به یاد غواصان دریا دل
چند شعر از شاعرانمان که برای ۱۷۵ غواص شهید عملیات کربلای ۴ سروده اند.
حسین احدی قورتولموش:
دل را بـه آب زدی و نـرفـت آبــروی وطـن
از خـون عـشق رنـگ تـو پـر شد سبوی وطن
غواص رودخـانـه ی خـون گشت جان و تنت
تـا غـرقِ خونِ خود نشود چـشم و روی وطن
در زیـر آب، در پـی خـاک وطــن شنا کردی
قـطـعـاً شنیده بودی از آن آبِ پاک، بوی وطن
جــان را سـپـردی و رفـتی، عقیدهات این بود
از سـر مـبـاد کـم شـودش تـار مــوی وطــن
دشـمـن اگـرچه زنده به گورت کند، نمی میری
یاد تو زنده است در دل و در جان و کوی وطن
سرگـفتمان خاک و غیرت و ناموس، نام توست
چون غیرتت شـده فصـلالخطاب گفتگوی وطن
ای مظهر صداقت و ایمـان و پـاکـی، ای شـهید،
خـواهـم صـدا کـنـمـت «رو سـفـید قوی» وطن
*
بشری صاحبی:
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که درد عشق را هرگز نمی فهمند، عاقل ها
نه آدابی، نه ترتیبی که حکم عاشقی، حب است
ندارد عشق جایی بین توضیح المسائل ها
به ذکر یا علی آغاز شد این عشق
پس غم نیست، اگر آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل
همین که دل به لبخند کسی بستند، فهمیدند
جرس فریاد می دارد که بر بندید محمل ها
به یمن ذکر یا زهرایشان، شد باز معبرها
که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزل ها
شب حمله به گو ش موج ها خواندند غواصان
کجا دانند حال ما سبکبالان ساحل ها
چنین با دست بسته سر درآوردند از گل ها
چگونه موج فتنه غرق خاک و خونشان کرده
که بی تابست بعد از سال ها از داغشان، دل ها
و راز دست های بسته آخر فاش شد، آری
نهان کی ماند آن رازی کزو سازند محمل ها
شهادت آرزوشان بود و از دنیا گذر کردند
*
امیرعلی سلیمانی:
شب آمده ست از همه سو اما، پیداست آفتاب نمیمیرد
دل، آن دلی که عزم سفر دارد، هنگام اضطراب نمیمیرد
ای ماهیان گمشده در طوفان، هستید و نیستید، خدا را شکر
دریا همین که میل خطر دارد، جز کف، به جز حباب نمیمیرد
از (کربلای چار) خبر دارم، از عزم بی نهایت سربازان
گفتند: بی شکایت میمیریم، صد شکر انقلاب نمیمیرد
اروند گریه کرد چنین روزی، بود این شکست اول پیروزی
در چشمهای خوف و رجا دیده، آن خاطرات ناب نمیمیرد
ای دشمنان سمت خطر رفته، آه ای شهابهای هدر رفته
آری ستارهها همه میمانند، امشب به جز شهاب نمیمیرد
دستی که بال روشن پرواز است، دستی که دست روشن اعجاز است
دستی که بسته هم بشود باز است، این دست با طناب نمیمیرد
ای ماهیان زنده بفرمایید، برگشتهاید و زنده تر از مایید
دریا نرفتهها هم میدانند، ماهی درون آب نمیمیرد
*
نفیسه السادات موسوی:
نصف تاریخ عاشقی آب است
قصههای عمیق و پراحساس
قصههایی پر از فداکاری
قصههایی عجیب اما خاص:
قصه آب چشمه زمزم
زیر پاکوبههای اسماعیل
قصه نیل و حضرت موسی
قصه آن گذشتن حساس
قصه حفظ حضرت یونس
توی بطن نهنگ در دریا
یا که نفرین نوح پیغمبر
بر سر مردم نمکنشناس
قصه ظهر روز عاشورا
بستن آب روی وارث آن
کربلا بود و یک حرم، تشنه
کربلا بود و حضرت عباس
بین افسانههای آب و جنون
قصه تازهای اضافه شده:
قصه بیست و هفت سالهای از
صد و هفتاد و پنج تا غواص
منبع: فارس