تبیان، دستیار زندگی
1شیعه و اهل تسنن از دلایل خود در اعتقاداتشان می گویند...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شما قضاوت کنید!
قضاوت

مقدمه:

از همان ابتدا که مسلمانان تصمیم گرفتند در سقیفه برای جانشینی پیامبر کسی را انتخاب کنند دو گروه عظیم در میان آنها قابل تشخیص است. گروهی خود را اهل تسنن می نامند و گروهی خود را شیعه می خوانند. شیعه و سنی دو گروه اصلی مسلمانانند که در عین شباهت ها دارای اختلافات بسیاری نیز هستند. ممکن است این سئوال اساسی مطرح باشد که اساساً چرا مسلمانان به این دو گروه بزرگ تقسیم می شوند؟ مگر در زمان پیامبر امت واحده ی اسلامی نداشتیم پس این شیعه و سنی به چه معناست و از کجا ناشی شده است؟!

ریشه یابی «شیعه» و «سنی»:

شیعه به معنی «پیرو» است و منظور از شیعیان کسانی هستند که خود را پیروان حضرت علی «علیه السلام» می دانند. ایشان قائلند پس از پیامبر حضرت علی «علیه السلام» می بایستی زمام جامعه را در دست می گرفت و جانشین رسول اکرم می شد. همچنین ایشان معتقدند «امام» که به عنوان جانشین پیامبر مطرح است نه تنها در امور دنیوی وحکومت و اداره ی جامعه در رأس قرار می یگرد بلکه به واسطه ی رشد معنوی و روحانی امام ، وی به باطن همه ی انسانها دسترسی داشته و به هدایت باطنی ایشان نیز می پردازد. از این رو حتی اگر برخلاف امر الهی و وصایای پیامبر، حضرت علی «علیه السلام» به عنوان جانشین بلاوصل پیامبر زمام امور را به دست نگرفت اما در واقع «امام» بود و در امور معنوی به کار امامت خود می پرداخت و هدایت نفوس را انجام می داد.

سنی به معنی کسی است که خود را پای بند به سنت پیامبر می داند. او کسی استکه معتقد است پس از پیامبر امور جامعه به مردم واگذاشته شده است و ایشان به خواست خود باکسی به عنوان «خلیفه» پس از پیامبر نامیده می شود، بیعت نمودند. خلفای راشدین به اعتقاد اهل تسنن کسانی هستند که به شیوه و سبک پیامبر می زیسته اند و ساده زیستی و توجه به امور مسلمانان از ویژگی بارز ایشان است.

به اعتقاد شیعیان اعتقاد آنها مبنی بر جانشنی امیرالمؤمنین علی «علیه السلام» پس از پیامبر، بر اساس نص صریح قرآنی و روایات نبوی بوده است. به طوری پیامبر در سرتاسر زندگی پربرکت خود در مقاطع مختلف و حساسی بر جانشینی علی(ع) تأکید نمودند و ایشان را بهعنوان برادر، وصی و جانشین پس از خود به امت معرفی کردند. از جمله ی این مقاطع که در تاریخ به ثبت رسیده است و نه تنها در کتب شیعیان بلکه در آثار اهل تسنن نیز به وفور یافت می شود، مهمانی عشیرة الاقربین، شأن نزول آیات متعدد قرآنی، احادیث سفینه ی نوح، منزلت، ثقلین و غیره، ماجرای احد، خیر و موارد بسیاری است که حسن ختام آنها واقعه ی غدیر و حجة الوداع پیامبر اکرم(ص) است. در تمامی این موارد و بسیاری دیگر از این دست تصریح به وصایت و ولایت امیرالمؤمنین گشته است. ما در این نوشتار قصد نداریم به تفصیل به این موارد بپردازیم چرا که به مناسبت های متعدد درباره ی این موارد به تفصیل و تفکیک سخن بسیار گفته شده است.

دلایل و استدلال های بسیار مبنی بر وجود یک خطای تاریخی به چشم می خوردکه لازم است با تأمل و وقت فراوانی آنها را بررسی کرده و تکلیف خود را در این برهه از زمان معلوم نمود

از سوی دیگر اهل تسنن اعتقاد دارند پیامبر پس از رحلت خود کسی را به عنوان جانشین انتخاب ننموده است بلکه این امر را به خود امت واگذار نموده است و موارد متعددی که در کتب ایشان نیز به ثبت رسیده است دلالت بر آن دارد که حضرت علی «علیه السلام» از جمله بندگان خوب خداست که البته برخی از فرق اهل تسنن ایشان را به عنوان خلیفه ی چهارم می پذیرند البته نه به استناد دلایل قرآنی و احادیث نبوی بلکه به علت اقبال مردم به ایشان و انتخاب ایشان به عنوان خلیفه. تفصیل اهل تسنن از روایات نبوی آن است که بایستی مسلمانان به امیرالمؤمنی علی(ع) و اولاد او محبت ورزند و ایشان را دوست بدارند چرا که مودّة و دوستی تنها چیزی است که پیامبر در مورد این خاندان از ایشان خواسته است. از این رو نصایح نبوی دلالتی بر تعیین جانشینی ندارد.

محکمه ی عادلانه:

اگر در محکمه ای عادلانه به بررسی عقاید شیعیان و اهل تسنن بپردازیم می توان چند سؤال اساسی را مطرح نمود:

1- به اعتقاد شیعیان پیامبر تصریح به جانشینی امیرالمؤمنین(ع) کرده است و به خصوص در غدیر تکلیف امت را معین نموده است. از این رو مسأله ی جانشینی امر مهمی بوده است که بایستی خود خدا آن را معین می نموده است. چرا از نظر اهل تسنن مسأله ی جانشینی از اهمیت خاصی برخوردار نبوده است بطوری که حتی اگر پیامبر اشاره ای هم به خاندان اهل بیت نموده است منظور محبت و دوستی ایشان بوده است و نه مسأله ی جانشینی پس از خودشان؟!

2- اگر با توجه به موارد سئوال اول مسأله جانشینی از اهمیت خاصی برای پیامبر برخوردار نبوده است پس چرا این مسأله آن قدر برای برخی از مردم مهم بوده است که از به خاک سپاری پیامبر گذشته اند و برای حفظ امت اسلامی به تعیین جانشین پرداخته اند؟!

3- و اگر مسأله ی جانشینی از اهمیت برخوردار است آیا پیامبر اکرم(ص) که خداوند او را «عقل کل» می نامد و در حدیث تصریح بر آن است که پیامبر عقلی است که خداوند پیش از همه او را آفریده است، این مسأله ی مهم را از قلم انداخته و مورد توجه قرار نداده اند؟!

4- اگر ملاک انتخاب جانشین برای پیامبر اقبال مردم است آیا برتری های فردی نباید مورد توجه قرار گیرد به طوری که تقدم مفضول بر فاضل پیش آید؟! (تقدم مفضول بر فاضل به معنی تقدم کسی است که در رتبه ی پایین تر است بر کسی که برتری بیشتری دارد و این مسأله از نظر عقلی و قرآنی مطرود است و نمی تواند مورد قبول واقع شود.) به خصوص آن که خود خلفای راشدین بر برتری های فردی امیرالمؤمنین علی(ع) بر خود در موارد متعددی تصریح نموده اند.

این سؤالات و سؤالات متعددی از این دست انسان را بر آن می دارد تا اندکی به تفکر و تأمل بپردازد. ما در نوشتارهای بعدی این بحث را پی گیری کرده و معلوم می سازیم در شرایط کنونی وظیفه ی ما چه خواهد بود.

نتیجه گیری:

دلایل و استدلال های بسیار مبنی بر وجود یک خطای تاریخی به چشم می خوردکه لازم است با تأمل و وقت فراوانی آنها را بررسی کرده و تکلیف خود را در این برهه از زمان معلوم نمود. مسأله اصلاً عنوان شیعه یا سنی بودن نیست بلکه مسأله آن است که حقیقت چه بوده است و چه اتفاقی رخ داده است. به علاوه قصد مخاصمت و درگیر نیز در میان نیست بلکه اطلاع از واقعیت هدفی اصلی است که منصفانه بایستی مورد پردازش قرار گیرد.

گروه دین و اندیشه تبیان_رادفر


منابع:

1- امامت و رهبری – شهید مطهری

2- لسان العرب

3- شیعه در اسلام – علامه طباطبایی

4- آنگاه که هدایت شدم – دکتر تیجانی

5- شیعه می پرسد

6- صد گفتار – شهید مطهری

7- تفسیر المیزان – علامه طباطبایی

8- تفسیر نمونه – زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی

9- تفسیر زمخشری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.