تبیان، دستیار زندگی
شهید مرتضی مطهری را می توان یكی از برجسته ترین شاگردان مكتب علامه طباطبایی و به تبع آن حكیم ملاصدرا دانست كه نقش مهمی در تحقق انقلاب اسلامی به عنوان یك هادی ایدئولوگ را ایفا كرد. شهید مطهری نیز در بنیاد اندیشه خود متأثر از این دو فیلسوف است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شهید مطهری و ملاصدرا

شهید مرتضی مطهری را می توان یكی از برجسته ترین شاگردان مكتب علامه طباطبایی و به تبع آن حكیم ملاصدرا دانست كه نقش مهمی در تحقق انقلاب اسلامی به عنوان یك هادی ایدئولوگ را ایفا كرد. شهید مطهری نیز در بنیاد اندیشه خود متأثر از این دو فیلسوف است.

فرآوری : آزاده مرنی - بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
ملاصدرا

محمدبن ابراهیم قوامی شیرازی ملقب به صدر المتالهین (ملاصدرا) در سال ۹۷۹ قمری به دنیا آمد. پدر ملاصدرا سیاستمداری دانشمند و بسیار مؤمن بود و با وجود داشتن ثروت و عزت و مقام هیچ فرزندی نداشت، ولی سرانجام بر اثر دعا و تضرع بسیار به درگاه الهی، خداوند پسری به او داد که بعدها به نام ملاصدرا معروف گردید.
صدرالدین محمد، تنها فرزند وزیر حاکم منطقه وسیع فارس، در بهترین شرایط زندگی می کرد. صدرا پسری بسیار باهوش، جدی، باانرژی، درسخوان و کنجکاو بود. در مدت کوتاهی تمام دروس مربوط به ادبیات زبان فارسی و عربی و هنر خط نویسی را فراگرفت. درس های دیگر او علم فقه و حقوق اسلامی و منطق و فلسفه بود که در این میان صدرای جوان که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود از همه آن دانش ها مقداری آموخت ولی طبع او بیشتر به فلسفه و بخصوص عرفان گرایش داشت.
ملاصدرا بخشی از این آموزش ها را در شیراز دید، ولی بخش عمده آن را در پایتخت آن زمان (قزوین) گذراند. وی در قزوین با دو دانشمند و نابغه بزرگ- شیخ بهاءالدین عاملی و میرداماد آشنا شد و به دروس آنان رفت.
با انتقال پایتخت صفویه از قزوین به اصفهان، شیخ بهاءالدین و میرداماد به همراه شاگردان خود به این شهر آمدند و بساط تدریس خود را در آنجا گستراندند. ملاصدرا که در آن زمان 26 یا 27 سال داشت، از تحصیل بی نیاز شده بود و خود در فکر یافتن مبانی جدیدی در فلسفه بود و مکتب معروف خود را پایه گذاری می کرد.
وی که سرمایه ای بسیار و منبعی سرشار از دانش و بویژه فلسفه داشت و خود او با نوآوری هایش آراء جدیدی را ابراز کرده بود، در شیراز بساط تدریس را گستراند و از اطراف شاگردان بسیاری گرد او جمع شدند. اما رقبای او که مانند بسیاری از فیلسوفان و متکلمان، از فلاسفه پیش از خود تقلید می کردند، و از طرفی موقعیت اجتماعی خود را نزد دیگران در خطر می دیدند، یا به انگیزه دفاع از عقاید خود و یا از روی حسادت بنای بدرفتاری را با وی گذاشتند و آراء نو او را به مسخره گرفتند و به او توهین می کردند.

شکست روحی ملاصدرا سبب گردید تا مدتی درس و بحث را رها کند و همانگونه که وی در مقدمه کتاب بزرگ خود اسفار گفته است، عمر خود را به عبادت و روزه و ریاضت گذراند

این رفتارها و فشارها با روح لطیف ملاصدرا نمی ساخت، از این رو از شیراز به صورت قهر بیرون آمد و به شهر قم که در آن هنگام هنوز مرکز مهم علمی و فلسفی نشده بود، رفت. ملاصدرا در شهر قم هم نماند و به روستایی به نام کَهَکْ در نزدیکی شهر قم منزل گزید.
شکست روحی ملاصدرا سبب گردید تا مدتی درس و بحث را رها کند و همانگونه که وی در مقدمه کتاب بزرگ خود اسفار گفته است، عمر خود را به عبادت و روزه و ریاضت گذراند. وی در این دوران که از نظر معنوی دوران طلائی زندگانی اوست توانست به مرحله کشف و شهود غیب برسد و حقایق فلسفی را نه در ذهن که با دیده دل ببیند و همین سبب شد که مکتب فلسفی خود را کامل سازد. وی حدود سال 1015قمری سکوت را شکست و قلم بدست گرفت و به تألیف چند کتاب از جمله کتاب بزرگ و دائرة المعارف فلسفی خود به نام اسفار پرداخت.
وی تا حدود سال1040قمری به شیراز باز نگشت و در شهر قم ماند و در آن شهر حوزه فلسفی بوجود آورد و شاگردان بسیاری پرورش داد. دو تن از شاگردان معروف او فیاض لاهیجی و فیض کاشانی هستند که هر دو داماد ملاصدرا شدند و مکتب او را ترویج کردند.
وی در شیراز نیز به تدریس فلسفه و تفسیر و حدیث اشتغال یافت. از کتاب سه اصل چنین برمی آید که در آن دوره نیز مانند دوره اول اقامت در شیراز زیر فشار بدگوئی ها و بد خوئی های دانشمندان همشهری خود بوده است، ولی این بار مقاوم بود و تصمیم گرفت در برابر فشار آنها پایداری و مکتب خود را معرفی کند.
یکی از ابعاد زندگی پرماجرای ملاصدرا، سفرهای او به زیارت خانه خدا است. در این سفرها که به صورت کاروان های بزرگ حاجیان انجام می شد، عده ای از گرما و تشنگی و خستگی در راه می مردند. ملاصدرا برای آنکه اینگونه ریاضت ها را در کنار دیگر ریاضت هایش انجام داده باشد 7 بار قدم در این راه گذاشت و سرانجام در سفر هفتم بر سر راه خود به مکّه و زیارت کعبه در شهر بصره بیمار شد و چشم از جهان فروبست.
فوت ملاصدرا در بصره واقع شد، ولی بنابر سنت شیعیان او را به شهر نجف که آرامگاه امام علی(علیه السلام) در آنجاست بردند و بنابر گفته علامه علم الهدی در طرف چپ صحن حرم امام علی(علیه السلام) دفن کردند.
شهید مطهری
شهید مرتضی مطهری را می توان یكی از برجسته ترین شاگردان مكتب علامه طباطبایی و به تبع آن حكیم ملاصدرا دانست كه نقش مهمی در تحقق انقلاب اسلامی به عنوان یك هادی ایدئولوگ را ایفا كرد. شهید مطهری نیز در بنیاد اندیشه خود متأثر از این دو فیلسوف است و با توجه به تسلط او بر دو فراروایت عصر حاضر (لیبرالیسم و سوسیالیسم) می كوشد ضمن نقد مكاتب غربی، در ذیل حكمت صدرایی و تلفیق آن با فقه، پاسخ هایی عینی برای امروز و فردای انقلاب اسلامی ارائه كند. شهید مطهری در گفتاری درباره انقلاب اسلامی ماهیت انقلاب ها را چنین دسته بندی می كند: «یكی انقلاب هایی كه دارای ماهیت اقتصادی هستند. این نوع انقلاب ها در واقع انقلاب محرومان علیه برخورداران است. آرمانِ نهایی این انقلاب ها دستیابی به یك جامعه بی طبقه یعنی جامعه ای كه در آن مساوات تحقق یافته باشد. دوم انقلاب هایی هستند كه استقرار یك جامعه مبتنی بر آزادی و حقوق انسان ها را به عنوان آرمان نهایی برگزیده اند. پیروان این نظریه بر این باورند كه همه انقلاب ها ریشه مادی صرف ندارد. طبق این برداشت انقلاب هنگامی می تواند انسانی باشد كه ماهیتی آزادی خواهانه و سیاسی داشته باشد نه اقتصادی. استاد مطهری علاوه بر دو نوع مذكور معتقد است كه انقلاب می تواند دارای ماهیت اعتقادی نیز باشد، به تعبیر دیگر، انقلاب ایدئولوژیك باشد. به نظر ایشان در این تحول مردمی كه به یك مكتب اعتقاد و ایمان دارند و به ارزش های معنوی آن شدیداً وابسته اند آنگاه كه مكتب خود را در معرض خطر و آسیب دیده و آن را آماج حمله های بنیان كن ببینید خشمگین و ناراضی از آسیب هایی كه بر پیكر مكتب وارد شده دست به قیام می زنند.» علامه مطهری در طرح ریزی انقلاب اسلامی حتی به افق های آینده آن نیز اشاره می كند: «انقلاب را ایجاد كردن از انقلاب را نگاه داشتن سهل تر است. در همین انقلاب خودمان به وضوح می بینیم كه از وقتی كه به اصطلاح شرایط سازندگی پیش آمده، آن نشاط و قوت و قدرتی را كه انقلاب در حال كوبیدن دشمن بیرونی داشت، تا حدود زیادی از دست داده و یك نوع تشتت و تفرقه در آن پیدا شده است البته این تفرقه یك امر غیر مترقبه و غیر قابل پیش بینی نبود... از اینجا معلوم می شود كه بررسی ماهیت این انقلاب به عنوان یك پدیده اجتماعی ضرورت اساسی دارد.»


منبع : همشهری آنلاین / خبرآنلاین