مدیون شهید باقری و تفکرات شهید باقری بود، شهید باقری تفکرات نوین نظامی را در ایران پایه گذاشت با آن تفکرات خوبی که داشت، شهید باقری اصلاً در قاموسش" نه" وجود نداشت. و واقعاً روحیه می‌‌داد من یادم یک شب ما در سوسنگرد بودیم با شهید زین‌الدین ایشان با سرلشگر صفوی که الان فرمانده سپاه هستش شب آمدند آنجا آن شب خیلی تاریک بود و توی اتاقی که بودیم نور کم بود غذایی هم که داشتیم نان و ریحان بود چون پنیر هم تمام شده بود بعد آقای زین‌الدین فرمانده اطلاعات جبهه سوسنگرد بود آقای باقری مسئول اطلاعات جنوب بود آقای صفوی هم فرمانده عملیات جنوب بود آن موقع هم ما رفتیم پیش آقای زین‌الدین چون آقای باقری بچه محل ما هم بود ما را فرستاده بود پیش آقای زین‌الدین که اطلاعات یاد بگیریم آن موقع ما در ستاد مرکزی سپاه کار می‌کردیم ما هم خیلی کوچك بودیم البته من همان موقع هم متاهل بودم، 19سالگی ازدواج کرده بودم بعد حسن‌آقا منظورم شهید باقری است ایشان آن موقع شروع کرد برای ما صحبت کردن به این عنوان که خوب آن موقع سال 60 شما حساب کنید که مثلاً مساله‌ای که دارم مگیم توی اردیبهشت سال 60 بود، واقعیت این که آدم آن موقع را که نگاه می‌کنه ما جبهه‌امان چه وضعیتی داشت، من هم آنجا مسئول تیم شناسایی بودم، ما چهار پنج نفر بیشتر نبودیم که کل شناسایی آن منطقه را انجام می‌دادیم آقای باقری آن موقع به ما گفتن که ما پیروز می‌شویم ما باید این جبهه را به دست بگیریم فرماندهی جنگ را ما باید به دست بگیریم مردم را باید بیاریم، سازماندهی کنیم و مسلم بدانید که ما بر عراق پیروز می‌شیم ما توانایی این کار را داریم و می‌توانیم، آن موقع واقعاً برای ما سخت بود حالا ماها چه طوری می‌خواهیم پیروز بشیم؟ با وجود ارتش تا دندان مسلح عراق با آن وضعیت که تمام مناطق ما را اشغال کرده بودند تا آن موقع هم ما عملیات موثر علیه عراق نکرده بودیم چون اولین عملیات موثر که شد آزاد سازی بستان و ثامن الائمه یعنی آزاد سازی و شکست حصرآبادان بود، واقعاً برای ما حرف‌های حسن آقا خیلی دور از ذهن می‌آمد ولی ایشان خیلی عمیق نگاه می‌کرد. یادم هست که ایشان تا نیمه‌شب با ما صحبت کرد و ما چند نفر بودیم برادرمان آقا مهدی زین‌الدین بود، آقای احمد کریمی بود، شهید احمد خلج بود و من بودم و آقای باقری و آقای صفوی هم یه مقدار خسته بود آن گوشه داشت استراحت می‌کرد گوشه اتاق، و بعد هم بلند شد و گفت ما باید برویم اهواز و رفتند اهواز، خاطرات زیادی از آقای باقری هستش که واقعاً اینها خیلی به یادماندنی است.


تبیان: خودتان جوان بودید جبهه رفتید و یه شورو حال خاصی داشتید و الان هم با جوان‌ها سرو کار دارید، جوان‌های الان با جوان‌های آن موقع چقدر فرق دارند؟

جوان‌های الان خیلی بهترند.


تبیان: مثلاً وقتی می‌آیند بروند سربازی مقایسه می‌کنید با جوان‌های آن موقع که می‌آمدند بروند جبهه،آنها را چطور می بینید؟

خیلی خوبند. ببیند من فکر می‌کنم جوان‌های الان از خود من در آن سنی که بودم خیلی بیشتر می‌فهمند و خیلی بیشتر هم انگیزه دارند چون اینها با جان دلشان اسلام را شناختند، سنتی اسلام را نشناختند. نه، جوان‌ها خیلی خوبند، آلودگی‌اشان هم کمتر است بله واقعاً الان من بچه‌ها رو که نگاه می‌کنم بچه‌ها بچه‌های خوبی‌اند غلوّ نمی‌کنم اعتقادم بر این است که جوان‌ها جوان‌های خوبیند و تا حالا تست هم شده دیگه چندین بار که توی همین ایام بحثی پیش آمده که خطری برای جمهوری‌اسلامی ایران باشه واقعاً جوان‌های الان ما من نگاه می‌کنم از خود من خیلی بهترن، جوان‌های این دوره و زمانه خیلی خوبند یعنی من تدینشان را می‌بینم شجاعتشان را می‌بینم، جسارتشان را می‌بینم خوب به هر حال اینکه تربیت یافتگان مکتب خمینی‌(ره) هستند و فرصت بیشتری هم بود در یک جوّ سالم بزرگ شدند و انگیزه‌هایشان هم خیلی بیشتراست و آگاهانه‌ام دارند حرکت می‌کنند.


تبیان: الان كه جوانها می آیند به نظام وظیفه برای اعزام ، با این شخصیت هایی كه از آنان می بینید ، به ارتش و سپاهی که همه‌اش از این جوان‌ها تشکیل شده اعتماد دارید ؟

بله بیشتر از حتی زمان جنگ می‌شود به اینها اعتماد کرد، چون خودم در دانشگاه‌ها الان مثلاً من می‌روم وتدریس می‌کنم من هم در دانشگاه نیروی انتظامی تدریس می‌کنم هم دانشگاه‌ها ی عادی یعنی بیرون دانشجوها را می‌بینم حتی جوان‌هایی که با قیافه‌هایی که ممکن ظاهرشان مذهبی نباشه ولی بسیار معتقدم الان در همین مساله هسته‌ای وقتی از دانشجوها سوال کردم هر کدام یه صفحه بنویسد و بیاورید بلا استثنا همه‌اشان چیزهایی نوشته بودند که من خواندم؛ متوجه شدم ، دیدم اشتباه بوده واقعاً بچه‌ها محکم و معتقد و متدین، واقعاً متدین هستند، معتقد به اسلام هستند معتقد به انقلاب اسلامی هستند وفادار به ارزش‌های نظام هستند به نظر من جوان‌ها خیلی خوبند، خیلی جوان‌های خوبی هستند حالا من می‌گم که شما بیاید و ببینید تیپ‌هایشان را واقعاً آدم نگاه که می‌کنه امیدوار میشه من که خیلی امیدوارم، اینها خیلی بهتر از ما هستند.


تبیان: در مورد سوابق تحصیلی گفتید و گفتید که تدریس می‌کنید آیا سنخیت با کاری که انجام می‌دهید دارد؟

چرا من رشته‌ام برنامه‌ریزی شهری است اتفاقاً نمیشه بگی سنخیت هم نداره.

بالاخره برنامه‌ریزی شهری، شهر را برای شهر نمی‌سازیم، شهر را برای انسان‌ها می‌سازیم، اتفاقاً راجع به شهر اسلامی صحبت می‌کردیم، شهر برای شهر ساخته نمیشه، شهر برای انسان‌ها ساخته می‌شه، برای انسان مسلمان به نظر من تا حدودی ارتباط داره ولی خوب چون سوابق کاری من در سپاه این بود که در پرسنلی سپاه یا در معاونت نیروی انسانی سپاه کار می‌کردم الان این مقطع تحصیلی هم که حالا درس خواندم روی علاقه‌ام بود که درس خواندم علاقه داشتم الان کتاب‌هایی هم که می‌نویسم یا تألیف می‌کنم در رابطه با همان برنامه‌ریزی شهری است.


تبیان: شما چطور فرصت می‌کنید تألیف هم داشته باشید؟

بالاخره یه مقداری اگر نظم باشه همه چیز حل می‌شه اگر به مقدار نظم داشته باشیم خوب انسان یه مقدار از خوابش هم باید بزند ولی اگر آدم عشق و علاقه داشته باشه این چیزها درست میشه من فکر می‌کنم عشق و علاقه خیلی چیزها رو درست می‌کنه شما خیلی بزرگان را هم می‌بینید الان جامعه راهم دارند رهبری می‌کنند ولی کتاب می‌نویسند تفسیر می‌نویسند و به خیلی چیزها می‌رسند، پس منافاتی نداره منتها انسان باید عشق و علاقه داشته باشه چطور انسان می‌رود مثلاً پای فوتبال میشینه و کلی فوتبال نگاه می‌کنه البته من هم نگاه می‌کنم مثلاً سریال‌ها رو نگاه می‌کنه خوب انسان اگر وقت بگذار می‌شود یه مقدار از خوابت باید بزنی و تا اذان صبح وقت بگذاری و مطالب را بنویسی بعد یه مقدار بخوابی و بلند شوی بری سرکار بنابر این منافاتی نداره.


تبیان: تألیفاتتان را نام می‌برید؟

مقالات مختلفی چاپ شده توی مجلات مجله‌های مختلفی مثل سپهر و پویش و جغرافیای سیاسی- نظامی یا دانش انتظامی ولی کتاب‌ها یکی کتاب امنیت شهری است که از این کتاب خیلی استقبال شد یکی هم توسعه شهرنشینی و صنعت گردش‌گری است این هم تازه چاپ شده.


تبیان: کتاب آخر را با چه انگیزه‌ای نوشتید؟

من فکر کردم که اصلاً توسعه شهرنشینی و صنعت گردشگری چون گردشگری صنعت شده این یکی از چیزهایی است که در کشورما مغفول واقع شده چون رابطه مستقیمی بین توسعه شهرنشینی و گردشگری وجود داره چون گردشگری از وقتی رونق گرفت که شهرنشینی توسعه پیدا کرد تقریباً در کتاب‌های دیگر که دیدم چون من همیشه دوست داشتم کارهای نو انجام بدیم مثلاً همین امنیت شهری کسی جرات نمی‌کرد دست به آن بزند چون نمیشه رابطه بین آن برقرار بکنی دانشگاه‌های بیرون جرات نمی‌کردند راجع به امنیت حرف بزنند توی سیستم‌های امنیتی هم راجع به شهرها کمتر حرف می‌زنند ما آمدیم پلی شدیم که توانستیم آن را تنظیم کنیم و چیز خوبی هم شد الان فکر کنم چاپ دومش هم داره تمام میشه البته سال 83 چاپ شده.


تبیان: صحبت از فوتبال کردیم بازی دیشب رئال بارسلونا را دیدید؟

نه البته دورا دور دیدم مساوی شدند؟


تبیان: بله 3- 3


البته تعقیب می‌کردم که سه تا گلش را یه نفر زد.


تبیان: پس بازی را دیدید؟

نه اخبار را گوش کردم، چون جایی میهمانی بودیم و جایی که میهمانی می‌رویم که دیگه بری نگاه کنی به قول بچه‌های تهرون میگن خوره‌ست دیگه طرف. همین دورادور نگاه می‌کردم !


تبیان: مدت‌ها هم هست که در هیات مدیره باشگاه پاس هستید؟

از وقتی که آمدم در وظیفه عمومی ناجا از آذر سال 80


تبیان: برای پاس چه کارهایی کردید؟

هیات مدیره‌اش بودیم . استادیوم زمانی که من در هیات مدیره رفتم ساخته شده بود پاس همین ایپنا توش تأسیس شد، پاس جوان تأسیس شد، پاس یه بار قهرمان شد، دوبار نائب قهرمان شد، کشتی‌اش دو بار قهرمان شد، یه بار هم قهرمان آسیا شد.

این کارها هم که ما ممکن زیاد کاری نکرده باشیم، کار را فوتبالیست‌ها و کشتی‌گیرها کردند هیات مدیره پاس فوق‌العاده سالم است آدم‌های عاقلی توش هستند وضعیت این بود که پاس واقعاً موسسه فرهنگی ورزشی باشه، اخلاق رعایت بشه، ناسالمی توش نباشه این چیزها توی پاس واقعاً رعایت می‌شه شما دیدید تیم پاس یه تیم بی‌حاشیه است و مساله‌ای هم که هستش اخلاقیات توش رعایت میشه ولی پیشرفت پاس پیشرفت خوبی بوده ولی هیات مدیره امسال یه مقدار دچار مشکلات شده آن هم به نظر من طبیعی است وقتی هیات مدیره عوض می‌شود وقتی که مدیر عامل عوض می‌شه وقتی که سرمربی عوض می‌شه این طبیعی است، پاس یه ریزش داشته یه رویش طبیعی داره درش ایجاد می‌شه یعنی یه نسلی توی پاس داره عوض می‌شه در این نسل عوض شدن یه مقدار هزینه هم داره که همین مشکلاتی که برایش پیش آمده.


تبیان: سردار احمدی مقدم فرمانده ناجا صحبتی کردند در مورد واگذاری پاس به بخش خصوصی. نظر شخصی تان دراین مورد چیست؟

به هر حال سردار احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی است تصمیم‌ گیرنده هم ایشان است. من به نظرات ‌آقا ی احمدی مقدم اعتماد دارم نه به عنوان اینکه حداقل فرمانده‌مان است چون ما پاسدارها یه مقدار آزاد تر صحبت می‌کنیم آقای مقدم خیلی آدم عاقلی است جداً می‌گم چون ایشان از رفقای سابق خود من است و با هم هم رفیق بودیم ایشان خیلی آدم عاقلی است من خودم برای تصمیماتش نه به عنوان فرمانده بلکه به عنوان یه شخص هم برایش احترام قائلم . اگر ایشان فکر می‌کنم که اینطوری است ایشان پاس را بیشتر از من می‌شناسند چون ایشان قبلش توی ناجا بودند، فرمانده دانشگاه علوم انتظامی بودند، بعد معاون هماهنگ کننده شدند. ایشان در جریان پاس هست. من پنج ساله پاس را می‌شناسم ایشان فکر کنم 10 سالی باشد که پاس را می‌شناسد سابقه قبلش راهم می‌‌دانند الانش را هم می‌‌داند بعدش را هم حتماً می‌داند .


تبیان: نزدیک‌ترین بحث به ورزش که با شما ارتباط داره بحث خروج از کشور ورزشکارها و قهرمان‌هاست برای مسابقات خارج از کشور که الان یه صبح تا ظهر کارها انجام می‌شود، چه سیستمی آن‌جا اجرا شد؟ چون قدیم من یادم هست یک هفته تا دوهفته ورزشکار می‌‌دوید تا بتواند خروجی بگیرد الان چه کرده‌اید؟

توی وظیفه عمومی خوب شما بیایید و وظیفه عمومی را از نزدیک ببینید این چند ساله هم ممکن است شما برخورد داشته‌اید و دیده‌اید وظیفه عمومی واقعاً تحول اساسی درش ایجاد شده . ما وظیفه عمومی را طوری بدنبالش رفتیم که درستش کنیم که این وظیفه عمومی بتواند خدمت درستی به جوان‌ها بدهد چون ماموریت اصلی وظیفه عمومی چون وظیفه عمومی سیستم خدماتی صرف نیست. وظیفه عمومی سرباز کل کشور را دارد تامین می‌کند، هم نیروهای مسلح، هم ارگان‌هایی که امریه می‌گیرند مثل تشکیلات شما یعنی کل سربازانی که مشمول می‌شوند و به خدمت اعزام می‌شوند و یکی از کارهایی که ما کردیم این بود که تا آنجایی که بتوانیم ارتباط مشمولین را باوظیفه عمومی سهل و آسان کنیم دو کار را پیش گرفتیم یکی اینکه اطلاع رسانی‌امان به مردم درست باشه هم از نظر حجمش زیاد باشد و هم با کیفیت باشد یعنی آنچه که مردم باید بدانند. یکی هم اینکه استفاده از سیستم‌های غیرحضوری یعنی پست و آی تی. واقعاً یه آماری به شما بگم که این آمار بی‌مانند است. ما در سال 81، چهار میلیون نفر بار، در سال 82، 10میلیون نفر بار، در سال 83، 15 میلیون نفر بار، سال 84، 17 میلیون نفر بار مراجعه را به مراکز وظیفه عمومی سراسر کشور کاهش دادیم. در خود تهران 2 میلیون نفر بار ما کاهش دادیم که آقای چمران رئیس محترم شورای شهر تهران که تشریف آوردند. وظیفه عمومی می‌گفتند این 2میلیون نفر بار ممکن است تا 4 تا 5 میلیون سفر را برای ما حذف کرده‌اید، چون 2میلیون نفر باید به وظیفه عمومی مراجعه می‌کردند حالا ممکن 2 نفر 10بار می‌آمد و مراجعه می‌کرد که ما آن را حساب کردیم یعنی "نفر بار" مدنظر هست. بحث خروج از کشور خیلی فرمولش، فرمول‌ ساده‌ای است ما در ارتباط با ورزشکاران نیستم با خود سازمان تربیت بدنی صحبتی کردیم گفتیم ما با آدمها طرف نیستم هر کس می‌خواهد برود خارج از کشور، می‌رود سازمان تربیت بدنی، سازمان تربیت بدنی تأیید می‌کند که ایشان می‌خواهد برود خارج از کشور، خودش هم ضامنش می‌شود شما تعهد می‌دید می‌آیید در وظیفه عمومی 5دقیقه کار دارد . منتها به شرط اینکه سازمان تربیت بدنی هم این را رعایت بکند که مشمول غایب وارد اردوهایشان نشود. مشمول غایب نیاید که تازه دقیقه آخر معلوم شود که مشمول غایب است. ما جلسه‌ای 6 ماه پیش با خود آقای مهندس علی‌آبادی، آقای هاشمی که معاونت ورزش‌اشان بود با بعضی از روسای فدراسیون‌ها داشتیم. خیلی آسان و فرمول هم بسیار مشخص هست نه فقط ورزشکارها بخواهند بروند خارج از کشور اینقدر کار دارند آنهایی هم که ورزشکار نباشند بخواهند بروند خارج از کشور آنجا نیم ساعت بیشتر کار ندارند ما به دنبال این هستیم که مردم نیایند وظیفه عمومی، دوست داریم مردم را زیارت کنیم ولی بدنبال این هستیم که مردم به وظیفه عمومی نیایند مردم کارشان سهل و آسان بشود حتی این خارج از کشور هم بدنبال یه فرمول هستیم که از راه دور انجام شود.


تبیان: یادم هست قبل از خدمت می‌خواستیم برویم خارج از کشور یه گونی پول آوردیم 5 میلیون تومان بود ریختیم به حسابی که یه مدتی بماند و ضمانت باشد که برویم خارج از کشور و برگردیم.

الان هم همین‌طور است منتها آن گونی هم را نمی‌‌خواهد بیاورید!


تبیان: به جای یه گونی 3 تا گونی باید بیاوریم؟

الان هم ما پول می‌گیریم، کسی بخواهد برود خارج از کشور پول را به بانک می‌سپارد، رسیدش را برای ما می‌آورد و بلافاصله بعد از برگشتن پولشان را می‌گیرند یا ضمانت نامه بانکی می‌آورند برای ما البته سفرهای زیارتی را بیشتر به مردم کمک می‌کنیم سفرهای زیارتی مثل کربلا و حج را خیلی کمک می‌کنیم.


تبیان: اتفاقی در ورزش هست که اگر بخواهیم بی پرده صحبت كنیم ، قضیه مهرداد اولادی است که خیلی وضع خروج از كشورش پیچیده شده ، هر بار می‌خواهد برود با مشكل خروجی مواجه است و قضیه کاملاً روشن نیست ایشان مجوز دانشجویی گرفته و یك سال از کشور خارج شده در حالی که مجوزش باید سه یا شش ماهه می‌بود و حالا تبعاتی که داشته ... ماجرای پرونده مهردد اولادی چیست؟

مشکل سربازی مهرداد اولادی کاملاً حل شده است.


تبیان: پرونده ایشان به کجا رسیده؟

ایشان اصلاً پرونده‌ای نداره . ظاهراً باشگاه پیروزی با آن تیم امارتی مشکل داره.


تبیان: ایشان از نظر نظام وظیفه همچنان مشمول و غایب محسوب میشه؟

نه ایشان مشمول غایب نیست. دانشجوست و معافیت تحصیلی دارد. کسی که معافیت تحصیلی دارد می‌تواند برای تیم ملی بازی کنه می‌تواند برای تیم باشگاهی بازی‌کنه اما نمی‌تواند برای تیم خارجی برود خارج از کشور بازی‌کنه این نه قانون ما باشه این قاعده، قاعده دنیاست، آنهایی که سربازی دارند الان سربازی در آلمان اجباری است توی سوئد اجباری است توی خیلی کشورها اجباری است الان آنها هم حق ندارند تا تکلیفشان مشخص شده اینجوری بروند و بازی کنند.


تبیان: در چند کشور دنیا سربازی اجباری است؟

43 کشور را توی وظیفه عمومی بررسی و تحقیق کردیم الان من دقیقاً نمی‌دانم چند کشور سربازی اجباری دارند اما آلمانی‌ها 6 سال پیش آمدند سربازی را در کشورشان اجباری کردند توی کشورهای اروپایی زیاد است. کشورهای آسیایی ، کشورهای غربی و خیلی جاها هم بیشتر از ما سربازی دارند. مثلا چین؛ اینها سربازی درشان خیلی طولانی‌تر است در پاکستان فکر می‌کنم خیلی کشورها هستند که سربازی درشان هست و زمانش هم از کشور ما بیشتر است.


تبیان: گاهی اوقات شما موقع تقسیم نیروها در بین مشمول‌ها حضور دارید. در مورد علت حضورتان بگوید و اینکه توی این برخوردها چه اتفاقات جالبی افتاده؟

البته من همیشه نمی‌روم چون ما یکسال و نیم اعزاممان غیرحضوری بود الان چند وقتی است که حضوری شده


تبیان: چرا؟

آن را تست کرده بودیم این را هم تست می‌کنیم ‌ببینیم کدام‌هاش بهتر است آن را انجام دهیم .


تبیان: قطعاً خیلی با شما تماس می‌گیرند.

البته پدر ومادرها را آنجایی که تقسیم می‌کنند راه نمی‌دهند معمولاً صبح زود تقسیم می‌شوند بعضی‌هایشان را ممکن است که من حضور داشته باشم چون لزومی ندارد که من حضور داشته باشم چون اسامی معلوم است. چون به شما بگم ما یک ماه قبل از اعزام معلوم است که افراد می‌خواهند بروند و خدمت کنند دیگه مثل آن موقع‌ها نیست که بگویند اینها این طرف بایستند آنها آنطرف، چون سیستم مکانیزه است و تقسیم می‌کنه و اینطوری به عدالت هم نزدیک‌تره و اخیراً برنامه‌ای تلویزیون پخش کرد راجع به تقسیم مشمولان که با مشمولان، با من و با تیم ما هم صحبت کردند.


تبیان: قرعه كشی کامپیوتری واقعاً رندومی است و امكان دخالت در آن نیست؟

بله می‌توانید بیایید و ببینید و آن کسانی هم که تقسیم می‌کنند اپراتورهای خانم هستند و آدم‌ها را هم اصلاً نمی‌شناسند ما در تقسیم چند ملاک مد نظر داریم. یکی نیاز نیروهای مسلح، یکی هم نوع تحصیلات مشمولین.


تبیان: شده پارتی بازی کنید؟

من؟ نه من پارتی بازی نمی‌کنم.


تبیان: سفارش زیاد می‌آید؟

سفارش، نه اینکه نیاید اما همه را می‌زنیم به دیوار!


تبیان: حتی اگر دوست خیلی صمیمی باشه؟

هر کسی باشه، ما فرزندان مقام معظم رهبری آمدند آنجا و طبق مقررات با ایشان رفتار کردیم یکی از آقازادهایشان هم سرباز بودند فرستادیم سربازی رفتند و پارسال خدمتشان تمام شد .


تبیان: گفتید دوتا پسر دارید به سن سربازی رسیده‌اند؟

پسر اولم قبل از اینکه من بیایم وظیفه عمومی از میزان جبهه من استفاده کرده بود و معافیت گرفته بود البته بسیجی هستند منتها معافیت گرفته بود


تبیان: پسر دوم چی؟

پسر دومم دانشجو است. پسر دومم می‌توانست از جبهه و جانبازی ما معافیت بگیرد طبق مقرراتی که بود اما آن موقع برایش نگرفتم و گفتم باید بروی سربازی که اخیراً هم که مقام معظم رهبری فرمودند نظامی‌هایی که درجه و جایگاه سرتیپی به بالا هستند از این استفاده نکنند اینهم خیلی خوب بود ولی ما از قبلش ایشان یعنی محمدرضا سال 83 دفترچه گرفته بود همان سال دانشگاه قبول شد می‌توانست همان موقع از این امتیاز استفاده کند اما گفتش که شما رفتید وظیفه عمومی باعث شدید که ما توی سربازی هم خدمت کنیم. او هم بسیجی است ولی میره سربازی و خدمت می‌کنه.


تبیان: بحث فروش خدمت دوره‌ای آمد و رفت و هنوز هم که هنوز است خیلی‌ها امیدوارند. معایب و محاسن این طرح از نظر شما چیست؟

بسیار بسیار کار بدی است و کار زشتی بود که در نظام جمهوری اسلامی انجام شد.


تبیان: چرا؟

کار بدی بود دیگه ، کار تبعیض آمیز بود که هر کسی پول داشته باشه نره سربازی، هر کسی پول نداره بره سربازی. واقعاً چه انگیزه‌ای برای یه سرباز باقی می‌ماند وقتی که می‌بینه توانایی نداره پول بده و باید بره سربازی! کار خیلی زشتی بود واقعاً آثار بدی هم داره و جالب این که این طرح باعث شد که بعضی از افراد هم به بردگی کشیده بشوند یعنی بعضی از افراد برای اینکه پول تهیه کنند رفتند اجیر آدم‌ها شدند که بخواهند سربازی را بخرند و این قانون و قاعده جرم‌خیز بود و جالب است به شما بگم تعداد زیادی هم تحقیر شدند توی این طرح آنهایی که ماندند و خدمت کردند، این طرح در سال 80 متوقف شده و در آینده هم متصور و ان شاء الله در جمهوری اسلامی دیگه این تجربه تلخ تکرار نشود.


تبیان: نشریات زیادی هستند که هر روز به چیز جدیدی در مورد نظام وظیفه می‌نویسند چرا آشفتگی در اخبار وجود دارد؟ برای جلوگیری از این حرکت‌ها چه باید کرد؟

تبیان فعال‌تر شود. تبیان‌ها فعال شوند، قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود. ما سازماندهی نکردیم، خبر را می‌دهیم تبیان فعال شود آن یکی سایت فعال شود تا درست بشه. وقتی شما اطلاعات درست به مردم دادید طرف توانست آن لاین (ON LINE ) از شما خبر را بگیره دیگه به آنها مراجعه نمی‌کند. آ‌ن‌ها هم ان‌شاءا... قصدشان خدمت است. بالاخره عرضه زیاد تقاضا هم خیلی زیاد است، تقاضا بیشتر از عرضه است آنها می‌روند این کار را می‌کنند شماها هم فعال شوید.


تبیان: با رسانه‌های گروهی چگونه ارتباط دارید؟

ما خیلی ارتباط خوبی داریم. رسانه‌های گروهی حداقل توی این مدتی که من در وظیفه عمومی هستم خیلی کمک کردند و رسانه‌ها هم انصافاً همشان صادق بودند.


تبیان: مهم‌ترین تغییراتی که باعوض شدن فرماندهی نیروی انتظامی و آمده سردار احمدی مقدم در حوزه کاری شما به وجود آمد چه بود؟

کار ما قوی‌تر و محکم‌تر شد چون من زمان آقای قالیباف آمدم در ناجا از جمله کسانی بودم که زمان آقای مقدم ماندم خیلی هم ایشان کمک کردند، لطف کردند و به هر حال خیلی هم اعتماد کردند آقای مقدم خودش آدم خوش فکری است جداً می‌خواهم بگویم آدم منصفی است و آدم منطقی و معقولی است.


تبیان: تفاوت‌های کاری بین قالیباف و آقای احمدی مقدم چیست؟

یه شعری هست که می گوید:

عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

مقام معظم رهبری در انتخاباتشان خیلی خوش سلیقه هستند.


تبیان: الان در زمان صلح هستیم ولی بعضی از سربازها خدمتشان می‌افتد لب مرز، فاصله‌های خیلی دور بعضی‌ها هم امریه می‌گیرند و می‌آیند در اداره ها داخل شهر . این اختلاف‌ها شما را ناراحت نمی‌کنه؟

نیازهای نیروهای مسلح مهم است و اینها براساس همان قرعه‌کشی که می‌شود می‌افتند. ولی قاعده این است که البته توی نیروهای مسلح باید این عدالت بیشتر رعایت بشود و آن اینکه به هر حال یه کسی همیشه توی مرز نباشه عده ای هم توی جای خوش آب و هوا. در نیروهای مسلح این تاکید هم شده به فرماندهان که عده ای که در عقب هستند بروند در مرزها در جاهای محروم در جاهای عملیاتی جایشان را بدهند به افراد دیگری این به صورت گردشی بوده در نیروهای مسلح تقریباً داره انجام می شود. این طور نیست که حتماً همه یه جا باشند ولی خوب ممکنه جاهایی هم به خاطر نیازهای تخصصی بروند. مسلماً کسی که در اداره ای کار می‌کنه اگر فرد متخصصی باشه ، به هر حال اینجا بیشتر میتونه نتیجه بده تا اینکه به عنوان سرباز عادی برود یه جا خدمت بکنه و آن سرباز عادی هم اگر بیارید در اداره ، خدمتی که باید انجام بده نمی‌تواند بدهد، لذا عدالت در بکارگیری سربازان استفاده بهینه از سربازان و اینکه در زمانی که در سربازی هستند اینها هم خودشان چیزی یاد بگیرند هم اینکه نظام بتواند از اینها بهره لازم را ببرد.


تبیان: اخیراً بحث معافیت چاقی و لاغری مطرح شده و گفته میشه افرادی به در خانه‌ها مراجعه کردند و گفتند شما قبلاً چاق بودی الان لاغر هستی کارتت را باطل می‌کنیم، ماجرا چیست؟

تعدادی از سال 82 معاف شدند، این تعداد براساس فرمول اولیه بود تعدادی هم چون فرمول اصلاح شد اینها معاف شدند. در ماده 30 آیین‌نامه پزشکی یعنی آیین‌نامه معافیت معاینه پزشکی شما مشاهده می‌کنید که گفته کسانی که به هر حال بیماری ناشی از غدد مترشحه داشته باشند با توجه به بند 8 که آنجا قد و وزن را مطرح کرده این افراد می‌توانند معاف شوند. سازمان وظیفه عمومی ناجا براساس وظایفی که داشته در کمیسیون پزشکی، کمیسیون پزشکی هم که می‌دانید در وظیفه عمومی تشکیل می‌شود اینها 3 پزشک غیرنظامی هستند از وزارت بهداشت و درمان معرفی می‌شوند، فرماندار تایید می‌کند اینها می‌آیند در هر حوزه ما می‌نشینند و اینها هستند که نظر می‌‌دهند فرد معاف هست یا معاف نیست، خوب اینها تشخیص دادند که این تعداد افراد معافند و بعدها که مورد بررسی قرار گرفت مشاهده شد که پزشکان غدد مترشحه را در نظر نگرفتند فقط وزن را در نظر گرفتند چه بسا پزشکان الان اعتقاد دارند که نه، نظر ما درست است . یعنی نظر پزشکان درست است ولی در نیروهای مسلح این نظر پزشک‌ها را قبول نداشته‌اند حتی تعدادی از اینها در خود نیروهای مسلح معاف شدند که آنجا هم پزشکان نظامی حضور داشتند بررسی کردیم آنهایی که آیین‌نامه را تدوین کردند می‌گویند اینها بر داشتشان نا صحیح بوده به هر حال من می‌خواهم بگم خود ماده 30 صدرش با بند 8 یه ایرادی دارد که الان ما متوقفش کردیم. الان ما چاقی و لاغری را چند وقت است که معافی نمی‌دهیم تقریباً 3- 4 ماه هست که این را اعلام کردیم منتها گفتند آنهایی که قبلاً معافی گرفته‌اند بیایند یک بار دیگریم براساس غدد مترشحه معاینه بشوند که خوب این باعث اعتراض مردم شده که به کمیسیون اصل 90 مجلس مراجعه کردند، به دیوان عدالت اداری مراجعه کردند اینها را هم منعکس کردیم به مسئولان بالاتر که تا دوشنبه سه‌شنبه تصمیم می‌گیرند.


تبیان: بعضی وقت‌ها این تغییرات در آیین‌نامه‌ها زیاد است؛ چرا؟

تغییرات چیز بدی نیست. این مشکل را هم مسئولان یه طوری حل می‌کنند که به ضرر مردم نشود. تغییرات اگر با فکر با تحقیق با پژوهش تهیه، تنظیم و تصویب شود اشکالی ندارد. مساله سربازی هم که شما نگاه می‌کنید بستگی دارد به موارد جدیدی که بوجود می‌آید شما ببینید راجع به تحصیلات، الان دانشگاه‌های مختلف درست شده ؛ پیام نور درست شده، دانشگاه مجازی، غیرانتفاعی، غیرانتفاعی غیردولتی بوجود آمده یا در مدارس کار و دانش درست شده، مثل بیماری‌های که ما معاف می‌کردیم بعضی بیماری‌ها جدید داره بوجود می‌آید اینها اشکالی ندارد که ما اصلاح بکنیم. توی پنج شش سال اخیر بیشتر به قشری که می‌خواستند درس بخوانند و تحصیل کنند امتیازات داده شد و این مساله چاقی و لاغری هم ان‌شاءا... در هفته آینده حل می‌شود.


تبیان: رابطه شما با فیلم و سریال و سینما چطوره؟

خوب هر وقت فرصت کنم نگاه می‌کنم.


تبیان: چه می‌بینید؟

سریال‌های ماه رمضان را دیدم. پرواز در حباب را دیدم. زیر تیغ را می‌بینم.


تبیان: هشدار برای کبرا 11 را هم نگاه می‌کنید؟

بله کبرا 11 را هم نگاه می‌کنم. به دنیا بگویید بایستد را هم نگاه می‌کنم.


تبیان: در فیلم‌ها و سریال‌ها به اندازه کافی به مساله سربازی پرداخته می‌شود؟

صدا و سیما خیلی به ما کمک می‌کنه ولی راجع به سربازی خیلی بیشتر از این کار می‌خواهد. ما همه می‌گویم که سربازی جزء لاینفک زندگی یک جوان است ولی به این نمی‌پردازیم، خیلی کم می‌پردازیم بیشتر هم من دیدم بعضی جاها چالشی به آن می‌پردازند، در صورتی که ما باید قبول کنیم که جزء زندگی مردم یعنی جزء زندگی یک جوان است چرا به آن و واقعیت‌های آن نمی‌پردازیم ما باید به جوان بگویم که این جزء جدانشدنی زندگی‌ات است. نه اینکه به او یاد بدهیم چگونه فرار کند، بگوییم که سربازی جزئی از زندگی‌ات است، چطور طرف قبول می‌کند که برود درس بخواند، سربازی هم تمرین زندگی است به نظر من کسی که رفته سربازی با کسی که نرفته سربازی خیلی تفاوت می‌کند، آنهایی که رفتند سربازی خیلی موفق‌تر هستند حتی توی زندگی مشترکشان خیلی موفق‌ترند یکی از رفقای ما تحقیق کرده بود و می‌گفت در دادگاه مدنی بیش از 90 درصد کسانی که درخواست طلاق دادند کسانی بودند که سربازی نرفته بودند.


تبیان: بهترین کتابی که خواندید چه بود؟

کتابی اخیراً خواندم آقای دلشاد تهرانی نوشته بود به نام "سیره نبوی" جلد سوم راجع به مدیریت و رهبری که خیلی زیبا بود. سخت است، مثل پیامبر رفتار کردن اما روی من خیلی تاثیر گذاشت اما من بهترین کتابی که همیشه می‌خوانم قرآن هست. من بدون استثنا روزی یک حزب قرآن می‌خوانم. قرآن همه چیز درش هست، قرآن خیلی به من کمک کرده است. خیلی جاها و همیشه به دادخودم رسیده یه موقع‌هایی در حل یه مساله‌ مانده بودم اتفاقاً همان شب که نوبتم بود که آن حزب را بخوانم چون جدول گذاشتیم برای خواندن قرآن، وقتی که نوبتم بود دیدم قشنگ راه را مشخص می‌کند. انسان اگر با آن ارتباط برقرار کند به نظر من موفق می‌شود.


تبیان: از اینکه وقتتان را در اختیار ما گذاشتید متشکریم.