تبیان، دستیار زندگی
در سال 1941 که جهان درگیر بزرگ‌ترین جنگ تاریخ بود سه هم‌نفس در استانبول تصمیم گرفتند علی‌رغم بیطرفی کشورشان در جنگ آتشی دیگرگونه برپا کنند. این سه نفر که می‌توان از آنها با عنوان «مثلث آتش» شعر مدرن ترک یاد کرد، در دومین سال جنگ با چاپ کتاب مشترک «غریب»..
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ماه، جمجمه پدران‌مان بود

نگاهی به جریان شعری غریب و شعر ملیح جودت آندای به بهانه چاپ کتاب «گیلگمش در پی جاودانگی» با ترجمه شادروان شهرام شیدایی

ماه، جمجمه پدران‌مان بود


در سال 1941 که جهان درگیر بزرگ‌ترین جنگ تاریخ بود سه هم‌نفس در استانبول تصمیم گرفتند علی‌رغم بیطرفی کشورشان در جنگ آتشی دیگرگونه برپا کنند. این سه نفر که می‌توان از آنها با عنوان «مثلث آتش» شعر مدرن ترک یاد کرد، در دومین سال جنگ با چاپ کتاب مشترک «غریب» پا در جاده‌ای گذاشتند که در کمتر از سه دهه شعر ترکیه را به شعر اروپا رساند.


اورهان ولی (1950-1914) که رهبر این جریان به شمار می‌رود، در ایران نسبت به دو شاعر دیگر شاعر شناخته‌شده‌تری است زیرا تقریبا تمام اشعار و نوشته‌های او در کتاب مثال‌زدنی «رنگ قایق‌ها مال شما» به همت شادروان شهرام شیدایی ترجمه شده و از هفت سال پیش در دسترس ماست. به غیر از این کتاب باید از کتاب «تو خواب عشق می‌بینی من خواب استخوان»، که ترجمه‌ای است عالی از شعرهای برگزیده اورهان ولی که توسط آقای احمد پوری به چاپ رسیده است. از دومین شاعر این جریان یعنی اکتای رفعت (1988-1914) به غیر از چند شعری که  اینجا و آنجا به چاپ رسیده تنها یک کتاب به فارسی ترجمه شده؛ پکی از یک سیگار با ترجمه روان رسول یونان. چندی پیش نیز ترجمه‌ای از اشعار ملیح جودت آندای (2001-1918) به چاپ رسید و سه‌گانه ترجمه حداقل قسمتی از اشعار این سه تفنگدار شعر مدرن ترک به فارسی کامل شد. در این نوشتار خواهیم کوشید نگاهی گذرا به جریان غریب، شعر ملیح جودت آندای و ترجمه شادروان شیدایی بیندازیم.

آنها شعر ترک را از رختخواب‌های کسالت‌آور، از تنبلی‌های مزمن و از بیماری‌های تقدیری مسلط بیرون کشیدند و نجات دادند.

نخستین جرقه‌های این حرکت غریب و تا حدی نیز عجیب در اوایل دهه 1930 زده شده که بعدها نام «شعر نوی اول» (birinci yeni) به خود گرفت. این حرکت به‌زودی همه‌گیر شده گسترش چشمگیری یافت و شاعران آن دوره را- مخصوصا پس از چاپ کتاب «کوچه‌ای با پرچم» اکتای رفعت در سال 1955 و آغاز شعر نوی دوم (ikinici yeni)- به زیر تاثیر خود گرفت. البته پاره‌ای از منتقدان نسبت دادن شعر نوی اول را به جریان غریب درست نمی‌دانند و اعتقاد دارند که شعر نو در دوره تنظیمات (1880-1839) شروع شده و حرکت غریب حرکت چهارم و پنجم شعر نوی ترکیه محسوب می‌شود اما روی‌هم‌رفته درست همان‌طور که حرکت ناظم حکمت منهای یک دوره کوتاه تاثیرپذیری از مایاکوفسکی مستقل بوده جریان غریب نیز استقلال کامل داشته است. هرچند خود ناظم در موضعگیری‌های خود حمایت خویش را از این جریان اعلام داشته بود و زمانی که ناظم حکمت در زندان بود، سه همفکر جریان غریب برای آزادی وی دست به اعتصاب غذا زدند.

عصیان ادبی غریب در مجموع بر پایه‌های ذیل استوار بود:

  1. - دوری‌جستن از زبان سانتی‌مانتالیسم در شعر و نزدیک شدن به زبان آرگو
  2. - گریز از فضاهای پرطمطراق
  3. - پرهیز از بازی‌های زبانی و صنایع دست‌وپا گیر ادبی
  4. - رها بودن از قید وزن و قافیه
  5. - داشتن نگاه جهان وطنی

البته باید توجه داشت که فاصله زمانی مرگ اولین و آخرین شاعر این جریان (اورهان ولی در 1950 و ملیح جودت در 2001 چشم از دنیا فرو بستند) دقیقا نیم‌قرن است و در این مدت تغییراتی در بعضی اصول این جریان پدید آمد. به‌طوری که مثلا در بعضی از شعرهای ملیح جودت می‌توان رگه‌هایی از ملی‌گرایی ترک یافت؛ چیزی که در شعرهای اورهان ولی و اکتای رفعت نمی‌توان نظیر آن را پیدا کرد.  به قول شهرام شیدایی آنها شعر ترک را از رختخواب‌های کسالت‌آور، از تنبلی‌های مزمن و از بیماری‌های تقدیری مسلط بیرون کشیدند و نجات دادند. ملیح جودت را باید از جهاتی خوش‌شانس‌تر از دو رفیق شفیقش به حساب آورد. او علاوه بر اینکه این شانس را داشت اروپا را از نزدیک ببیند، 50 سال بیشتر از اورهان ولی و نصف این مدت بیشتر از اکتای رفعت وقت داشت که وقف شاعری‌اش بکند. آندای دوره‌های مختلفی را در شعر تجربه کرده است. زبان شعری او که مدام در حال جست‌وجوی مفاهیمی نو بود از گستردگی و تنوع خاصی برخوردار است و حتی زمانی که آندای همراه دو دوست خویش شعر اجتماعی می‌سرود شعرهای لیریک وی در سطح بالایی نسبت به آن دو قرار داشت: تا سال 1956 که مجموعه شعر پابه‌پای هم (Yan Yana) را به چاپ رساند ملیح جودت مدرنیستی کامل بود، با ویژگی‌های کسی که هنوز برخی از پل‌های سنت را پشت‌سرش فرو نریخته بود؛ ولی با چاپ این کتاب او با نشان‌دادن شخصیت شعری خویش به آوانگاردی در شعر مدرن تبدیل شد و با چاپ مجموعه شعر اودئیسئوس با دست‌های بسته (1962) سبک جدیدی را در شعر ایجاد کرد و نه‌تنها در شعر ترک که در شعر جهانی دست به نوآوری زد:

شهرام شیدایی در آخرین نوشته خود درباره شعر ملیح جودت می‌نویسد «با چاپ مجموعه شعر «اودئیسؤس با دسته‌های بسته» او به لحاظ زبانی و تفکر شعری و از منظر رویکردهای فلسفی تا مرز گسست کامل از شعر ترکیه پیش رفت. او با این مجموعه تنه شعرهایش را از خاک فرهنگ آشنا و شناخته خودش کند. جان‌کن شد و ریشه‌هایش را به اقلیم‌های ناشناخته و دوردست برد.» ملیح جودت آندای، از نمایندگان سرشناس شعر ترکیه در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست‌ویکم (البته او فقط توانست تا قرن 21 را عمر کند) است و در اواخر قرن بیستم به همراه فاضل حسنوداغلارجا (که در زمان مرگش در سال 2008 به‌عنوان بزرگ‌ترین شاعر زنده ترک معروفیت جهانی داشت،) آتیلا (که به تنهایی یک مکتب شعری بود) و ایلهان برک (که او را رنگین‌کمان طلایی شعر مدرن ترک لقب داده‌اند) یکی از چهار ضلع مربع شعر ترک را تشکیل می‌داد و شاید از همین‌رو مجله Courrier یونسکو در سال 1971 نام وی را همتراز نام‌هایی چون دانته، سروانتس، اونامونو و... ردیف کرده بود. (او علاوه بر شاعری، نویسنده و نمایشنامه‌نویس مطرحی نیز بود.)

دومین شاعر معروف ترک- پس از ناظم حکمت که کتابی مستقل از او در ایران چاپ شد- اورهان ولی بود و کسی که این طلسم را شکست شادروان شهرام شیدایی بود که با کتاب «رنگ قایق‌ها مال شما» ما را با شاعر بزرگ دیگری از همسایه غربی‌مان آشنا کرد. اهمیت کار شیدایی در این بود که علیه فضای غالب در زمینه گزینش و ترجمه شعر عمل کرده بود. شیدایی با ترجمه کتابی مستقل از شعر ملیح جودت آندای به نام «گیلگمش در پی جاودانگی» این روند را ادامه داد و به کمال رساند، البته مرگ امان نداد تا خود چاپ کتاب را به چشم ببیند. او در ترجمه شعرهای این کتاب به زبانی دست یافت که کمتر ما را به یاد ترجمه بودن کتاب می‌اندازد و همان‌طور که عنایت سمیعی منتقد سرشناس و سراینده «شادیانه‌های روزهای بهتر» در مراسم رونمایی کتاب اشاره کردند «شهرام شیدایی به سراغ شاعرانی نمی‌رفت که در زبان اصلی هم باید به زور حرف و حسی از آنها بیرون کشید، انتخاب او در ترجمه اشعار همواره پیشنهادی تازه را برای شعر فارسی به همراه داشت. از طرف دیگر تامل شیدایی فقط به شاعرانی که برمی‌گزید تا از طریق آنها پیشنهادی تازه ارائه دهد، محدود نمی‌ماند بلکه دقت او در ترجمه به همان اندازه دارای اهمیت بود و من حدس می‌زنم شیدایی با توجه به سبک هر شاعر زبانی به فراخور در فارسی آفریده باشد» و حدس این منتقد گرانمایه بجاست؛ ولی به نظر می‌رسد این حرف‌ها درمورد «گیلگمش در پی جاودانگی» بیشتر مصداق داشته باشد تا درباره «رنگ قایق‌ها مال شما». البته در این میان نباید تفاوت‌های زبانی و فکری اورهان ولی و ملیح جودت آندای به‌ویژه پس از دور شدن ملیح جودت از جریان غریب و نیز فاصله زمانی پنج‌ساله بین ترجمه شعرهای این دو شاعر را فراموش کرد.

مورد جالبی که با مقایسه و مقابله بعضی از ترجمه‌ها با متن اصلی آنها می‌شود متوجه شد این است که شیدایی اشعار سخت را بهتر ترجمه می‌کرد تا شعرهای آسان را.

بخش ادبیات تبیان


فرهیختگان - آیدین‌ آدی‌وار