تبیان، دستیار زندگی
تصور عمومی ما این است که زنان در گذشته شغلی نداشتند و تمام مدت عمرشان را در خانه سپری می کردند. برخلاف این تصور اکثریتی از زنان از گذشته تاکنون در مشاغل سخت مشابه مردان کار کرده اند. اغلب این زنان از روزگار باستان تا انقلاب صنعتی در کنار مردان در زمین ها
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زنان همه فن حریف در عصر باستان


تصور عمومی ما این است که زنان در گذشته شغلی نداشتند و تمام مدت عمرشان را در خانه سپری می‌کردند. برخلاف این تصور اکثریتی از زنان از گذشته تاکنون در مشاغل سخت مشابه مردان کار کرده‌اند. اغلب این زنان از روزگار باستان تا انقلاب صنعتی در کنار مردان در زمین‌ها به کار مشغول بودند...
تصور عمومی ما این است که زنان در گذشته شغلی نداشتند و تمام مدت عمرشان را در خانه سپری می‌کردند. برخلاف این تصور اکثریتی از زنان از گذشته تاکنون در مشاغل سخت مشابه مردان کار کرده‌اند. اغلب این زنان از روزگار باستان تا انقلاب صنعتی در کنار مردان در زمین‌ها به کار مشغول بودند و پس از این انقلاب در کارخانه به کار مشغول شدند.

باستان ، زنان باستان

در ایران باستان , مقام زن در جامعه بسیار بالا بود و در بسیاری از شئون زندگی با مرد همکاری می کرد.
 
آنان می توانستند در سرودن یسنا و برگزاری مراسم دینی حتی با مردان شرکت کننده یا خود به انجام اینگونه کارها بپردازند .می توانستند در اوقات معینی به پاسداری آتش مقدس پرداخته و حتی به شغل وکالت و قضاوت مشغول شوند .
 
در شاهنامه و دیگر حماسه های باستانی این سرزمین , اسامی بسیاری از این زنان نامدار و پهلوان و میهن پرست و دیندار- که به واسطه کارهای مفید و نیکشان در گروه زنده و افراد جاوید در آمده اند - نام برده شده و بر روان فرهمند آنان درود فرستاده می شود .
 
در ایران باستان زنان همچون مردان می توانستند فنون نظامی را یاد بگیرند و حتی فرماندهی سپاهیان را بر عهده بگیرند.بانو آرتمیس که فرمانده سپاهیان ایران در برابر یونانیان بود ,گردآفرید که مرزدار ایران بود و در برابر سهراب صف آرایی کرد .
 
زیبایی تمدن ایران و فرهنگ انسانی اش در اینجا بیشتر آشکار می شود که زنی ایرانی دارای شخصیت حقوقی و برابر با مردان بوده و می توانسته به شغل وکالت دادگستری بپردازد و حتی بر مسند قضاوت بنشیند .
 
در جوامع بدوی، وظایف مخصوصی همچون نگهبانی از آتش، جست‌وجوی ریشه‌های خوردنی نباتات، جمع‌آوری میوه‌های وحشی، کشاورزی در زمین‌های رسوبی و... به عهده‌ی زنان بوده است. در چنین جوامعی، زن کارهای قبیله را اداره می‌کند و به مقام روحانیت می‌رسد. زنجیره‌ی اتصال خانواده به‌وسیله‌ی زنان صورت می‌گیرد. در این دوران (مادر شاهی)، زن اقتصاد قبیله، خصوصاً امور کشاورزی را، که به‌مراتب مهم‌تر از شکار است، به عهده داشت
مدرنیت و تمدن
با آغاز تمدن در شرق و وجود تمدن‌های بزرگی همچون ایران، بابل، چین، مصر و ژاپن، جایگاه زنان تا حد اداره‌ی قبایل،قضاوت و مشورت، حاکمیت، فرمانروایی و حضور در مجامع دینی ارتقا یافت و در امور اقتصادی نیز آنان به همین نسبت شأن بالاتری یافتند.
در این دوره، در مغرب‌زمین تمدن‌های بزرگ یونان و رم شکل گرفتند که مصادف با آغاز دوره‌ی پدر شاهی بود. در این دوره، تدوین قوانین ناظر به امور جنسی به دست مردان بود. اعتقاد به یگانگی نیروی توالد و اختصاص آن به مردان، اشاعه‌ی زناشویی سیاسی، رواج روسپی‌گری و انجمن روسپی‌خانه،آزادی و هرزه‌گردی زنان و فسخ رسم ارث بردن از مادر، منجر به حضور زنان در عرصه‌های اقتصادی شد و فعالیت آنان در امور خانگی، از جمله ریسندگی، بافندگی، قلاب‌دوزی، آسیاب غلات و برای طبقه اشراف، نظارت بر کارگران خانگی و پرورش فرزندان خلاصه شد.

با ظهور رنسانس و حاکمیت کلیسا، تعریف جدیدی از حضور زن در زمینه‌ی سیاسی و فرهنگی شکل گرفت. تفریط بیش از حد و سخت‌گیری در حق زنان و نادیده گرفتن حقوق آنان در قرون وسطا، سبب گرایش افراطی درباره‌ی حقوق زنان شد


در دوره‌ی ظهور ادیان الهی یهودیت و مسیحیت در شرق، هم‌زمان با آغاز دوره‌ی مدنیت در غرب، تغییرات شگرفی در نگرش نسبت به زنان پدید آمد. ظهور اسلام در شرق هم‌زمان با قرون وسطا در غرب نیز در همه‌ی عرصه‌ها، از جمله عرصه‌ی اقتصادی، جایگاه متفاوتی برای زنان شرقی در مقایسه با غربی حاصل شد.
 
انقلاب صنعتی


با ظهور رنسانس و حاکمیت کلیسا، تعریف جدیدی از حضور زن در زمینه‌ی سیاسی و فرهنگی شکل گرفت. تفریط بیش از حد و سخت‌گیری در حق زنان و نادیده گرفتن حقوق آنان در قرون وسطا، سبب گرایش افراطی درباره‌ی حقوق زنان شد. جسارت عقلی، گستاخی اخلاقی در زمینه‌ی بی‌توجهی افراطی به موازین اخلاقی و دینی را اشاعه داد.
 
تحصیل در این دوران برای زنان در چارچوب ادبیات، فلسفه، مجسمه‌سازی، نواختن موسیقی و آشنایی با شخصیت‌های برجسته‌ی تاریخی رم و یونان شایع شد. حضور اقتصادی زنان کم‌رنگ و به فعالیت در کارگاه‌های نساجی محدود شد.
 
با ظهور انقلاب صنعتی، تحولات چشمگیری در حوزه‌ی اقتصادی زنان روی داد و وضعیت تحقیرآمیز و برده‌وار زنان در غرب را دچار تغییرات اساسی نمود که اصلی‌ترین علل این تغییرات عبارت‌اند از:
 
1- انتقال تدریجی صنعت از خانه به کارخانه طی قرن 18 و تفکیک عرصه‌ی عمومی و خصوصی
 
2-ایجاد ساختارهای هماهنگ با گفتمان تجددگرایانه در عرصه‌ی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی
 
3- دگرگونی مرحله‌ای صنعتی طی قرون 18 و 19
 
پشتیبانی اقتصاد از انقلاب صنعتی با تمرکز کار و سرمایه در تولید صورت گرفت. در واقع در این زمان، کار که مفهومی عام نزد زن و مرد در سیستم کشاورزی داشت، به مفهوم اشتغال تبدیل شد. با گسترش کارخانه‌ها و رشد سرمایه‌داری، رابطه‌ی کارگر با کار تغییر کرد و کارگر حق تعیین ساعات و شرایط کار خود را از دست داد.
 
هم‌زمان با انقلاب صنعتی، زنان که تا پیش از این به دلیل تفاوت‌های فیزیولوژیک و زیست‌شناختی و قدرت بدنی کمتر، در فعالیت‌های یدی پایین‌تر به کار گرفته می‌شدند، با ورود ماشین به صحنه‌ی تولید وضعیتی تقریباً برابر با مردان یافتند. این روند در اواخر قرن 19 توجه سرمایه‌داران و صنایع را به نیروی کار زنان و به شمار آوردن آنان در معادلات اقتصادی جلب کرد. از دیگر دلایل استفاده از زنان از سوی کارفرمایان، می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود:
 
1-امکان پرداخت دستمزد کمتر به دلیل عدم آموزش و نبود سرمایه‌ی انسانی لازم
 
2-استفاده از زنان برای کارهای موقت و فصلی که نیازمند مهارت و تخصص خاصی نبود
 
3- استفاده از زنان در وضعیت‌های اضطراری همچون جنگ به‌جای مردان کارگر
 
4- استفاده‌ی سیاسی از زنان برای ایجاد شکاف بین سندیکاهای کارگری و عدم اجازه‌ی ورود به آنان در این سندیکاها
 
5-به‌کارگیری نیروی عظیم کار زن در بخش‌هایی که مردان، کار در آن بخش‌ها را در شأن خود نمی‌دیدند.
 
عصر مدرن
از اوایل قرن بیستم، فراخوان اشتغال زنان به دلیل رواج فرهنگ مصرف‌گرایی و افزایش تورم، که نیاز به تولید را بیشتر می‌کردو نیز مطرح شدن ایده‌ی آموزش دولتی، رونق گرفت.

در جوامع بدوی، وظایف مخصوصی همچون نگهبانی از آتش، جست‌وجوی ریشه‌های خوردنی نباتات، جمع‌آوری میوه‌های وحشی، کشاورزی در زمین‌های رسوبی و... به عهده‌ی زنان بوده است. در چنین جوامعی، زن کارهای قبیله را اداره می‌کند و به مقام روحانیت می‌رسد

به دلیل نظریات نظام سرمایه‌داری مبنی بر تولید ثروت بیشتر، عنصر جنسیت رفته‌رفته کم‌رنگ و در مقابل، شعار برابری به معنای برابری در آموزش، فرصت‌ها و منابع، حقوق و کنترل و نظارت پررنگ‌تر شد.
 
مداخلات دولتی در امر آموزش و فراخوان زنان به اشتغال در میان دول سوسیالیستی با اهتمام دنبال می‌شد که در این میان، برخی سیاست‌ها در جهت تضعیف جایگاه زن در خانواده بود. سیاست‌مداران این‌گونه به زنان القا می‌کردند که ماندن در خانه خیانت به دولت است.
 
در دهه‌های اخیر، نظام آموزشی مدرن، نقش تعیین‌کننده‌ای در کم‌رنگ شدن ارزش‌های خانوادگی و تمایل به اشتغال در میان زنان داشته است که می‌توان یکی از فلسفه‌های اصلی نظام آموزشی را آمادگی برای احراز مشاغل دانست. از این روست که دختران دارای تحصیلات عالی در صورت نبود زمینه‌ی اشتغال، دچار بحران هویت خواهند شد.
 
از سوی دیگر، جریان فمینیسم با استفاده از قدرت رسانه، زنان را به استقلال مالی از همسران و دستیابی به مناصب اقتصادی و اجتماعی و رها کردن نقش‌های خانگی تشویق می‌کند. آنان چنان تأثیری بر ذهنیت زنان امروزی گذاشته‌اند که بسیاری از زنان شاغل کشور‌های اروپایی اظهار کرده‌اند که حتی بدون نیاز مالی نیز به کار کردن ادامه می‌دهند و حتی تصور از دست دادن کارشان و تحمل فضای تنگ خانه را ندارند.
 
در تعاریف جدید توسعه، دستیابی به توسعه‌ی پایدار نه تنها بدون افزایش دائم و سریع سهم زنان در عرصه‌ی اقتصادی ممکن نیست، بلکه در این مسیر، باید به چیزی فراتر از برابری فرصت‌ها و تسهیل در موقعیت‌های ویژه برای زنان اندیشید. از این رو، در برنامه‌های بلندمدت دولت‌ها سهم ویژه‌ای برای زنان در نظر گرفته شده است.
 
با ظهور رنسانس و حاکمیت کلیسا، تعریف جدیدی از حضور زن در زمینه‌ی سیاسی و فرهنگی شکل گرفت. تفریط بیش از حد و سخت‌گیری در حق زنان و نادیده گرفتن حقوق آنان در قرون وسطا، سبب گرایش افراطی درباره‌ی حقوق زنان شد. جسارت عقلی، گستاخی اخلاقی در زمینه‌ی بی‌توجهی افراطی به موازین اخلاقی و دینی را اشاعه داد.

فراوری : طاهره رشیدی

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان


منابع : دنیای اقتصاد / فرهنگ نیوز / نسل برتر