نخستین شاعر شعر نو در ایران
قسمت اول :
نخستین شعر نو در ایران را ابوالقاسم لاهوتی در سال 1288خورشیدی سروده است. هرچند بسیاری این صفت را به تقی رفعت (در یادداشتی به تقی رفعت هم می پردازیم) نسبت می دهند دلیلاش هم اینست که رفعت تئوریسین و تحلیلگر خوبی برای شعر نو بود و در مقابل مدافعان شعر سنتی به هیچرو کوتاه نمی آمد و از طرفی هم، لاهوتی نظامی طغیانگری بود که مدام زندگی اش در فراز و فرود کودتا و ضد کودتاها بود واز این شهر به آن شهر و از این کشور به آن کشور در رفت و آمد بود و آنچنان که باید به شعر نمی رسید.
ابوالقاسم لاهوتی نام اصلی اش ابوالقاسم الهامی ست، در سال 1264خورشیدی (جاهایی 65یا 66هم آمده است) در کرمانشاه متولد شد و در فروردین 1336(جایی 35هم آمده است) در مسکو درگذشت.
پدرش کشاورزی ساده (یا کفشدوزی) اما اهل ادب و شعربود. 16 سال داشت که به تهران آمد و یکی دو سال بعد اولین غزل خود را که لحنی آزادیخواهانه داشت، چاپ کرد. نخستین اشعارش در روزنامه های حبلالمتین و ایران نو و هفته نامهی هدف منتشر می شود. خیلی جوان بود که وارد ژاندارمری شد و این روزها همزمان با دوران مشروطهخواهی بود و از آنجایی که لاهوتی صاحب اندیشه های آزادیخواهانه بود روابطش را با انقلابیون و روشنفکران مشروطهخواه گسترش داد. او به ریاست ژاندارمری قم و سپس تبریز می رسد، با طرح کودتایی تبریز را تصرف می کند و طرح تصرف تهران را می ریزد اما با شکست روبرو می شود و در بهمن 1300مجبور می شود به قفقاز بگریزد و بعد نخجوان و تاجیکستان. در آنجا به عضویت حزب کمونیست در می آید و فعالیت های نظامی، سیاسی و فرهنگی فراوانی انجام می دهد. در سال 1326 به ریاست افتخاری آکادمی علوم تاجیکستان می رسد و حتی دوره ی کوتاهی وزیر فرهنگ تاجیکستان امروزی می شود، برای اولین بار او بود که دستگاه چاپ را به دوشنبه برد و در آنجا تئاتر حرفه ای را به صحنه کشاند (هماکنون تئاتر بزرگ دراماتیک تاجیکستان به نام اوست) و دیگر تا پایان عمرش همانجا می ماند و هرگز به وطن باز نمیگردد. لاهوتی در تاریخ فرهنگی و سیاسی معاصر تاجیکستان چهره ی تأثیرگذاریست و تاجیک ها به پاس خدمت هایی که لاهوتی برایشان کرده علاقهی زیادی به او دارند. برخلاف آن چه که در ایران وجود دارد، یعنی از آن احترام و علاقه به آن شکل خبری نیست که لابد دلایل تاریخی اش نیز یافت می نشود!
آثار نوشتاری و شعر به جامانده از لاهوتی:
- کاوهی آهنگر/ قصیدهی کرملین/ تاج وبیرق / ادبیات سرخ / ایراننامه / جنگ آدمیزاد با دیو/ مجموعه اشعار / ترجمهی شاهنامهی فردوسی به روسی و ترجمهی سرود انترناسیونال....
سرود جهانی و همبستگی طبقه کارگر در سراسر دنیا، این سرود را اوژن پوتیه در سال 1870به زبان فرانسه سروده است که بعدتر به اغلب زبان های دنیا برگردانده شده. سرود انترناسیونال به طور خاص میان کمونیست ها و جریان های چپ و کارگران محبوبیت زیادی داشته است، در ایران هم چند بار ترجمه شده است اما ابوالقاسم لاهوتی اولین مترجم آن بوده است :
برخیز ای داغ لعنت خورده دنیای فقر و بندگی |
جوشیده خاطر ما را برده به جنگ مرگ و زندگی |
باید از ریشه براندازیم کهنه جهان جور و بند |
وآنگه نوین جهانی سازیم هیچ بودگان هر چیز گردند |
روز قطعی جدال است آخرین رزم ما |
انترناسیونالست نجات انسانها |
و سرود به همین ترتیب با ترجیع بند انترناسیونالست ادامه می یابد... .
لاهوتی به شیوه های چهارپاره، غزل، شکسته یا همان نیمایی امروز و هجایی شعر می سروده. دکتر شفیعی کدکنی به اهمیت شعر هجایی لاهوتی و تأثیر آن در شکلگیری شعر کردی اشاره می کند و دربارهی این نوع شعر می گوید: شعر هجایی شاید یکی از گریزگاه های رهایی از وزن و قوالب کلاسیک شعر ما باشد.
فقیری ، خری
پیر و تنبل داشت
که پا از زمین
با زور بر می داشت
...
یا
...
یادم می آید، گرسنه بودیم
پیراهنی هم، در برنداشتیم
بجز چشم تر، بجز درد سر
ما هیچ چیز دیگر نداشتیم
مدل فکری او نسبت به زن در دوراناش قابل اهمیتست در شعر «صنم شرق» خطاب به زنان:
برخیز از خواب ای صنم شرق
برخیز و به پا کن عَلم شرق
بی شخص تو در راه ترقی
هرگز نرود یک قدم شرق
منهای تو در جمله عالم
صفریست به جای رقم شرق
ای دختر زحمتکش ایران
برخیز و به پا کن علم شرق
ادامه دارد...
رسول رخشا
تنظیم : بخش ادبیات تبیان