تبیان، دستیار زندگی
خلاصه باید بیست و سه سال رنج بکشی، بیست و سه سال غصه بخوردی، بیست و سه سال جهالت مردم را تحمل کنی و پیامبر باشی برای مردم. همان رسول امی.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نشان لیاقت خدا
f4'f dì'b* ./'

از غار حرا که پایین می‌آمدی به خود می‌لرزیدی؟ نمی‌دانم چرا ولی گمان کنم از خنکای کلام خدا بود که این چنین به خود می‌لرزیدی. هرچه بود از کوه که پایین می‌آمدی عاشق بودی، عاشق شدی. و آمده بودی تا عاشق کنی. بندگانش را و به راه باز گردانی در راه ماندگان را. خدای من یک تن نحیف و این همه کار؟ خدایت توان  دهد. به خانه که آمدی خدیجه بود، همسرت ، مهربان ترین یاورت. هم او که از معصومیت چهره اش آرام می‌شدی. پارچه ای را به خود پیچیدی تا خواستی آرام بگیری ندایی آمد از جانب پروردگار که فرمود:

یا ایها المزمل، قم الیل الا قلیلا، نصفه او انقص منه قلیلا، او زد علیه و رتل القرآن ترتیلا:ای جامه به خود پیچیده، شب را جز اندكی بپاخیز، 1 

و تو استوار تر از همیشه ایستادی. می‌دانستی پیامبر که شدی باید رنجهای تمام انسان ها را بر دوش کشی. باید معلم باشی برای جهالتشان، شکیبا باشی بر عتابشان. حال که پیامبر شدی باید با آن زنی که هر روز زباله بر سرت می‌ریزد مدارا کنی. یادت باشد مریض که شد به عیادتش بروی. حتما شرمنده خواهد شد. حالا که رسول خدا شدی باید با آن عرب بیابان گرد، مدارا کنی. وقتی عبایت را می‌کشد و گردنت را زخم می‌کند و با جهالتش تو را آزار می‌دهد. آخر نمی‌داند تو اشرف مخلوقاتی.

  1. وَ إِنَّكَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ: تو بر اخلاق عظيمى استوارى2

ببخش بر او که تو شایسته بخشیدن هستی. تو دیگر محمد شده ای، با تنی نحیف، بار قالوا بلی تمام انسان ها را تو باید بر دوش کشی. آمدی برای بخشیدن. آنان را که نمی‌دانستند مقامت را و بالا می‌بردند صدایشان را. آنقدر صبر کردی تا خدا به سخن آمد و گفت:

  1. لاترفعوا اصواتكم فوق صوت النبى» ، فوق صوت پيغمبر صدا بلند مكنيد3

تازه این اول راه است. پیامبری که اشرف مخلوقات است حالا باید همبازی کودکان هم باشد. عیبی ندارد اگر آنان تو را به چند عدد گردو فروختند و تو غصه خوردی که برادرم یوسف را گرانتر از من خریدند. جنگ که می‌شود همه که کم میاورند به تو پناه می‌آورند و تو نیز تکیه گاهی به جز خدا نداری. اینها بماند، تو باید خوب ترین پیامبران باشی. برای همین است که چون طبیب به دنبال مریضانت می‌گردی.

  1. «طبيب دوار بطبه قد احکم مراهمه و احمي مواسمه، يضع من ذلک حيث الحاجه اليه: من قلوب عمي و آذان صم و السنه بکم، متتبع بدوائه مواضع الغفله و مواطن الحيره. »
  2. پيامبر صلي اللّه عليه و آله طبيبي است که (در بيماري ها يا بين بيماري ها) طب خود را مي گرداند (در حالي که) مرهم هاي خود را به خوبي ساخته و داغ هايش را آماده کرده است. آنها را هرجا که نياز باشد قرار مي دهد: بر دل هاي کور و گوش هاي ناشنوا و زبان هاي لال، با داروهاي خود موارد غفلت و سرگرداني را مي جويد (معالجه مي کند).

خلاصه باید بیست و سه سال رنج بکشی، بیست و سه سال غصه بخوردی، بیست و سه سال جهالت مردم را تحمل کنی و پیامبر باشی برای مردم. همان رسول امی.

به مکه که وارد می‌شوی، تمام دردهایت یادت می‌آید ولی همه را فراموش می‌کنی. آنقدر بزرگوار هستی که خانه ی سران کفر را هم خانه امن قرار دهی. اجازه نمی‌دهی که کسی اذیت کند آنان را که به تو ستم کردند همان ها که حالا مضطرب شده اند و تو جمله برادرت یوسف را گفتی:

  1. قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ گفت: امروز بر شما توبيخ و ملامتى نيست، خداوند شما را مى‏بخشد و او مهربان‏ترين مهربانان است. نگاه فرمودید: اذهبوا انتم الطلقا: بروید همه آزادید4

آنقدر خود را به سختی انداختی برای هدایت مردمان که خدا هم صدایش در آمد . طه ،ما انزلنا علیک لتشقی؛ای هدایت کننده ، ما قرآن را نازل نکردیم که تو خودت را به سختب بیاندازی5. خسته نشدی از پای ننشستی تا خدایت دوباره گفت:

  1. (فلا تذهب نفسك عليهم حسرات إن الله عليم بما يصنعون) . «جان خود را بر اثر شدت تأسف بر آنها از دست مده، خداوند از آنچه كه انجام مى‏دهند آگاه است».

خواستم تمام آیات رابیاورم اما باور کن کم آوردم با خودم گفتم یادت هست آن آیه وقتی خدا انسان را خلق کرد به ذهم آوردی

فتبارک اللّه‏ احسن الخالقیناین این آیه را که بیادم آوردی باخودم گفتم مصداق کامل این آیه تو هستی یعنی تو مدال لیاقت خدایی برای آفرینش انسان.

 نوشته شده توسط :حسن رضایی گروه حوزه علمیه

1. سوره مزمل، آیات 1 و 2.

2.سوره قلم، آیه 4.

3.يوسف : 92

4.حجرات آيه ۲

5.طه1