تبیان، دستیار زندگی
یک رزمنده هشت سال دفاع مقدس و نویسنده کودکان و نوجوانان درمتنی شاعرانه با عنوان «بمیرد قلم که من مرده‌ام!»از وضعیت کودکان سوری ابراز نگرانی کرد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جرم کودکان چیست؟


یک رزمنده هشت سال دفاع مقدس و نویسنده کودکان و نوجوانان درمتنی شاعرانه با عنوان «بمیرد قلم که من مرده‌ام!»از وضعیت کودکان سوری ابراز نگرانی کرد.

جرم کودکان چیست؟

حسن احمدی، نویسنده کودکان و نوجوانان و رزمنده هشت سال دفاع مقدس ، ضمن انتقاد از فریبکاری غرب در ماجرای سوریه، از شرایط سخت و دشوار کودکان سوری در آستانه رویداد فاجعه‌بار جنگ علیه مردم این کشور ابراز نگرانی کرد.

متن نویسنده رمان دفاع مقدسی و نوجوانانه «بازی‌ها و لحظه‌ها» به شرح زیر است:

امان از این آدم‌های!....

نشسته اند. آرام. آرامش دارند. آرام و قرار هم؟!...

سرنوشت یک ملت، باید به دست چه کسانی رقم بخورد؟

بمب‌ها روی سرم فرود می‌آیند...

من، خود آسیب دیده بمب‌های شیمیایی این حضرات هستم.

من یک نویسنده ام. برای کودکان و نوجوانان می‌نویسم.

به عراق که حمله کردند، دردهایم را نوشتم. دردها کشیدم. بارها مردم و زنده شدم. من، یک اهل قلم، آیا جز این توان دیگری دارم؟

نگذارید این اتفاق شکل بگیرد.

آی دنیا! چه می‌کنید؟

شیمیایی بهانه است. بهانه است. باور کنید بهانه است!... شیمیایی زده‌اند؟ چه کس یا کسان؟ آنان بهتر از من و ما می‌دانند!...

فردا که بمب‌ها روی سر کودکان مظلوم سوریه فرود می‌آید، آیا به کدامین گناه، به کدامین جرم باید تن آن‌ها بلرزد و تکه تکه شوند؟

هرگز فراموش نمی‌کنم در عراق، وقتی سربازان وارد خانه‌ای شدند، نوجوانی به همراه مادرش چگونه مثل بید می‌لرزید و سربازان آمریکایی آدم‌های ماشینی بودند! مسخ شده و ....

من، فقط قلم و کاغذ دارم. دلم آرام ندارد. اکنون دست‌هایم می‌لرزند. تنم می‌لرزد! نمی‌توانم و نمی‌دانم چه بگویم!

آی دنیا! ما چه کرده‌ایم؟ چه می‌کنیم؟

جرم کودکان مظلوم دنیا چیست؟

مادران معصوم مرتکب چه گناهی شده‌اند؟ چه کرده‌اند؟...

چرا؟ ... چرا؟...

من یک نو‌یسنده‌ام. بمیرد قلم که من مرده‌ام! ..

شیمیایی بهانه است. بهانه است. باور کنید بهانه است!... شیمیایی زده‌اند؟ چه کس یا کسان؟ آنان بهتر از من و ما می‌دانند!... فردا که بمب‌ها روی سر کودکان مظلوم سوریه فرود می‌آید، آیا به کدامین گناه، به کدامین جرم باید تن آن‌ها بلرزد و تکه تکه شوند؟

به جای نان و عروسک به جای نرمی خواب/ گلوله هدیه چشمان خواهرم کردند

پروانه نجاتی از شاعران کشورمان هم در واکنش به اتفاقاتی که این روزها در جهان اسلام می‌افتد شعری سروده است.

او همراه با شعرش متن کوتاهی هم در این باره نوشته است که شعر و متن این بانوی شاعر در ادامه می‌آید:

شعری برای این روزهای دنیای اسلام و برای دفاعی که مسلمانان سوریه و لبنان و مصر و لیبی و تونس و عربستان و یمن و بحرین و ایران برای مقدس ماندنش تلاش می‌کنند.

با احترام به مجاهدین راه حق در هر زمان و مکان و با هر قومیت و زبانی، از سلسله جنبان این حرکت عظیم یعنی سیدنا الامام روح الله و جانشین برحقش امام خامنه ای، تا سیدحسن نصرالله‌ها و صدرها و حکیم‌ها و محمد الدوره‌ها؛ و به امید آن روز که سایر آزادگان جهان از خواب غفلت برخیزند و فریادها به مشت تبدیل گردد...

برادران عرب بی برادرم کردند

اسیر فاجعه های مکررم کردند

به عمق بی کسی چاه در شبی بی ماه

برای سنگ دل خود کبوترم کردند

چهار سوی گذر را به روی من بستند

شبیه قاعده بازی از برم کردند

مزورانه مرا دست گرگ ها دادند

برای پیرهن پاره پرپرم کردند

لب سکوت گزیدند وقت خوش رقصی

پیاله لب زده در خون شناورم کردند

فروختند مرا با نفیری از نفرت

و بعد هلهله بر زخم پیکرم کردند

به جای نان و عروسک به جای نرمی خواب

گلوله هدیه چشمان خواهرم کردند

برادران عرب، مصری از زر و زورند

که مثل خواب بدی دیر باورم کردند

فرآوری: منیژه خسروی

بخش ادبیات تبیان


منابع: مهر/فارس