تبیان، دستیار زندگی
ولی این نکته نیز بدیهی است که به هیچ وجه نمی‌توان عملکرد مثبت روحانیت اصیل شیعه را که با از خود گذشتگی در راستای پاسداری از ارزش‌های بلند الهی ـ انسانی قیام کرده است به بهانة کج اندیشی و مواضع ناشایست و رفتار نادرست مدعیان دروغین روحانیت نادیده ان
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ضرورت یا عدم ضرورت روحانیت(1)
61h1* ì' 9/e 61h1* 1h-'fì*(1)

این نکته نیز بدیهی است که به هیچ وجه نمی‌توان عملکرد مثبت روحانیت اصیل شیعه را که با از خود گذشتگی در راستای پاسداری از ارزش‌های بلند الهی ـ انسانی قیام کرده است به بهانة کج اندیشی و مواضع ناشایست و رفتار نادرست مدعیان دروغین روحانیت نادیده انگاشت و زیر سوال برد.

1. طرح مسأله

رنسانس زلزله‌ای بود که همة ارکان فکری و اجتماعی قرون وسطا را به لرزه انداخت و مجموعة آموزه‌ها و نظامات اجتماعی عصر خود را به چالش طلبید. امواج رنسانس اندک اندک سراسر جغرافیای اندیشة انسان معاصر، از جمله کشورهای اسلامی را تحت تأثیر خود قرار داد.

از جمله اموری که در عصر رنسانس به چالش طلبیده شده، ضرورت روحانیت بود. هر چند نفی روحانیت در غرب یک عکس‌العمل معقول و طبیعی در برابر روحانیت ارتجاعی و وابسته به کانون قدرت بود، اما طرح این مسأله به صورت کلیشه‌ای در جهان تشیع یک اشتباه بنیادین از جانب بخش غربزده جریان روشنفکری می‌باشد.

زیرا روحانیت اصیل شیعی به رغم مجموعة فشارهایی که از آغاز تاکنون تحمل کرده، همواره پاسدار آرمان‌های بلند الهی ـ انسانی و مدافع راستین مظلومان تارخی در برابر ظالمان بوده است.

البته این سخن به هیچ وجه به معنای تطهیر و تقدیس روحانی نمایانی که با سوء استفاده از لباس مقدس روحانیت به دنبال آمال دنیوی خود بوده‌اند نیست. ولی این نکته نیز بدیهی است که به هیچ وجه نمی‌توان عملکرد مثبت روحانیت اصیل شیعه را که با از خود گذشتگی در راستای پاسداری از ارزش‌های بلند الهی ـ انسانی قیام کرده است به بهانة کج اندیشی و مواضع ناشایست و رفتار نادرست مدعیان دروغین روحانیت نادیده انگاشت و زیر سوال برد.

2. کارکرد روحانیت اصیل شیعه

برای قضاوت هر چه بهتر درباره ضرورت یا عدم ضرورت روحانیت شیعه لازم است ابتدا با عملکرد تاریخی این نهاد مقدس آشنا شویم. مجموعة فعالیت‌های روحانیت اصیل شیعه را می‌توان در چند محور اساسی خلاصه کرد:

1. جهاد علمی در راستای حفظ، گردآوری و تنظیم منابع اصلی دین

یکی از ابعاد جهاد علمی روحانیت، تلاش جدی، خالصانه و قابل تحسین آن در زمینه حفظ منابع اصلی دین ـ قرآن مجید و احادیث نبوی و ولوی ـ از اندراس و تطاول زمان و چپاول غارتگران است. اسناد تاریخی بیانگر این واقعیت است که یکی از ابعاد جهاد علمی روحانیت در طول تاریخ چندین صد سالة آن، حراست و پاسداری از خود قرآن مجید در ابعاد گوناگون بوده است. از بحث قرآن که بگذریم، درباره نقش کلیدی و موثر روحانیت در حفظ احادیث، و تلاش شبانه‌روزی برای جمع‌آوری، حفظ، دسته‌بندی و تبیویب و مستند‌سازی آن جای هیچ گونه انکار و حتی تردید نیست. نتیجه این تلاش مقدس و غیرقابل وصف، پیدایش مجموعه‌های حدیثی گرانسنگ و با ارزشی است چون:

نهج‌البلاغه (سیدرضی)؛

صحیفه سجادیه (ابو عبدالله محمد بن احمد بن شهریار)؛

اصول و فروع و روضه کافی (کلینی)؛

من لایحضره الفقیه (شیخ صدوق)؛

تهذیب (شیخ طوسی)؛

استبصار (شیخ طوسی)؛

وسایل الشیعه، (شیخ حر عاملی)؛

وافی (فیض کاشانی)؛

بحارالانوار (محمدباقر مجلسی)؛

آنچه ذکر شد، تنها مشهورترین کتب حدیث است و الا اگر درصدد شمارش نام آنها باشیم، بی‌شک چندین برابر آنچه نام بردیم، خواهد شد. اینکه این احادیث با چه زحمت و خون دلی جمع‌آوری و تدوین یافته است، خود داستان مفصل دیگری است که پرداختن به آن و حتی اشاره به آن، فعلاً برای ما مقدور نیست. و نیز اکثر این آثار، خود چندین مجلد است؛ به عنوان نمونه: مجموعه کافی 8 جلد؛ وسایل الشیعه 20 جلد؛ و بحارالانوار 110 جلد است.

2. جهاد علمی در راستای دستیابی به معرفت دینی ناب

بخش دیگر از جهاد علمی روحانیت علاوه بر گردآوری و پاسداری از منابع اصلی دین مربوط به فهم درست دین می‌باشد. به عبارت دیگر:

یکی دیگر از دغدغه‌های اصلی روحانیت دغدغة فهم درست دین و جلوگیری از بدفهمی و انحراف در حوزة معرفت دینی بوده است. البته این سخن بدان معنا نیست که معرفت دینی روحانیت مصون از خطا است و هیچ گردی بر دامان آن نیست؛ بلکه منظور آن است که روحانیت اصیل شیعه نسبت به این مسأله بشدت حساس و نگران بوده و سعی وافری در این زمینه کرده است

و نتیجه آن نیز دستیابی به برترین فهم دینی در مقایسه با فهم سایر اقشار و اصناف مدعی معرفت دینی است. روحانیت اصیل شیعی هیچگاه فهم دینی خود را مطلق نکرده و نیز نه تنها خط بطلان بر سایر فهم‌ها نکشیده بلکه همواره مشوق همة اقشار برای رویکرد به شناخت مستقیم دین بوده؛ اما این تشویق، همراه با احتیاط و اتخاذ روش صحیح بوده است. و نیز هر گاه با جریان‌های انحرافی مواجه شده با دلسوزی و صراحت سعی کرده از آن جلوگیری کند.

با توجه به مجموعة این جهاد علمی تاریخی و سرنوشت‌ساز است که حضرت امام خمینی(ره) می‌فرماید:

تردیدی نیست که حوزه‌های علمیه و علمای متعهد در طول تاریخ اسلام و تشیع مهمترین پایگاه محکم اسلام در برابر حملات و انحرافات و کجروی‌ها بوده‌اند. علمای بزرگ اسلام در همة عمر خود تلاش نموده‌اند تا مسائل حلال و حرام الهی را بدون دخل و تصرف ترویج نمایند. اگر فقهای عزیز نبودند، معلوم نبود امروز چه علومی به عنوان علوم قرآن و اسلام و اهل بیت(ع) به خورد توده‌ها داده بودند. جمع‌آوری و نگهداری علوم قرآن و اسلام و آثار و احادیث پیامبر بزرگوار و سنت و سیرة معصومین(ع) و ثبت و تبویب و تنقیح آنان در شرایطی که امکانات بسیار کم بوده است و سلاطین و ستمگران در محو آثار رسالت همة امکانات خود را به کار می‌گرفتند، کار آسانی نبوده است که به حمدالله امروز نتیجة آن زحمات را در آثار و کتب با برکتی همچون «کتب اربعه» و کتاب‌های دیگر متقدمین و متأخرین از فقه و فلسفه، ریاضیات و نجوم و اصول و کلام و حدیث و رجال، تفسیر و ادب و عرفان و لغت و تمامی رشته‌های متنوع علوم مشاهده می‌کنیم. اگر ما نام این همه زحمت و مرارت را جهاد فی سبیل الله نگذاریم، چه باید بگذاریم؟! در بعد خدمات علمی حوزه‌های علمیه سخن بسیار است که ذکر آن در این مختصر نمی‌گنجد. بحمدالله حوزه‌ها از نظر منابع و شیوه‌های بحث و اجتهاد، غنی و دارای ابتکار است. تصور نمی‌کنم برای بررسی عمیق همه جانبة علوم اسلامی طریقه‌ای مناسب‌تر از شیوه علمای سلف یافت شود. تاریخ بیش از هزار سالة تحقیق و تتبع علمای راستین اسلام گواه بر ادعای ما در راه بارور ساختن نهال مقدس اسلام است. صدها سال است که روحانیت اسلام تکیه‌گاه محرومان بوده است. همیشه مستضعفان از کوثر زلال معرفت فقهای بزرگوار سیراب شده‌اند.

تذکر یک نکته، لازم و ضروری است و آن اینکه تلاش علمی روحانیت، منحصر به علومی که امروز به نام علوم اسلامی یا حوزوی شهرت یافته است، نیست؛ بلکه دامنة آن بسیار گسترده‌تر از دانش‌هایی است که تاکنون نام برده‌ایم. به عنوان مثال: ریاضیات، نجوم، زمین‌شناسی و جغرافیا، فیزیک، شیمی، پزشکی و حتی ادبیات و هنر نیز به عنوان علوم دینی در حوزه‌های علمیه، متداول و مرسوم بود.

و با توجه به این واقعیت انکارناپذیر تاریخی است که امروزه غرب، خود را وامدار جهاد علمی دانشمندان اسلامی می‌داند؛ چنانکه بر تراند راسل در این باره نوشته است:

در سرتاسر اعصاری که از تاریکی و نادانی پوشیده بود، عملاً مسلمین بودند که سنت تمدن را پیش بردند و هر معرفت علمی نیز که صاحب نظرانی چون راجربیکن در اواخر قرون وسطی کسب کردند، از آنان اقتباس شد..


نویستده: سلیمان خاکبان           تهیه و تنظیم برای تبیان:مجید نقدی گروه حوزه علمیه