• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 808
تعداد نظرات : 320
زمان آخرین مطلب : 3825روز قبل
داستان و حکایت
فرشته تصمیمش را گرفته بود. پیش خدا رفت و گفت:

خدایا، می خواهم زمین را از نزدیک ببینم. اجازه می خواهم و مهلتی کوتاه. دلم بی تاب تجربه ای زمینی است.

خداوند درخواست فرشته را پذیرفت.

فرشته گفت: تا بازگردم بال هایم را اینجا می سپارم؛ این بال ها در زمین چندان به کار من نمی آید.

خداوند بالهای فرشته را بر روی پشته ای از بال های دیگر گذاشت و گفت: بال هایت را به امانت نگاه می دارم، اما بترس که زمین اسیرت نکند، زیرا که خاک زمینم دامنگیر است.

فرشته گفت: بازمی گردم، حتما بازمی گردم. این قولی است که فرشته ای به خداوند می دهد.

فرشته به زمین آمد و از دیدن آن همه فرشته ی بی بال تعجب کرد. او هر که را می دید، به یاد می آورد. زیرا او را قبلا در بهشت دیده بود. اما نمی فهمید چرا این فرشته ها برای پس گرفتن بالهایشان به بهشت بر نمی گردند.

روزها گذشت و با گذشت هر روز فرشته چیزی را از یاد برد. و روزی رسید که فرشته دیگر چیزی از آن گذشته ی دور و زیبا به یاد نمی آورد؛ نه بالش را و نه قولش را.

فرشته فراموش کرد. فرشته در زمین ماند.

فرشته هرگز به بهشت برنگشت.
سه شنبه 13/2/1390 - 14:57
داستان و حکایت
روزی دخترک از مادرش پرسید: "مامان  نژاد انسان ها از کجا اومد؟مادر جواب داد: خداوند آدم و حوا را خلق کرد. اون ها بچه دار شدند و این جوری نژادانسان ها به وجود اومد.
دو روز بعد دختر همین سوال رو از پدرش پرسید.
پدرش پاسخ داد: "خیلی سال پیش میمون ها تکامل یافتند و نژاد انسان ها پدید اومد.."
دخترک که گیج شده بود نزد مادرش رفت و گفت:مامان  تو گفتی خدا انسان ها روآفرید ولی بابا میگه انسان ها تکامل یافته ی میمون ها هستند...من که نمی فهمم!
مادرش گفت: عزیز دلم خیلی ساده است. من بهت در مورد خانواده ی خودم گفتم و بابات درمورد خانواده ی خودش!
 

فرهاد و هوشنگ هر دو بیمار یک آسایشگاه روانى بودند. یکروز همینطور که در کنار استخر قدم مى زدند فرهاد ناگهان خود را به قسمت عمیق استخر انداخت و به زیر آب فرو رفت. هوشنگ فوراً به داخل استخر پرید و خود را در کف استخر به فرهاد رساند و او را از آب بیرون کشید. وقتى دکتر آسایشگاه از این اقدام قهرمانانه هوشنگ آگاه شد، تصمیم گرفت که او را از آسایشگاه مرخص کند. هوشنگ را صدا زد و به او گفت: من یک خبر خوب و یک خبر بد برایت دارم. خبر خوب این است که مى توانى از آسایشگاه بیرون بروى، زیرا با پریدن در استخر و نجات دادن جان یک بیمار دیگر، قابلیت عقلانى خود را براى واکنش نشان دادن به بحرانها نشان دادى و من به این نتیجه رسیدم که این عمل تو نشانه وجود اراده و تصمیم در توست. و اما خبر بد این که بیمارى که تو از غرق شدن نجاتش دادى بلافاصله بعد از این که از استخر بیرون آمد خود را با کمر بند حولة حمامش دار زده است و متاسفانه وقتى که ما خبر شدیم او مرده بود. هوشنگ که به دقت به صحبتهاى دکتر گوش مى کرد گفت: او خودش را دار نزد. من آویزونش کردم تا خشک بشه... ..................... حالا من کى مى تونم برم خونه‌مون ؟

روزی روبرت دوونسنزو گلف باز بزرگ آرژانتینی، پس از بردن مسابقه و دریافت چک قهرمانی لبخند بر لب مقابل دوربین خبرنگاران وارد رختکن می شود تا آماده رفتن شود.
پس از ساعتی، او داخل پارکینگ تک و تنها به طرف ماشینش می رفت که زنی به وی نزدیک می شود. زن پیروزیش را تبریک می گوید و سپس عاجزانه می افزاید که پسرش به خاطر ابتلا به بیماری سخت مشرف به مرگ است و او قادر به پرداخت حق ویزیت دکتر و هزینه بالای بیمارستان نیست.
دو ونسنزو تحت تاثیر حرفهای زن قرار گرفت و چک مسابقه را امضا نمود و در حالی که آن را در دست زن می فشرد گفت: برای فرزندتان سلامتی و روزهای خوشی را آرزو می کنم.
یک هفته پس از این واقعه دوونسنزو در یک باشگاه روستایی مشغول صرف ناهار بود که یکی از مدیران عالی رتبه انجمن گلف بازان به میز او نزدیک می شود و می گوید: هفته گذشته چند نفر از بچه های مسئول پارکینگ به من اطلاع دادند که شما در آنجا پس از بردن مسابقه با زنی صحبت کرده اید. می خواستم به اطلاعتان برسانم که آن زن یک کلاهبردار است. او نه تنها بچه مریض و مشرف به مرگ ندارد، بلکه ازدواج هم نکرده. او شما را فریب داده، دوست عزیر!
دو ونسزو می پرسد: منظورتان این است که مریضی یا مرگ هیچ بچه ای در میان نبوده است؟
بله کاملا همینطور است.
دو ونسزو می گوید: در این هفته، این بهترین خبری است که شنیدم.
 

آیا می دانستید که گاهی به هم می رسیم و می گوییم 120 سال زنده باشی یعنی چه و از کجا آمده؟ برای چه نمی گوییم 150 یا 100 سال یا ...
 
در ایران قدیم، سال کبیسه را به این صورت محاسبه می کردند که به جای اینکه هر 4 سال یک روز اضافه کنند و آن سال را سال کبیسه بنامند (حتما خوانندگان می دانند که تقویم فعلی که بنام تقویم جلالی نامیده می شود حاصل زحمات خیام و سایر دانشمندان قرن پنجم هجری است) هر 120 سال، یک ماه را جشن می گرفتند و در کل ایران، این جشن برپا بود و برای این که بعضی ها ممکن بود یک بار این جشن را ببینند و عمرشان جواب نمی داد تا این جشن ها را دوباره ببینند (و بعضی ها هم اصلا این جشن را نمی دیدند) به همین دلیل، دیدن این جشن را به عنوان بزرگترین آرزو برای یکدیگر خواستار بودند و هر کسی برای طرف مقابل آرزو می کرد تا آنقدر زنده باشی که این جشن باشکوه را ببینی، و این، به صورت یک تعارف و سنتی بی نهایت زیبا درآمد که وقتی به هم می رسیدند بگویند 120 سال زنده باشی.

سه شنبه 13/2/1390 - 14:55
دانستنی های علمی

بنابه تحقیقی در بریتانیا، ایرانیان باستان اولین بشرهایی بوده‌اند که از گازهای شیمیایی در جنگ استفاده کرده اند.

 

یک محقق بریتانیایی گفته است که شواهدی را کشف کرده است که امپراطوری ایران در قرن سوم میلادی در جنگ با رومی‌ها از گازهای سمی در شهر “دورا” – واقع در شرق سوریه کنونی- استفاده کرده است.

 

این نظریه بر اساس بقایای حدود ۲۰ سرباز رومی که در زیر دیوار این شهرکشف شده اند، مطرح شده است.

  

بقایای کشف شده در زیر دیوار دورا نشان ازآن دارد که ازگازهای سمی برای محاصره این شهر استفاده شده.

 

بقایای کشف شده در نشست سالانه موسسه باستان شناسی آمریکا به نمایش گذاشته شد.

 

تحقیق جدید نشان می‌دهد که ایرانیان باستان برای ورود به شهر دورا در زیر دیوار آن یک نقب حفر کرده بودند.

 

سایمون جیمز، باستان شناس از دانشگاه لستر انگلستان، می‌گوید آنها همچنین قیر و سنگ سولفور آتش زده بودند تا گازهای پر تراکم سمی تولید کنند.

 

او افزود که دودکش‌های زیرزمینی احتمالا به تولید و توزیع این گازهای مرگ آور کمک کرده است.

 

رومی‌ها ظاهرا برای جلوگیری از محاصره این شهر نقب خودشان را حفر کرده بودند. دهانه دو نقب در زیر زمین با یکدیگر تلاقی پیدا می‌کرده است.

 

سایمون جیمز می‌گوید: ” ایرانیان باستان برایکشتن ۲۰ مرد در فضایی به ارتفاع یا پهنای کمتر از ۲ متر و طول یازده متر به سربازان فوق بشر نیاز داشته‌اند اما این کار را با گازهای سمی در عرض چند دقیقه انجام داده‌‌اند.”

 

دکتر جیمز می‌گوید: “سربازان رومی کشف شده در محل تلاقی دو نقب در زیر زمین با دودهای سمی مواجه و در عرض چند ثانیه بیهوش شده اند و ظرف چند دقیقه مرده اند.”

 

حفاری‌ها نشان داده است که اجساد سربازان رومی توسط دشمنانشان در نزدیکی محل تلاقی نقب‌ها و در محل ورود به نقب رومی‌ها انباشته شده بودند تا پیش از آتش زدن تونل برای ورود به آن ایجاد سد کرده باشند.

 

باستان شناس بریتانیایی می‌گوید: “شواهد باستان شناسی به دست آمده در شهر دورا به روشنی نشان می‌دهد که ایرانیان دوره ساسانی به اندازه رومی‌ها در محاصره کردن شهرها به عنوان روشی در جنگ، مهارت داشته اند.”

 

شواهد همچنین ثابت می‌کند که ایرانیان باستان با هدف فرو ریخته شدن دیوار شهر دورا و همچنین برج که کنار آن بوده به حفر نقب دست زده‌اند.

 

با این که نقب ایرانیان باعث نشده که ساختار این دیوار فرو بریزد، مهاجمان سرانجام دورا را تصرف می‌کنند.

 

با این حال، این که ایرانیان باستان چگونه توانسته‌اند وارد این شهر بشوند هنوز هم یک راز به حساب می‌آید چون جزئیات عملیات محاصره در شواهد تاریخی به جای مانده کشف نشده است.

 

دورا مدتی بعد از تصرف رها شده و ساکنان آن توسط ایرانیان باستان کشته یا به امپراطوری ایران منتقل شده‌اند.

 

در سال ۱۹۲۰ بخشی از بقایای این شهر که در شرایط خوبی مانده بوده است توسط سربازان هندی که تلاش داشته‌اند در کنار دیوار دورا سنگرهای دفاعی ایجاد کنند، از زیر زمین بیرون آورده شد.

 اسکلت شهر دورا در دهه‌های بیست و سی میلادی توسط محققان فرانسوی و آمریکایی کشف شد.
سه شنبه 13/2/1390 - 14:52
سينمای ایران و جهان

آیا بازیگری ربطی به میزان تحصیلات دارد؟

آیا بازیگری ربطی به میزان تحصیلات دارد؟ این روزها بسیاری از بازیگران با تجربه جوانترها را تشویق میکنند که با تحصیل وارد کار سینما شوند، اما تجربه نشان داده که بسیاری از بازیگران مطرح سینما به خصوص در سالهای دور و حتی در سالهای اخیر، تحصیلات مرتبطی با سینما نداشتند و چه بسا اصلا تحصیلات درستی نداشتند. به هرحال شاید تحصیل در رشتههای مرتبط به بازیگری نتواند برای آنها که صاحب قریحه اند، تاثیرگذاری سازنده داشته باشد، اما بیشک شرط کافی برای این منظورنیست. در ادامه سال تولد و میزان تحصیلات بازیگران مطرح سینمای ایران از نظر شما میگذرد.

***

 

 نیکی کریمی، متولد ۱۳۵۰، تحصیلات: دیپلم

پوریا پورسرخ:متولد۵۶ در تهران.دکترای فیزیولوژی گیاهی

نگین صدق گویا،
۱۳۴۹ در تهران، رشته اقتصاد از دانشگاه الزهرا

لاله اسکندری: متولد
۵۱ در تهران. لیسانس گرافیک

فریما فرجامی:
۱۳۳۱ در تهران، فارغ التحصیل دانشکده هنرهای دراماتیک

مهناز افشار: متولد
۵۶ در تهران. دیپلم تجربی

بیتا فرهی:
۱۳۳۷ در تهران، دیپلم طبیعی

پژمان بازغی: متولد
۵۳ در تهران. لیسانس صنایع

فاطمه معتمد آریا:
۱۳۴۰ در تهران، دیپلم هنر

عسل بدیعی: متولد
۵۶ در تهران، لیسانس تغذیه

ساراخوئینی
ها: ۱۳۵۳در تهران، دیپلم روانشناسی

زیبا بروفه: متولد
۵۴ در تهران، لیسانس حقوق قضایی

ماهایا پتروسیان: متولد
۴۸ در تهران. لیسانس تئاتر

مهران مدیری:
۱۳۴۰ در تهران، دیپلم.

پارسا پیروزفر: متولد
۵۱ در تهران. لیسانس نقاشی

محمد رضا فروتن،
۱۳۴۷در تهران، لیسانس روانشناسی بالینی

هانیه توسلی: متولد
۵۸ در همدان.دانشجوی رشته نمایش نامه نویسی

فریبرز عرب نیا:
۱۳۴۳ در تهران، فارغ التخصیل گرافیک

هدیه تهرانی: متولد
۵۱ در تهران.دیپلم

ابولفضل پور عرب : متولد
۱۳۴۰در تهران، لیسلتس بازیگری و کارگردانی تئاتر

بهناز جعفری: متولد
۵۳ در تهران. لیسانس ادبیات نمایشی

رامبد جوان: متولد
۵۰ در تهران.دیپلم

چکامه چمن ماه: متولد
۵۹ در تهران.دیپلم مجسمه سازی

لیلا حاتمی: متولد
۵۱ در تهران. تحصیل در مهندسی برق و ادبیات مدرن فرانسه را در سوییس نیمه کاره رها کرد

مجید حاجی زاده: متولد
۵۸ در تهران.تحصیل در رشته میکروبیولوژی را رها کرد و هم اکنون تئاتر می خواند

فربرز عرب نیا، تحصیلات در رشته گرافیک

 

میترا حجار: متولد ۵۵ در تهران.دیپلم

امین حیایی: متولد
۴۹ در تهران. تحصیل در رشته کامپیوتر را رها کرد

شهاب حسینی: متولد
۵۲ در تهران. تحصیل در رشته روانشناسی را رها کرد

شهرام حقیقت دوست: متولد
۵۱٫ کارشناس رشته تئاتر

رضا داوود نژاد:متولد
۵۹ در تهران. تحصیل در رشته حقوق را رها کرد

سام درخشانی: متولد
۵۹ در تهران.تحصیل در رشته نمایش را رها کرد

بهرام رادان: متولد
۵۸ در تهران. لیسانس مدیریت بازرگانی

حبیب رضایی: متولد
۴۸ در مشهد. لیسانس مدیریت بیمارستان

بهاره رهنما: متولد
۵۲ در تهران.لیسانس ادبیات فارسی و حقوق قضایی.دانشجوی فوق لیسانس در رشته نمایش

مریلا زارعی: متولد
۵۳ در تهران. لیسانس مهندسی صنایع غذایی

فقیهه سلطانی: متولد
۵۳ در تهران.لیسانس ادبیات نمایشی

 

پوریا پورسرخ، تحصیلات دکترای میکرو بیولوژی

 رامبد شکرآبی: متولد ۵۱ در تهران. دیپلم ریاضی

رضا شفیعی جم: متولد
۵۰ در تهران. لیسانس نقاشی

غزل صارمی: متولد
۵۷ در تهران.دیپلم

میلاد صدر عاملی: متولد
۶۱٫ دانشجوی رشته مهندسی نساجی

امیر حسین صدیق: متولد
۵۱ در نیشابور. دیپلم بازیگری

لادن طباطبایی: متولد
۴۹ در تهران.لیسانس بازیگری

شبنم طلوعی: متولد
۵۰ در تهران. دیپلم

پرستو صالحی: متولد
۵۶ در تهران. لیسانس

رزیتا غفاری: متولد
۵۱ در تهران. لیسانس کارگردانی سینما

شقایق فراهانی: متولد
۵۱ در تهران. لیسانس نقاشی

گلشیفته فراهانی: متولد
۶۲ در تهران. دانشجوی رشته موسیقی

نگار فروزنده: متولد
۵۷ در تهران.دیپلم

حدیث فولادوند: متولد
۵۶ در تهران.فوق دیپلم

علی قربان زاده: متولد
۵۷ در تهران.دیپلم

شبنم قلی خانی: متولد
۵۶ در تهران. فوق لیسانس رشته تئاتر

ترانه علیدوستی: متولد
۶۳ در تهران. دیپلم

مهتاب کرامتی: متولد
۵۰ در تهران. لیسانس میکروبیولوژی

نیکی کریمی: متولد
۵۰ در تهران. دیپلم تجربی

مانی کسراییان: متولد
۵۵ در شیراز. لیسانس بازیگری

باران کوثری: متولد
۶۴ در تهران. دیپلم موسیقی

کامبیز کاشفی: متولد
۵۶ در تهران. دیپلم

محمد رضا گلزار: متولد
۵۴ در تهران.لیسانس مکانیک سیالات

پوپک گلدره: متولد
۵۰ در تهران. لیسانس روانشناسی

سروش گودرزی: متولد
۵۳ در تهران. لیسانس کامپوتر

لادن مستوفی: متولد
۵۱ در شهسوار. لیسانس کارگردانی

مرجان محتشم: متولد
۴۸ در تهران، رها کرده دبیرستان

یکتا ناصر:متولد
۵۷ در تهران.لیسانس مهندسی محیط زیست

 

 

سه شنبه 13/2/1390 - 14:50
اخبار
بولتن نیوز: با اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها،‌ بسیاری از معادلات پیشین روابط اقتصادی و اجتماعی جامعه دچار تحول اساسی شده و در آینده نیز شاهد تاثیرات جدید این طرح خواهید بود.
 
از جمله این تغییرات كه اكنون كاملا آشکار شده و به روشنی می‌توان روی آن انگشت گذاشت، الگوی استفاده از خودرو شخصی است. تا امروز ترجیح بسیاری ازشهروندان به ویژه پایتخت‌نشینان خودرو شخصی بر وسایل حمل و نقل عمومی (البته ناكارآمد) بوده است. تاکنون داشتن خودرو شخصی با بنزین ارزان، خصوصا برای هر تهرانی توجیه اقتصادی داشت. بنابراین سعی می‌كرد به هر وسیله ممكن از جمله وام و قرض و قوله یك دستگاه خودرو خریداری نموده و یك عمر آسایش خود و خانواده‌اش را تامین كند!
 
اما اكنون تملك وسیله نقلیه شخصی به هر طریق ممكن، در سایه اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها منتفی است. با بنزین به نرخ آزاد، دیگر حتی برای طبقه متوسط هم مقرون به صرفه نیست كه سوار خودرو شخصی شود. یعنی در حقیقت از عهده مخارج آن بر نمی‌آید. اكنون برای یك خانواده با درآمد متوسط، نه امكان تامین هزینه سوخت خودرو به نرخ آزاد وجود دارد و نه تامین هزینه‌های جانبی مانند بیمه (حداقل یك میلیون تومان در سال) تعمیرات و سرویس معمولی و قبض‌های جریمه‌ای كه دوربین‌های پیدا و نهان پلیس به حسابتان منظور می‌‌كند، عوارض سالانه و هزینه معاینه فنی و ...در نتیجه خانواده‌ای كه تا دیروز با خرید یك دستگاه خودرو در روز‌های تعطیل تابستان سری به ییلاقات اطراف تهران و جاده چالوس می زد تا كنار رود‌خانه همراه با خانواده تمدد اعصابی كند. اكنون باید به پاركی كه شهرداری محل ساخته اكتفا نماید و دور هوای پاك و پاكیزه كوهستان را هم خط بكشد. و این یعنی حذف یارانه هوای سالم برای شهرنشینان.
 
به علاوه با اقتصادی نبودن خرید خودرو شخصی، در آینده دهك‌های پایین و متوسط قادر به خرید وسیله نقلیه شخصی نخواهند بود و تنها دهك‌های بالا كه درآمد كافی دارند، همراه مدیران دولتی ،كه دستشان به خزانه كشور بند است، می‌توانند سوار خودرو شخصی شوند و برای بقیه هم مقرون به صرفه نیست سرمایه كلانی را خرج خرید خودرو كنند و بعد به دلیل هزینه‌های بالا از آن استفاده نبرند و در پاركینگ بخوابانند. همین پول اگر به سپرده بانكی تبدیل شود، هم عایدی خانواده را افزایش می‌دهد و هم در مخارج مربوط به تعمیر و نگهداری و شارژ خودرو صرفه‌‌جویی می‌شود.
 
درنتیجه تا چند سال دیگر خیابان‌های تهران كم‌كم فقط در قرق اشراف خواهد بود و خیلی‌ها كه امروز به عنوان سرمایه‌ و وسیله آسایش به این مركوب بنزین‌خوار دل بسته‌اند، ناچارند اتوبان‌های تهران را به خاطر هزینه های بالای بنزین، بیمه، تعمیر و نگهداری و ... برای طبقات اشراف خالی كنند.
سه شنبه 13/2/1390 - 14:40
داستان و حکایت
خانمی تعریف میکرد در حین اشپزی دستش میسوزد و از سوزش سوختگی فریاد میزند
یک دوست ویتنامی سر میرسد و به او میگوید دستت را بمدت ده دقیقه در ارد فرو ببر و او همینکار را انجام میدهد
در کمال تعجب مشاهده میکند دستهایش حتی یک تاول هم نزده است
شخص ویتنامی تعریف میکند :
پسری در اتش سوزی گرفتار میشود مردم برای نجاتش کیسه های ارد روی او میریزند
بعد از خاموش کردن اتش ، می بینند ان پسر حتی تاول هم نزده است
و در پایان داستان توصیه میکند همیشه یک کیسه ارد سفید در منزل داشته باشید و در یخچال نگهداری کنید
ارد سرد بهتر از ارد با دمای معمولی هست
حتی برای زبان سوخته در اثر غذای داغ هم مفید است
که زبان را ده دقیقه در ارد فرو کنید
وسفارش میکند هنگام سوختگی اول دست خود را زیر شیر اب سرد نگیرید بلکه بمدت ده دقیقه در ارد سرد فرو ببرید و یک معجزه را تجربه کنید
سه شنبه 13/2/1390 - 14:38
داستان و حکایت
 

پنجاه نفرعلیرغم خطر مرگ برای کنترل در راکتورفوکوشیما باقی مانده اند.مردم ژاپن به آنها سامورایی می گویند.
این گروه کوچک مهندسین و تکنسین ها بصورت قهرمانان ملی ژاپن درآمده اند.به آنها “کامی کازی” و سامورایی گفته می شود.
آنها در معرض تشعشعات بسیار قوی رادیو اکتیو هستند و بدون شک بسیاری از پیامد آن جان خواهند سپرد.
جایشان را هر پانزده دقیقه عوض می کنند که از تشعشع نسوزند. پنجاه نفر داوطلبانه برای کنترل راکتور در مرکز مانده اند. بیست نفر دیگر علیرغم خطر مرگ به آنها پیوسته اند تا راکتور را از کار بیندازند.امروز در ژاپن همه می دانند که اگر از بروز فاجعه ای عظیم جلوگیری شده، بخاطر فداکاری مردانی بوده که هویتشان اعلام نشده است.

میدانیم در میان آنها مردی 59 ساله است که تنها هجده ماه به بازنشستگیش مانده است. دختر او پیامی تکان دهنده در سایتی که به قربانیان زمین لرزه اختصاص یافته، منتشر کرده است.

حالا دیگه وقتی پرسیدن دلیل پیشرفت یك كشور چیه نگید هوش و ذكاوت، فرهنگ قدیمی و... بگید تعهد و از خودگذشتگی، بگید فرهنگ بالا، فرهنگی كه توش سامورایی ها افسانه نیست بلكه واقعیته ....

من خودم بعید بدونم كه بتونم مثل اونها بزرگ باشم، ولی امیدوارم بتونم برای اونها احترام لازم رو قائل بشم

سه شنبه 13/2/1390 - 14:35
بهداشت روانی
داشتن ذهن و مغز سالم ریسک فاکتورهای ابتلا به بیماری‌های مغزی و عصبی مانند آلزایمر را کاهش می‌دهد. یکی از این تمرینات ادراکی که متخصصان توصیه می‌کنند مسواک زدن با دست مخالف و بستن ساعت‌مچی در دست مخالف است.به گزارش شبکه ایران، روانشناسان معتقدند داشتن مغز سالم نه تنها حافظه و تمرکز را افزایش داده و بهبود می‌بخشد بلکه انسان‌ها را از ابتلا به انواع بیماری‌های عصبی و مغزی نیز می‌رهاند.
برای این منظور باید عملکرد مغز پیشرفت داده شود و در این میان راه‌های طبیعی زیادی برای رسیدن به این هدف وجود دارند.
تمرینات عصبی یک راه مؤثر برای بهبود اعصاب هستند. متخصصان عقیده دارند برخی تمرینات ادراکی عملکرد مغز را بهبود می‌بخشند.یکی از این تمرینات ادراکی که متخصصان توصیه می‌کنند مسواک زدن با دست مخالف و بستن ساعت‌مچی در دست مخالف است.داشتن خواب کافی برای مغز بسیار مهم و مفید است زیرا مغز پس از یک روز فعالیت خسته شده و هنگام خواب به استراحت می‌پردازد و نیروی از دست رفته خود را بازمی‌یابد و هنگام بیداری نیز به درستی عمل می‌کند.مواد شیمیایی مضری وجود دارند که فعالیت مغز را تحت تأثیر قرار داده و مختل می‌کنند. این مواد که به “نوروتوکسین‌ها ” مشهورند در برخی غذاها یافت می‌شوند. بنابراین کاهش مصرف این نوع غذاها برای افزایش سلامت مغز مفید هستند. بدین‌منظور باید از مصرف غذاهای فرآوری شده خودداری کرده و میوه‌ها و سبزیجات تازه را به رژیم غذایی روزانه اضافه کرد.انجام تمرینات ورزشی و فیزیکی نیز برای عملکرد و سلامت مغز مفید هستند، زیرا هنگام انجام تمرینات ورزشی اکسیژن بیشتری به بافت مغز می‌رسد. اکسیژن یک ماده ضروری برای انجام بهتر عملکرد مغز است. تمرینات منظم ورزشی مانند پیاده روی، دویدن و ورزش‌های کششی اکسیژن لازم مغز را به آن می‌رساند و عمل گردش خون را نیز بهبود می‌بخشد.برخی موادغذایی نیز تأثیر بسیار مطلوبی بر سلامت مغز دارند. این مواد شامل کدو، کلم بروکلی، سیب‌زمینی، انواع توت، لوبیای سویا و زردآلو می‌شود. علاوه بر این متخصصان حل مسائل ریاضی را نیز یک راه مفید برای بهبود افزایش سلامت مغز می‌دانند. 
جمعه 9/2/1390 - 15:13
بیماری ها
- صدا کردن مفصل نشانهٔ چیست؟هیچ! صدا کردن مفصل نشانهٔ چیز خاصی نیست، مگر اینکه ضربه‌ای به آن وارد شده باشد. ممکن است دلائل متعددی برای این سر و صداها پیدا کرد، ولی الزاماً نشانهٔ بیماری مشخصی نیست.شایع‌ترین علت مالش یک وتر بر روی وتر دیگر یا یک رباط است. وقتی هنوز جوان و در حال رشد هستید، وترها، رباط‌ها، واستخوان‌ها به نسبت‌های متفاوت رشد می‌کنند، و بدن نوجوان ممکن است گاه‌گاه صدا کند. با بالا رفتن سن و نازک شدن غضروف‌های اطراف مفاصل، رباط‌ها و وترهای مفاصل بر روی هم مالیده می‌شوند و صدا می‌کنند.اگر مفصلتان نرم است، دلیل دیگری هم برای صدای آن وجود دارد: وترها و رباط‌ها درازتر و کشسان‌تر از معمولند و مفصل بیش از حد حرکت می‌کند و صداها بیشتر می‌شود. اغلب مردم به‌طور معمول در دوران رشد نرم‌مفصل هستند.غیر از مالش رباط‌ها و وترها بر یکدیگر، تنها دلیل دیگر پیدایش ناگهانی حباب‌های نیتروژن در بافت‌های مفصل در هنگام حرکت است، که انگار تعدادی دانه‌های ریز در مفصل قرار دارند.- درمان صدا کردن مفصلاگر مفصل آسیب‌دیده شروع به صدا کردن بکند، پزشک با عکس‌برداری از آن احتمال شکستگی را بررسی می‌کند. در غیر این‌صورت، کار خاصی لازم نیست بکنید. - چه وقت به پزشک مراجعه کنیم؟- صدا کردن مفصل به‌دنبال زمین خوردن یا وارد شدن ضربه‌ای به آن شروع شده است.علت صدا کردن مفصل چیست ؟  شاید شما هم متوجه صداهایی می شوید که گه گاه از مفاصل بدنتان شنیده می شود و حتی ممکن است نگران این باشید که آیا این وضعیت طبیعی است یا غیر طبیعی؟  باید بدانید که صدا کردن مفصل علامت نگران کننده ای نیست ، مگر اینکه ضربه ای به آن وارد شده باشد. ممکن است دلائل متعددی برای این سر و صداها پیدا کرد.شایع ترین علت این صدا ها مالش یک وتر بر روی وتر دیگر یا یک رباط است. وقتی هنوز جوان و در حال رشد هستید، وترها، رباط ها، واستخوان ها به نسبت های متفاوت رشد می کنند، و بدن نوجوان ممکن است گاه گاه صدا کند. با بالا رفتن سن و نازک شدن غضروف های اطراف مفاصل، رباط ها و وترهای مفاصل بر روی هم مالیده می شوند و صدا می کنند. اگر مفصلتان نرم است، دلیل دیگری هم برای صدای آن وجود دارد:وترها و رباط ها درازتر و کشان تر از معمولند و مفصل بیش از حد حرکت می کند و صداها بیشتر می شود. اغلب مردم به طور معمول در دوران رشد نرم مفصل هستند. غیر از مالش رباط ها و وترها بر یکدیگر، تنها دلیل دیگر پیدایش ناگهانی حباب های نیتروژن در بافت های مفصل در هنگام حرکت است، که انگار تعدادی دانه های ریز در مفصل قرار دارند.اگر مفصل آسیب دیده شروع به صداکردن بکند، پزشک با عکس برداری از آن احتمال شکستگی را بررسی می کند. در غیر این صورت، کار خاصی لا زم نیست بکنید اما اگر صدا کردن مفصل به دنبال زمین خوردن یا وارد شدن ضربه ای به آن شروع شده است حتما باید به پزشک مراجعه کنید.      
جمعه 9/2/1390 - 15:12
آموزش و تحقيقات

مطلب امروز از نویسنده و محققی است فرانسوی که در سال 1886 با نام ، رنه ژان ماری گنون ، در حومه پاریس متولد شد و در سال 1951 با نام ، عبدالواحد یحیی ، در مصر فوت نمود .

دلایل عمیق گرایش رنه گنون به سیر و سلوک اسلامی همواره برای هموطنانش مبهم ماند وتغییر مذهب او موجب شگفتی جهان غرب شد .

مطلب امروز گرفته شده از فصلی از یکی از کتابهای او به نام ، اسلام و تائوئیسم ، است . فصلی با نام : نگرشی بر کف دست .

« ... بطن علوم سنتی برای غربیان غریب و دور از ذهن است و درک طبیعت حقیقی این علوم برای ایشان دشوار می باشد . امروزه اکثر علوم سنتی برای غربیان کاملا از دست رفته اند و از بقیه این علوم جز تفاله ای بی شکل و مسخ شده چیزی باقی نمانده است تا آنجا که به سطح دستورالعملهای تجربی و " فن پیشگویی " تنزل یافته اند و مسلما فاقد هرگونه ارزش اعتقادی هستند .

با یک مثال می کوشیم تا دور بودن برداشت غربی های کنونی را از واقعیت نشان دهیم . از اینرو اشاره ای چند به اسرار کف دست ( علم الکف ) در حکمت باطنی اسلام می کنیم .

اسرار کف دست هرچند برای کسانی که هیچ اطلاعی از این علم ندارند ، شگفت جلوه خواهد کرد ، در شکل اسلامی اش مستقیما به ، علم الاسماء ، وابسته است . قرارگیری خطوط اصلی در کف دست چپ شکل عدد 81 را می سازد و در کف دست راست 18 را که مجموع آنها 99 یعنی مجموع اسماء الهی است .... و نام الله را پنج انگشت هر دست می سازد : بدین ترتیب که انگشت کوچک الف ، انگشت دوم لام ، انگشت میانی و انگشت اشاره لام دوم ، و انگشت شست ه را می سازد و استفاده از شکل دست در مراسم و سنن اسلامی به عنوان یک سمبول که در همه کشورهای اسلامی به کار می رود از اینجا ناشی می شود ....

.... در کتاب ایوب باب سی و هفتم آمده است : دست هر انسان را مختوم می سازد ، تا جمیع مردمان اعمال او را بدانند . که به اعتقاد ما این مطلب بی ارتباط با نقش اساسی دست در آئین های تبرک و تقدس نیست .... از سوی دیگر رابطه بین بخش های مختلف دست با ستارگان و کواکب عموما شناخته شده و در کف شناسی غربی نیز موجود است ، اما در حالی که کف شناس غربی در آن جز علائم قراردادی چیزی نمی بیند ، در علم الکف پیوندی واقعی بین کف شناسی و ستاره شناسی وجود دارد ....

مطالعه دست چپ طبیعت فرد را نشان می دهد ، یعنی مجموعه تمایلات توانایی ها و استعدادها و در واقع شخصیت مادرزادی او را به ما می نمایاند . اما آنچه را که اکتسابی است در دست راست می یابیم که خطوط آن دائما در تغییرند ....

این اشارات مختصر نشان می دهد که چگونه یک دانش سنتی نظام یافته کاملا به اصول اعتقادی یک دکتر وابسته و پیوسته است .... »

جمعه 9/2/1390 - 15:10
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته