تبیان، دستیار زندگی
همین یك نكته, مهمترین تاثیر افكار سیاسى دینى حضرت امام(ره) بود كه از یك سو جنبشهاى موجود را در بعد نظرى بر مبناى وثیق دینى استوار مى ساخت و از سوى دیگر, باورهاى دینى را به عنوان عامل بالنده و تحرك آفرین در سرنوشت جوامع ا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امام خمینى و جنبشهاى اسلامى معاصر

همین یك نكته, مهمترین تاثیر افكار سیاسى دینى حضرت امام(ره) بود كه از یك سو جنبشهاى موجود را در بعد نظرى بر مبناى وثیق دینى استوار مى ساخت و از سوى دیگر, باورهاى دینى را به عنوان عامل بالنده و تحرك آفرین در سرنوشت جوامع انسانى مطرح مى نمود.

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
امام خمینى و جنبشهاى اسلامى معاصر

حضرت آیه ا... خامنه اى در این زمینه مى گویند:

آثار و بركات انقلاب اسلامى بر حركتهاى رهایى بخش و نهضتهاى جهانى اسلام را مى توان از موج اسلام خواهى و گسترش مبارزات انقلابى علیه نظام ظالمانه حاكم بر جهان از خاورمیانه تا شمال آفریقا و از آسیاى مركزى تا قلب اروپا, مشاهده نمود.. . . احیاى هویت اسلامى در میان مسلمانان, بیدارى ملتها و ایجاد نشاط و امید در نیروهاى مبارز و انقلابى جهان, از ثمرات مسلم و انكارناپذیر انقلاب اسلامى ایران است.
در حوزه عملى و عینى نیز قیادت پیروزمندانه حضرت امام و استراتژى موفق و بالنده وى, تجربیات ارزشمند و غنى را فرا روى مسیر مبارزاتى جنبشهاى اسلامى قرار داده و بارقه هاى امید و پیروزى را براى آنان به ارمغان گذاشت. تجربیات عینى و استراتژى مبارزاتى حضرت امام, بزرگترین دستاوردهاى عینى و موفق رهبرى جنبش دینى را در تاریخ نهضتهاى دینى و جنبشهاى اسلامى از خود به یادگار گذاشت ; زیرا نهضتهاى تجدید حیات سیاسى كه به تازه گى در میان مسلمانان رایج گردیده بود, هیچ كدام نتوانستند به اهداف مطلوب خویش برسند و انقلاب اسلامى ایران نخستین تجربه موفق و پیروزمندانه نهضت دینى بود كه توانست براى نخستین بار, اهداف و آرمانهاى خیزشهاى اسلامى و جنبشهاى دینى را در ایران اسلامى جامه عمل پوشاند. این امر از یك سو مجموعه گرانسنگ تجربیات سیاسى و دینى را فرا روى پیشگامان نهضتهاى اسلامى قرار داده و از سوى دیگر, امید به پیروزى و توفیق نیل به آرمان والاى این نهضتها را كه سالیان متمادى صرفا به عنوان آرمان و اهداف مقدس در مرحله نظر باقى مانده بود, به وجود آورد.
بنابر این, مى توان گفت كه ((در تاریخ معاصر اسلام, این نخستین بار است كه جنبش اسلامى قدرت آن را پیدا كرده است كه انقلابى را شكل دهد و آن را توسط شیوه اى مردمى پیاده كند. در نتیجه, مى توان گفت كه با حركت اسلامى مردم ایران, اسلام توانسته است هم از جنبه نظرى و هم از بعد عملى عینیت یابد و مصداق خارجى پیدا كند. ابعاد اجتماعى اسلام, در تمامى مراحل انقلاب اسلامى ایران جلوه مى كند و در همان زمان, ایرانیان به شدت در مقابل متجاوزین و استكبار جهانى كه محاصره اقتصادى را به عنوان ابزارى در جهت تضعیف انقلاب به دست گرفته اند, مقاومت مى كنند و رنج كمبودها را به جان مى خرند. در نتیجه, مى توان گفت در میان جنبشهاى اسلامى, انقلاب سیاسى    اجتماعى ایران, از لحاظ مقاومت در مقابل تجاوز خارجى و همچنین در برخى از ابعاد اجتماعى ; چون بعد مذهبى, موقعیت چشمگیر و درخشان دارد.))

جهانى بودن نهضت امام خمینى(ره)

هر چند انقلاب اسلامى ایران به رهبرى حضرت امام(ره) یك رخداد سیاسى بود كه در درون جامعه ایران صورت گرفت ; اما ویژگى عام و جهانى آن كه برخاسته از عنصر مذهب و خصلت دینى آن بود, موجب مى شد كه این تحول تاریخى در مرزهاى جغرافیایى ایران اسلامى محدود نمانده و تا اقصى نقاط جهان اسلام و بلكه جوامع بشرى تإثیرات عمیق و جدى از خود به جاى گذارد. بدین ترتیب, ((رویدادهاى ایران, مهمترین رویدادهاى جهان اسلام طى تاریخ اخیر است. این رویدادها به هیچ وجه یك سرى وقایع مجرد و محدود به شرایط ایران نیست.))
بنابراین, انقلاب اسلامى ایران كه تبلور اندیشه سیاسى رهبرى این نهضت دینى است, با توجه به خصلت دینى و مكتبى خود به همان سان كه در بعد نظرى خود را در محدوده جغرافیایى خاص محصور ننموده و اهداف و آرمان سیاسى    اجتماعى فرا مرزى و جهان وطنى را طرح و پى ریزى نموده است ; در حوزه عملى نیز استراتژى و سیاستگزارى عملى و عینى خویش را به گونه اى سامان داده است كه دقیقا اهداف جهانى و انسانى انقلاب را كه برخاسته از عقاید دینى مسوولیت مكتبى یك انقلاب دینى و اسلامى است, مورد توجه قرار داده است. این نكته در اندیشه سیاسى حضرت امام در تبیین ماهیت انقلاب اسلامى از اهمیت خاص برخوردار مى باشد.

در فرازى از سخنان بنیانگذار نهضت اسلامى ایران مى خوانیم:

((ما كه نهضت كردیم براى اسلام نهضت كردیم. جمهورى, جمهورى اسلامى است. نهضت براى اسلام نمى تواند محصور باشد در یك كشور و نمى تواند محصور باشد ; حتى در كشورهاى اسلامى. نهضت براى اسلام همان دنباله نهضت انبیاست. نهضت انبیا براى یك محل نبوده است. پیغمبر اكرم(ص) اهل عربستان است ; لكن دعوتe مال عربستان نبوده, محصور نبوده به عربستان, دعوتش مال همه عالم است.))

و در همین راستا, تاثیرگذارى انقلاب اسلامى و اندیشه هاى دینى و جهانى حضرت امام بر نهضتهاى اسلامى و خیزشهاى رهایى بخش, به دلیل رابطه عمیق ماهوى و ذاتى آن, آشكار و هویدا خواهد شد.

نهضت مقدس ایران, نهضت اسلامى است و از این جهت, بدیهى است كه همه مسلمین جهان تحت تاثیر آن قرار مى گیرند

مهمترین شاخصهاى جهانى بودن انقلاب اسلامى

در یك برآورد كلى, مى توان مهمترین شاخصهاى جهانى بودن انقلاب اسلامى كه به نوبه خود بازتاب اندیشه جهانى رهبر انقلاب اسلامى و بنیانگذار آن نیز مى باشد, در محورهاى زیر طرح و مورد وارسى قرار داد:
1   تاكید بر اصول ثابت دعوت, نفى سبیل و حفظ دارالاسلام ;
2   حمایت از مستضعفین و مظلومان عالم ;
3   استكبار ستیزى و ظلم زدایى ;
4   تاكید بر ((امت اسلامى)).

1   اصل دعوت و صدور انقلاب

اصل دعوت و صدور انقلاب, یكى از اصول اساسى سیاست خارجى جمهورى اسلامى است كه حضرت امام(ره) آن را تا سطح اهداف غیر قابل تسامح نهضت دینى ایران ارتقا داده و به عنوان رسالت و وظیفه كارگزاران نظام اسلامى معرفى نموده اند:
((مسوولان ما باید بدانند كه انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت (ع) است... مسایل اقتصادى و مادى اگر لحظه اى مسوولین را از وظیفه اى كه بر عهده دارند, منصرف كند, خطر بزرگ و خیانت سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهورى اسلامى تمامى سعى و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنماید ; ولى این بدان معنا نیست كه آنها را از اهداف عظیم انقلاب كه ایجاد حكومت جهانى اسلام است, منصرف كند. ))
حضرت امام خمینى(ره) در جاى دیگر, اصل صدور انقلاب را از ملزومات و تبعات ماهیت دینى و اسلامى آن عنوان نموده و استمرار و دوام آن را مورد تاكید قرار مى دهند:
((ما انقلابمان را به تمام جهان صادر مى كنیم, چرا كه انقلاب ما اسلامى است و تا بانگ لااله الا الله و محمد رسول الله (ص) بر تمام جهان طنین نیفكند, مبارزه هست و تا مبارزه در هر كجاى جهان علیه مستكبرین هست, ما هستیم.))
صدور انقلاب كه در منظومه اندیشه سیاسى حضرت امام به عنوان یكى از اصول سیاست خارجى جمهورى اسلامى عنوان مى گردد, با آنچه بیگانگان و دشمنان انقلاب اسلامى از آن با عنوان كشور گشایى و دخالت در امور و سرنوشت سایر ممالك اسلامى یاد و تبلیغ نموده اند, تفاوت جدى و آشكارى دارد; زیرا صدور انقلاب در اندیشه سیاسى حضرت امام نه به مفهوم دخالت در امور دیگران, كه به معناى ترویج و اشاعه تفكر ظلم ستیزى و استكبار زدایى در میان ملل مستضعف و اسلامى است. صدور انقلاب به مفهوم انتقال تجربیات ارزشمند یك نهضت دینى است كه بر بنیان باورهاى مكتبى امت اسلامى شكل گرفته و امت در بند و تحت اسارت اسلامى را نوید رهایى و آزادگى مى بخشد. دقیقا یك چنین تلقى از صدور انقلاب است كه جایگاه نهضت دینى ایران و تاثیر عمیق اندیشه هاى مكتبى بنیانگذار این نهضت بر جنبشهاى اسلامى و نهضتهاى دینى را بازگو مى نماید.
((اینكه مى گویم باید انقلاب ما به همه جا صادر بشود, این معناى غلط را از آن برداشت نكنند كه ما مى خواهیم كشور گشایى كنیم. ما همه كشورهاى مسلمین را از خودمان مى دانیم. همه كشورها باید در محل خودشان باشند. ما مى خواهیم این چیزى كه در ایران واقع شد و خودشان از ابرقدرتها فاصله گرفتند و دست آنها را از مخازن خودشان كوتاه كردند, این در همه ملتها و در همه دولتها بشود. آرزوى ما این است. معناى صدور انقلاب ما این است كه همه ملتها بیدار بشوند و همه دولتها بیدار شوند و خودشان را از این گرفتارى كه دارند و از این تحت سلطه بودنى كه هستند و از اینكه همه مخازن آنها دارد به باد مى رود و خودشان به نحو فقر زندگى مى كنند, نجات بدهد.))
بدین ترتیب, اصل دعوت و صدور انقلاب كه یكى از مفروضات اساسى اندیشه سیاسى حضرت امام در روابط خارجى با دیگر كشورهاى اسلامى است, ارتباط عمیقى را میان انقلاب اسلامى ایران و نهضتهاى اسلامى به وجود مىآورد. ارتباطى كه در فرایند آن, بنیانگذار نهضت دینى ایران تلاش دارد تا تجربیات عینى و مبارزاتى خویش را همراه با تفكر و باورهاى انقلابى و دینى خویش, به پیشگامان جنبشهاى اسلامى و رهایى بخش انتقال داده و زمینه هاى رشد و شكوفایى آنان را فراهم سازد.

2   حمایت از مستضعفین و مظلومان عالم

حمایت از مستضعفین و ملل تحت ستم, از دیگر پیش فرضهاى سیاست خارجى حكومت اسلامى در اندیشه سیاسى حضرت امام محسوب مى گردد. داعیه حمایت از مستضعفین پدیده اى است كه انقلاب اسلامى و اندیشه هاى رهبرى آن را فراتر از مرزهاى جغرافیایى ایران اسلامى امتداد داده و آن را چونان حلقه اى با تمامى جنبشهاى اسلامى بلكه كلیه خیزش هاى رهایى بخش مرتبط مى سازد. ((ما طرفدار مظلوم هستیم ; هركسى در هر قطبى كه مظلوم باشد, ما طرفدار آنها هستیم. و فلسطینى ها مظلوم هستند و اسرائیلى ها به آنها ظلم كرده اند, از این جهت ما طرفدار آنها هستیم.))
تلاش براى تشكیل جبهه واحد مستضعفین یكى از محورهاى اساسى اندیشه سیاسى حضرت امام(ره) بود كه اثرات خاصى روى ملل محروم و جنبشهاى رهایى بخش از خود به جاى گذاشت.
((مستضعفین جهان, چه آنها كه زیر سلطه آمریكا و چه آنها كه زیر سلطه سایر قدرتمندان هستند, اگر بیدار نشوند و دستشان را به هم ندهند و قیام نكنند; سلطه هاى شیطانى رفع نخواهد شد. و همه باید كوشش كنیم كه وحدت بین مستضعفان در هر مسلك و مذهبى كه باشند, تحقق پیدا كند... ما عازم هستیم كه تمام سلطه ها را نابود سازیم و شما هم كوشش كنید كه ملتها را با حق همراه كنید...))
بدین ترتیب مى توان گفت ; استراتژى وحدت در اندیشه سیاسى امام خمینى(ره) كه به عنوان یك استراتژى كارآمد و ضرورى براى هر گونه مبارزه و رفع ظلم شناخته شده است, مرزهاى وطنى و مذهبى را در نوردیده و به عنوان یك ضرورت, میان كلیه جوامع تحت سلطه مطرح مى گردد. هر چند اندیشه وحدت اسلامى از دیرباز در راس برنامه هاى اسلامى و آزادى خواهى مصلحان بزرگ اسلامى و پیشگامان نهضتهاى اسلامى قرار داشته است ; اما حضرت امام(ره) با اهتمام و تاكید بر این عنصر اساسى, نه تنها استراتژى وحدت را میان ملل اسلامى دنبال نمود كه آن را در حوزه وسیعتر; یعنى ملل مستضعف و تحت ستم, مورد تاكید قرار داد.
تاكید بر پدیده وحدت ملل مستضعف در قالب جبهه واحد مستضعفان, از یك سو به لحاظ نظرى جبهه مستضعفین را امیدوار مى ساخت واز سوى دیگر, تجربیات عینى و دستاوردهاى این پدیده میمون در ایران اسلامى را پیش روى نهضتهاى نوپا و ضد استعمارى در جاى جاى عالم قرار مى داد.

3   استكبار ستیزى و ظلم زدایى

مبارزه با ظلم و نفى استكبار, از اصول اساسى اندیشه مبارزاتى حضرت امام(ره) بوده و همواره مورد تاكید قرار گرفته است. ظلم زدایى و مبارزه با استكبار به عنوان یك مسوولیت دینى    سیاسى, جدىترین آثار را در قیام ملل مستضعف علیه نظام ظالمانه حاكم بر جهان از خود به جاى گذاشته است.
اندیشه ظلم ستیزى حضرت امام(ره) كه برخاسته از تفكر دینى و باور ناب مذهبى ایشان بود, از یك سو با طرح پدیده ظلم ستیزى به عنوان تكلیف دینى, موجب مى شد كه این تفكر با غیرت دینى امت اسلامى گره خورده و براى همیشه به عنوان یكى از الزامات و تكالیف دینى نقش آفرین گردد و از سوى دیگر, روحیه مبارزه با ظلم و قدرتهاى استكبارى را در عمق جان توده هاى تحت ستم كاشته و بدین سان, زمینه خیزش و جنبشهاى رهایى بخش و ضد استعمارى را بیش از بیش فراهم مى ساخت. مواجهه و رویارویى جدى و همه جانبه حضرت امام در برابر دنیاى استكبار و بویژه ابرقدرت آمریكا, در ابعاد نظرى و عملى, تاثیرات خاص و عمیقى را در جهان و بویژه جنبشهاى اسلامى از خود به جاى گذاشت. اگر تا قبل از پیروزى انقلاب شكوهمند اسلامى ایران, رویارویى با دنیاى استكبارى و ایستادگى در برابر غرب و آمریكا, تنها یك آرمان و ذهنیت دور از واقعیت تلقى مى شد; با شكل گیرى انقلاب اسلامى و پیروزى همه جانبه آن, جهان مستضعف به مبارزات ضد استعمارى و رهایى بخش شان امیدوار گردیدند و نهضتهاى اسلامى در عرصه جهانى جان تازه اى یافت.
((پیش از پیروزى انقلاب اسلامى ایران, جنبشهاى اسلامى بسیارى در جهان اسلام بود; اما این جنبشها به دلیل فشارهاى سیاسى در ترس و هراس و نگرانى بودند و به دلیل وضعیت حاكم, هراس داشتند كه حركت خود را علنى سازند و مسلمانان را بسیج كنند و به مبارزه بپردازند. انقلاب اسلامى این دیوار ترس را فرو ریخت و به حركتهاى اسلامى این درس را آموخت كه مى توان با بهره گیرى از نیروهاى مسلمان, بزرگترین قدرتها را به زیر كشید. لذا پس از پیروزى انقلاب اسلامى در ایران, توده هاى مسلمان در سودان, الجزایر, تونس, مصر و... به پا خاستند و ملتهاى مسلمان گامهایى به پیش برداشتند و حركت توده هاى مسلمان در سراسر جهان اسلام رشد فزاینده اى یافت و خیزش فرهنگى و آگاهى بخش سیاسى, همه منطقه را فراگرفت.))
سالها مبارزه ناموفق ضد استعمارى و ضد استبدادى در كشورهاى اسلامى, به تدریج جوانه هاى امید را در دل جوانان امت مسلمان به یاس و ناامیدى مبدل ساخت. تجربیات ناكام نهضتها و جنبشهاى اسلامى در اغلب جوامع اسلامى, آرام آرام میان اندیشه سیاسى و مبارزاتى اسلام و شعایر عبادى و اخلاقى دین, فاصله ایجاد مى كرد. اندیشه جدایى دین و سیاست, كه تحمل و سازش با قدرتهاى استكبارى و حكام جایر را توجیه مى كرد, به تلقى عام و فراگیرى تبدیل گشته بود. در چنین فضا و شرایطى, ظهور حضرت امام و رهبرى پیروزمندانه وى در انقلاب اسلامى ایران, روند جدیدى را در مسیر حركت تكاملى نهضتهاى اسلامى ایجاد نمود و پس از سالها ركود و وقفه بدان تحرك و پویایى بخشید.
شاید نادیده گرفتن نفوذ بین المللى انقلاب ایران ممكن نباشد. حتى در مواردى كه برخى از مسلمانان نسبت به جنبه سیاسى اسلام بى اعتقاد شده بودند, انقلاب اسلامى ایران با احیاى این جنبه, اعتقاد راسخ آنان را به این مطلب اعاده كرد و نشان داد كه مسلمانان بار دیگر قادر خواهند بود استقلال اقتصادى, سیاسى و فرهنگى خود را به دست آورند و یك بار دیگر به قدرتمندترین نیروى بین المللى تبدیل شوند.
برنامه ظلم ستیزى حضرت امام(ره) به عنوان تكلیف دینى و الهى, پیوند عمیق و همه جانبه اى را میان اندیشه هاى سیاسى    دینى آن حضرت و نهضتهاى اسلامى در سراسر جهان برقرار مى سازد. همین پیوند ناگسستنى, براساس تكلیف شرعى و دینى, میان تمامى نهضتها و جنبشهاى دینى برقرار بوده و زمینه هاى بارورى و شكوفایى هرچه بیشتر این خیزشها را از طریق اتحاد و همسویى نظرى و عملى فراهم مىآورد. امام خمینى(ره) این نكته را چنین بازگو مى نمایند: ((براى من, مكان مطرح نیست ; آنچه مطرح است, مبارزه بر ضد ظلم است. هر جا بهتر این مبارزه صورت بگیرد, آنجا خواهم بود.))
بنابراین, ظلم ستیزى و مبارزه با استكبار زمانى كه صبغه دینى و مكتبى به خود مى گیرد, از قوىترین انگیزه ها نیز برخوردار مى گردد. نگرش سیاسى حضرت امام به تكالیف اجتماعى دین, موجب شد, تا دین و تعالیم دینى در عرصه هاى اجتماع حضور یافته و نقش چشمگیر خود را در انگیزش, تحریص و بسیج توده هاى مردم علیه نظام ظالمانه حاكم بر جوامع مستضعف بیش از پیش ایفا نماید. اگر در اندیشه سیاسى حضرت امام(ره), مبارزه با ظلم و استكبار به عنوان یك تكلیف دینى مطرح مى گردد, طبیعى است كه این امر در تقویت و دلگرمى نهضتهاى اسلامى نقش بارزى ایفا خواهد كرد:
((خداى تبارك و تعالى ما را مكلف كرده كه با این طور اشخاص, با این طور ظلم, با اینهایى كه اساس اسلام را دارند متزلزل مى كنند و همه مصالح مسلمین را دارند به باد مى دهند, ما مكلفیم كه با اینها معارضه و مبارزه بكنیم. اگر یك وقتى هم دستمان برسد, دست به تفنگ مى كنیم و معارضه مى كنیم. خودمان تفنگ به دوشمان مى كنیم و معارضه مى كنیم.))
فراز فوق, بیانگر موضع همه جانبه حضرت امام(ره) در قبال نارساییها و ناروایى هاى موجود در جوامع بشرى است. اگر اغلب نهضتهاى اسلامى و اصلاحى در كشورهاى اسلامى جهت گیرى اصلاحى و مبارزاتى شان را در ابعاد خاص متمركز نموده و احیانا به وعظ و ارشاد و جهت دهى افكار و اذهان توده هاى مردم اكتفا نموده اند, حضرت امام با ارایه استراتژى جدید و فراگیر, روند مبارزات ضد استعمارى و آزادى خواهانه را در كلیه ابعاد سیاسى, اجتماعى, فرهنگى و نظامى پیشنهاد مى نمایند. شكل گیرى خیزشهاى اسلامى در قالب مبارزه همه جانبه علیه استبداد و استعمار در برخى جوامع اسلامى, كاملا از این استراتژى بهره برده و همین نكته, ضرورت انتقال نهضتهاى اسلامى از رویكرد اصلاحى به نگرش انقلابى و ضرورت انقلاب اسلامى را موجب مى گردد.

تاكید بر امت اسلامى

اندیشه شكل گیرى و تحقق امت واحده اسلامى بر بنیان اعتقادى و ایدئولوژى اسلامى, از دیرباز مورد اهتمام و تاكید مصلحان دینى و پیشگامان نهضت اسلامى قرار داشته است. استراتژى وحدت حول محوریت امت واحده اسلامى, در اندیشه سیاسى, دینى حضرت امام(ره) از جایگاه بلندى برخوردار مى باشد. رابطه عمیق و همه جانبه اعتقادى و دینى میان نهضتهاى اسلامى, موجب شد كه حضرت امام(ره) از طریق ترویج و اشاعه تز امت واحده اسلامى, انقلاب اسلامى ایران را با نهضتهاى اسلامى جهان پیوندى استوار و ناگسستنى بخشیده و تحقق این ایده را كارسازترین استراتژى در مبارزه با جهان خواران و نیل به پیروزى عنوان نمایند. حضرت امام(ره) در این زمینه مى گویند:
((ما براى دفاع از اسلام و ممالك اسلامى و استقلال ممالك اسلامى, در هر حال مهیا هستیم. برنامه ما كه برنامه اسلام است ; وحدت كلمه مسلمین است ; اتحاد ممالك اسلامى است, برادرى با جمیع فرق مسلمین است در تمام نقاط عالم, هم پیمانى با تمام دول اسلامى است در سراسر جهان... .))
دقیقا همین نگرش در نهضت دینى ایران و بنیانگذار آن است كه نهضت اسلامى را خصلتى فرا مرزى و فراگیر بخشیده و مبارزات رهایى بخش را در اقصى نقاط جوامع اسلامى و بلكه جوامع بشرى هدایت مى كند: ((ما براى اینكه وحدت امت اسلام را تامین كنیم, براى اینكه وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولتهاى دست نشانده آنها خارج و آزاد كنیم ; راهى نداریم جز اینكه تشكیل حكومت بدهیم... .))
ثمرات ارزشمند و عمیق این تفكر در ایجاد همسویى میان جبهه نهضت جهانى اسلام است كه كارسازترین استراتژى در مبارزه ضد استعمارى ملل مسلمان و مستضعف محسوب مى گردد:
((امروز مسلمانان در همه جاى آسیا تا قلب آفریقا, در تمام خاورمیانه و در اروپا و آمریكا همه احساس مى كنند كه جزء یك جامعه جهانى بزرگ هستند ; یعنى جزو امت اسلامى. این را امام(ره) در دنیا به وجود آورد. احساس شعور نسبت به امت اسلامى, بزرگترین حربه در دفاع از اسلام در برابر استكبار است.))
با توجه به اصول و مبانى سیاست دینى حضرت امام در قبال امت اسلامى و جوامع بشرى, مى توان رابطه عمیق و همه جانبه انقلاب اسلامى و نهضتهاى دینى در سراسر جهان را به خوبى كشف و مطالعه نمود. در همین راستا, تاثیرات ژرف و گسترده اندیشه هاى سیاسى آن حضرت بر نهضتهاى اسلامى را مى توان شناسایى كرد. عمق این تاثیر را زمانى مى توان دریافت كه در اعتراضات و گفته هاى بیگانگان و مخالفین انقلاب اسلامى را مورد غور و وارسى قرار دهیم. رابین رایت, یكى از متفكرین غربى در این زمینه اظهار مى دارد كه: ((سیزده سال پس از آنكه اولین حكومت مذهبى مدرن جهان با انقلاب ایران پایه گذارى شد, اسلام بار دیگر به عنوان یك اسلوب سیاسى قدرتمند مطرح شده است.)) و بدین سان, مى توان گفت نهضتهاى اسلامى پس از سالها تجربه ناكام و ناموفق كه با ركود و سكون همراه گشته و نسبت به توانمندى مدیریت معقول جامعه به وسیله تعالیم دینى نوعى تلقى منفى و ناباورانه را در میان جوامع موجب گردیده بود; با ظهور احیاگرایانه پیشگام نهضت دینى ایران, حضرت امام خمینى(ره) از تحرك و پویایى جدیدى برخوردار گردید و یك بار دیگر سیماى موفق و كارامد اسلام و ایدئولوژى دینى در حوزه سیاست و مدیریت زندگى جمعى انسان, در بخشى از قلمرو جهان اسلام به شكل خیره كننده اى تبلور یافت. بدین ترتیب, نهضتهاى اسلامى نسبت به مبانى اعتقادى و فكرى خود ایمان راسخ یافته و به آینده روشن و موفق مبارزاتى خویش, امیدوار گردیدند.
اگر اثرات ژرف و همه جانبه امام خمینى(ره) بر نهضتهاى اسلامى را در یك نگاه گذرا و كلى بررسى نماییم, خواهیم دید كه نهضت اسلامى در كلیه جوامع دینى, در دو بعد نظرى و عملى تاثیرپذیرى جدى از انقلاب اسلامى ایران داشته است. هر چند برشمردن و تبیین تمامى دستاوردهاى جهانى انقلاب اسلامى ایران, خود بحث جداگانه اى را مى طلبد; اما در پایان این نوشتار صرفا مهمترین تاثیر امام خمینى(ره) بر نهضتهاى اسلامى در دو بعد نظرى و عملى طرح و مورد جمع بندى قرار مى گیرد.

تاثیر نظرى امام خمینى بر نهضتهاى اسلامى

همان طور كه در لابلاى مطالب قبل اشاره شد, به لحاظ نظرى, اندیشه هاى سیاسى    دینى حضرت امام(ره) تاثیرات عمیق و همه جانبه اى را بر نهضتهاى اسلامى از خود به جاى گذاشت. رویكرد مثبت نسبت به مدیریت معقول تعالیم دینى در حوزه هاى مختلف حیات جمعى انسان, امید به آینده روشن و موفق و مهمتر از همه, اعتماد به هویت دینى و اسلامى جوامع مسلمان, از بارزترین تاثیرات حضرت امام در بخش نظرى محسوب مى گردد. پیوند عمیق و همه جانبه اى كه امام(ره) بین انقلاب اسلامى ایران و نهضتهاى دینى در سراسر عالم برقرار مى نمایند, از یك سو نهضت دینى مردم ایران را به عنوان نقطه اتكا و منبع حمایتى براى این نهضتها قرار داد و از سوى دیگر, بنیان قدرتمند ایدئولوژى انقلاب, نهضتهاى اسلامى را نیز از مبانى فكرى و ایدئولوژى پویا و بالنده اى برخوردار نمود.
پیروزى انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمینى و تفسیرى كه او از اسلام ارایه كرد, دو انقلاب در سطح دنیاى اسلام ایجاد كرد; انقلاب در داخل اسلام و گرایشات فقهى اسلام, به طورى كه لزوم حركت و جنبش را در این عصر مورد تاكید قرار مى داد... و انقلاب دوم, آن بود كه در سطح دنیاى خارج از دین اسلام, فقهى را به وجود آورد و تاكید بر این موضوع داشت كه اسلام مى تواند تغییر ایجاد كند و مى تواند به حاكمیت برسد و دولت تاسیس كند; بر خلاف فكرى كه از دوره نهضت اروپا علیه اسلام بود, برخلاف دوره انتشار افكار ماركسیستى كه اعتقاد داشت دین ملتها را ضعیف مى كند و افیون ملتها است. به همین دلیل, انقلاب امام به مثابه تغییر بزرگى است كه در دهه هشتم قرن بیستم در دنیا و در سطح حركتهاى اسلامى و شخصیتها رفته رفته بوجود آمد.

موضع حمایتى امام از نهضتهاى اسلامى

بنیانگذار جمهورى اسلامى به دور از سازشهاى سیاسى و تعارفات رایج دیپلماسى معاصر, با اعتقاد راسخ به مسوولیت دینى خویش در قبال امت اسلامى, همواره بر موضع حمایتى خود از نهضتهاى اسلامى پاى فشرده و تا آخرین مرحله, پشتیبانى همه جانبه و بى دریغ خویش را از این جنبشها اعلام داشته اند.
((ما از تمام نهضتهاى آزادى بخش در سراسر جهان كه در راه خدا, حق و حقیقت و آزادى مبارزه مى كنند, پشتیبانى مى كنیم. ما بار دیگر پشتیبانى بى دریغ خود را از برادران مسلمان و مظلوم افغانى اعلام مى داریم و اشغال اشغال گران را شدیدا محكوم مى نماییم.))
امام در جاى دیگر مى فرمایند:
((من بار دیگر پشتیبانى خودم را از تمام نهضتها و جبهه ها و گروههایى كه براى رهایى از چنگال ابرقدرتهاى چپ و راست مى جنگند, اعلام مى نمایم. من پشتیبانى خود را از فلسطین رشید و لبنان عزیز اعلام مى دارم.))
حمایت و پشتیبانى از جنبشهاى رهایى بخش و اسلامى كه بر باورهاى سیاسى, دینى حضرت امام(ره) استوار بوده, موضع حمایتى و ظلم زدایى او را نه تنها در محدوده نهضتهاى اسلامى محدود ننموده كه فراتر از آن, تمامى جنبشهاى رهایى بخش و ضد استعمارى را مورد توجه قرار داده است: ((ما از تمام كشورهاى زیر سلطه براى به دست آوردن آزادى و استقلال, كاملا پشتیبانى مى نماییم و به آنان صریحا مى گوییم كه حق گرفتنى است.))
در یك بررسى گذرا و اجمالى, مى توان گفت كه جنبشهاى اسلامى عمدتا با دو معضل اساسى روبرو بوده اند:
1   درك ناقص و احیانا متضاد پیشگامان نهضت از تعالیم و آموزشهاى دینى;
2   واكنش تند و منفى در برابر پدیده هاى فرهنگى و تمدن مغرب زمین.
نقیصه نخست, جنبشهاى اسلامى را از داشتن یك بنیان اعتقادى جامع و قدرتمند كه پاسخگوى معضلات و نیازمندىهاى جوامع معاصر باشد, محروم مى ساخت و مشكل دوم, موجب مى شد كه از یك سو جنبشهاى مزبور از دستاوردهاى علمى و فرهنگى جدید محروم شده و از سوى دیگر, این جنبشها در میان جوامع به عنوان بنیادگرایى غیر موجه و خشونت طلب معرفى گردد.
در مورد نخست, حضرت امام(ره) با ارایه تفسیر جامع و همه جانبه از تعالیم دینى, تلاش نمود تا بنیان فكرى و ایدئولوژیكى جنبشهاى اسلامى را غنا و قدرت بخشد. در این راستا, ایشان میراث گرانقدر و مهم اندیشه تحول در اذهان مسلمین را سامان داده و با نگرش فقاهتى و واقع گرایانه خویش بین میراث اسلامى گذشته و باورهاى دینى با تغییرات و نوآوریهاى عصر جدید, نوعى پیوند و ارتباط منطقى را برقرار نمود. حضرت امام با تاكید بر اسلام به عنوان دین مترقى, زنده و خردمندانه, هویت دینى مسلمین را احیا و احساس افتخار و اعتقاد به اینكه اسلام مى تواند جوابگوى نیازهاى انسان معاصر باشد, به وجود آورد.
در مورد دومین نقطه ضعف جنبشهاى اسلامى, حضرت امام(ره) با یك نگرش دو سویه در برابر غرب و مظاهر جدید تمدن و فرهنگ غربى, تلاش نمود تا جمود فكرى و فرهنگى را از اندیشه دینى زدوده و نوعى تفكیك میان جنبه هاى مثبت و منفى تمدن جدید بوجود آورد. ایشان در این راستا, نگرانیهاى داخلى جامعه را با ضرورت پاسخگویى به تهدید فرهنگ غربى و ملزومات نوگرایى درهم آمیخته و تلاش نمود تا بین نوگرایى غیر دینى و سنت گرایى مذهبى, ارتباط و همسازى ایجاد نماید. نوگرایى دینى حضرت امام(ره) یك برخورد دوگانه و جذب و دفع همزمان با غرب را ارایه مى دهد. بنابراین, تاثیرى كه حضرت امام(ره) در بعد نظرى بر جنبشهاى اسلامى از خود به جا گذاشت, علاوه بر اینكه پاسخ منطقى و مناسبى براى چالش نهضتهاى اسلامى با غرب ارایه نمود, قوىترین احساس هویت دینى و باور راسخ بر كارامد بودن تعالیم دینى و ایدئولوژى اسلامى را نیز از خود به یادگار گذاشت. بنابراین,
((تاثیر قابل توجه انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمینى, آن است كه اسلام و مسلمانان به عنوان نیروى سیاسى و مذهبى جدى تلقى شدند و در نتیجه, مسلمین و تفكر آنها موضعى بسیار قوىتر از سابق در محاسبات و ارزیابیهاى سیاسى ابرقدرتها پیدا كرد. براى اثبات این مدعا, مى توان به آثارى كه تحت عناوین ; ((قدرت جهان اسلام)) ((حضور اسلام در صحنه)) در تجدید حیات اسلام نوشته شده است, استناد كرد.))

تاثیر عملى امام خمینى بر نهضتهاى اسلامى

اثرات عمیق اندیشه هاى والاى رهبر دینى نهضت اسلامى ایران بر نهضتهاى اسلامى, تنها در بعد نظرى و فكرى محصور نگردیده; بلكه در بعد عملى نیز روند حركت نهضتهاى اسلامى را تحت تاثیر داشته است. این امر در اندیشه سیاسى حضرت امام نیز از جایگاه بلندى برخوردار بوده است. اگر حضرت امام(ره) صدور انقلاب را به مثابه یك اصل اساسى عنوان نموده و آن را در قالب انتقال تجربیات انقلاب اسلامى ایران تعریف مى كنند, این امر به مفهوم تاثیرگذارى عینى و عملى اندیشه هاى سیاسى و انقلابى ایشان بر نهضتهاى اسلامى است. از سوى دیگر, اغلب جنبشهاى اسلامى و كشورهاى مسلمان, در روند مبارزات ضد استعمارى شان, از تجربیات و دستاوردهاى عینى انقلاب اسلامى ایران بهره برده اند كه خود, جنبه هایى از تاثیرپذیرى عملى این جنبشها از امام خمینى را به نمایش مى گذارد.
((امتیازات خاصى كه امام راحل(ره) به جاى گذاشت و بر تمام مردم جهان تاثیر نهاد, علاوه بر افكار و سیاستهایش, روش حیات و زندگى امام است. روش ساده و خاضعانه با روشى كه براى دنیاى معاصر نامانوس است. ))
دقیقا همین درس زندگى است كه روحیه مبارزه و تقابل كوخ نشینان و مستضعفین در بند را در برابر استكبار و زورمندان جوامع بشرى, جان دوباره بخشید. در همین زمینه, از زبان یكى از نویسندگان مصرى چنین مى خوانیم:
استقلال جدید نامیبیا و موج صلح موجود در جنوب آفریقا به هر صورت, نتیجه اى از این حركت ایران است. علاوه براین, جمهورى اسلامى ایران با رهبرى امام خمینى, یك حامى سیاسى, دیپلماتیك و مادى براى حركتهاى آزادى بخش در جنوب آفریقا و استانهاى مرزى تحت حمایت آن به شمار مى رفت. انقلاب ایران به مستضعفان در حال جنگ جنوب آفریقا نیز كمك دومى در جنگ علیه سلطه نژادى داد.
اتكا و اعتماد جنبشهاى اسلامى بر توده هاى مردم به عنوان مهمترین استراتژى موفق و پیروزمند و تكیه بر نیروى معنوى ایمان مردم به دور از سازشهاى سیاسى, از مهمترین آثار و دستاوردهاى نهضت دینى حضرت امام بود كه مسیر مبارزاتى جنبشهاى اسلامى را روندى جدید بخشیده و به آینده موفق امیدوار ساخت. ((نتیجه گیرى دیگرى از انقلاب اسلامى, این است كه یك نهضت اسلامى نه تنها به خودى خود با مخالفت كلیه ابرقدرتها و عمال محلى آنها روبرو مى گردد; بلكه چنین نهضتى براى اینكه اصیل باشد و شانس موفقیت داشته باشد, باید سازش ناپذیر بماند.)) همچنین سیره عملى و موفق حضرت امام, تامین منافع عموم مردم مسلمان و گره زدن نهضت اسلامى با توده هاى مردم را به عنوان یك استراتژى موفق در مسیر مبارزات ضد استعمارى بازگو نمود.
((این انقلاب, نتیجه دیگرى نیز در بردارد. و آن, این است كه نهضت اسلامى چنانچه با منافع و خواستهاى مردمى به نحو صمیمى تلفیق یابد و یا در سطح ایدئولوژى محض محصور نگردد و چنانچه سازش ناپذیر بوده و هر گونه مشاركت در نظام موجود را رد كند, قادر خواهد بود بر كلیه رقباى غیر مذهبى سبقت جوید.))
و بالاخره اینكه, اسلام تولد مجدد خود را از امام خمینى دارد و او بود كه با احیاى ارزشهاى فراموش شده میلیونها انسان, تعجب رهبران غرب و جهانیان را برانگیخت. و دقیقا در همین راستا است كه دشمنان تاریخى انقلاب اسلامى, عاجزانه مجبور به اعتراف مى شوند كه ((آیه ا... خمینى الهام بخش مبارزات ضد اسرائیلى در لبنان و اراضى اشغالى است و تمامى گروههاى مبارز اسلامى در مصر, فلسطین اشغالى, لبنان, اردن و سوریه را باید طرفدار امام خمینى نامید.))
پیشگامان جنبشهاى اسلامى در گذشته, عمدتا از رابطه جدى و همه جانبه با توده هاى مردم محروم بوده و همین نكته, یكى از عوامل ناكامى این جنبشها را تشكیل مى دهد. تاثیر عملى امام خمینى بر نهضتهاى اسلامى در ارایه یك استراتژى عینى و موفق مبارزاتى بود كه بر اساس آن, علما و روشنفكران به عنوان پیشگامان جنبش اسلامى با توده هاى مردم تركیب مى گردند. این, در حالى است كه اغلب پیشگامان نهضت اسلامى, توده هاى مردم را به عنوان جاهل و مسلمان ظاهرى مى خواندند و به همین دلیل, از حمایت توده ها نیز محروم مى گردیدند. تركیب علما و توده هاى مردم مسلمان در ایران, قدرت ممتاز و شكست ناپذیر اسلام را پدید آورد كه رژیم حاكم را سرنگون ساخت. ))

خلاصه و جمع بندى

گفته شد اندیشه سیاسى حضرت امام(ره) كه تشكیل حكومت اسلامى در ایران متبلور عینى آن است, به دلیل خصلت دینى و ماهیت مكتبى خود, از پیوند عمیق و ناگسستنى با نهضت اسلامى در جهان برخوردار بوده است. به طور كلى آثار و دستاوردهاى نهضت دینى و پیروزمندانه حضرت امام در ارتباط با جنبشهاى اسلامى و نهضت جهانى اسلام را در دو بخش نظرى و عملى مى توان تحلیل و ارزیابى كرد. خصلت جهانى بودن انقلاب اسلامى ایران و اصولى چون; دعوت ; صدور انقلاب, جبهه مستضعفین, ظلم زدایى و استكبار ستیزى و تاكید بر امت اسلامى و وحدت جهانى اسلام, مهمترین محورهایى است كه مى توان رابطه تاثیر انقلاب اسلامى ایران بر نهضت اسلامى و جنبشهاى اسلامى را ذیل آن طرح و وارسى نمود. از سوى دیگر, مجموعه آثار و دستاوردهاى جهانى انقلاب اسلامى و نقش امام خمینى(ره) نسبت به نهضتهاى اسلامى را در دو بعد كمى و كیفى مى توان مورد بحث و بررسى قرار داد. از فرداى پیروزى انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمینى(ره) و تحت تاثیر آن, جهان اسلام متحول شد. یكى از تجلیات این تحول را باید در تغییر كمى و كیفى جنبشهاى اسلامى و رهایى بخش جست و جو كرد. از نظر كمى, شمار جنبشهاى اسلامى افزایش یافت و از خاور دور تا كرانه هاى اقیانوس اطلس و مغرب اسلامى را در برگرفت كه در این خصوص, جنبشهاى رهایى بخش در كشمیر, افغانستان, تونس, الجزایر, آسیاى میانه و كشورهاى حوزه خلیج فارس را مى توان نام برد. تغییرات كیفى محسوس تر بود; حركتهاى ملى, ماركسیستى و التقاطى رنگ باخته و تحركات اسلامى نضج گرفت. افغانستان, نمونه جایگزینى قیام اسلامى به جاى حركات ماركسیستى است و لبنان و فلسطین نمود جانشینى اسلام انقلابى به جاى حركات قومى و التقاطى است. نمونه روشن تغییر كیفى نهضتهاى اسلامى را در اظهار نظر یكى از پیشگامان نهضتهاى اسلامى چنین مى خوانیم:
((در نتیجه تاثیر انقلاب اسلامى تحت رهبرى امام خمینى, مسلمانان سراسر جهان به یك زبان و افكار تازه سیاسى براى محاوره دست یافتند. این زبان و افكار سیاسى جدید, به كالبد فرهنگ سیاسى اسلام جان تازه اى بخشید و مسلمانان را در سراسر جهان وارد معادلات سیاسى كرد.
حضرت آیه ا...خامنه اى مقام معظم رهبرى در خصوص تاثیر كمى انقلاب اسلامى و امام خمینى(ره) بر نهضتهاى اسلامى معاصر چنین مى گویند:
((امروز جوانان مسلمان در مصر, الجزایر, سودان و دیگر كشورهاى شمال آفریقا, خاورمیانه و شرق آسیا به نام جمهورى اسلامى ایران و امام عظیم الشان شعار مى دهند و این, در حالى است كه پیوسته صدها كتاب علیه تشیع و نظام اسلامى, در جهان انتشار مى یابد و هدف از آن, خاموش كردن شعله عشق و ایمان جوانان مسلمان در سراسر جهان نسبت به ایران اسلامى است... مسلمانان در اقصى نقاط جهان از حاكمیت اسلام در سرزمین ایران امید و نشاط مى گیرند و جوانان و روشنفكرانى كه به اسلام روى آورده اند, با الهام از همین كانون نورانى, در راه احساسات اسلامى خود مبارزه و فداكارى مى كنند.))
آنچه امروز نهضتهاى اسلامى با آن روبرو است, نه ضعف بنیانهاى فكرى و ایدئولوژیكى است و نه فقدان تجربیات كارى و استراتژى مبارزاتى ; بلكه مشكل امروزه جنبشهاى اسلامى, فقدان انسجام و همسویى و در نتیجه فقدان یك جهت گیرى قاطع و جدى در برابر نظام سیاسى حاكم بر جهان است. بدون تردید, اندیشه هاى امام خمینى(ره) و راه و رسم زندگى سیاسى او مى تواند جنبشهاى اسلامى را در این زمینه یارى رسانده و كاستیهاى موجود را رفع و یا حداقل تقلیل بخشد.


منبع: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی