• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 942091

پرسش

سلام،
من تنها فرزند خانواده هستم. سطح علمی و فرهنگی پدر و مادرم هم بد نیست ولی نمی دانم چرا همش به من مشکوکن وبهم گیرمیدن.من عادت دارم اوقات فراغتم را پای کامپیوتر شخصیم بگذرانم و زیاد اهل بیرون از خانه رفتن و ولگردی نیستم.اما آن ها بازهم به من مشکوکن.یک بار می خواستن کامپیوتر مرا پیش یکی از آشناییان ببرند تا تمام اطلاعات درونش را بررسی کنند. اما بعد پشیمان شدند.خلاصه این که اگراز خانه بیرون برم بهم شک دارن، اگه غذا کم بخورم یا زیاد بهم شک می کنن،اگه کتابی غیرازکتاب درسی بخونم بهم میگن چی توش نوشته که توجهت رو جلب کرده،تازگی ها هم که میگن تو چرا برعکس پسرای دیگه دور دختر را نیستی و...
البته من گاهی بعضی کارها و چیزا رو ازشون مخفی می کنم ولی خوب هر کسی یک چیزای شخصی داره ولی این چیزا در حدی نیست که حتی اگر روزی فهمیدن ازدستم ناراحت بشن.بعضی وقت ها هم اشتباهاتی رو مرتکب میشم ولی خوب همه اشتباه میکنن.
خلاصه که کم کم دارم از دست شکاکی و گشتن تمام وسایل شخصی ام خسته میشم.یک بارم با مشاور مدرسه حرف زدم واونم رفت وبابام صحبت کرد بابام خیلی ناراحت شد که چرا به جایی که به خودش بگم رفتم وبا مشاور حرف زدم نتیجه ی این کارم هماین شد که به صورت حرفه ای ترو بسیار مخفیانه تر وسایلم را بازرسی کنن. نمی دونم چه کارکنم خواهش میکنم من را راهنمایی کنین و جوابم را در قسمت پاسخ های خصوصی بدهید.

پاسخ

با سلام.
دوست خوبم قبول کن که جامعه وضعیت منفی را پیدا کرده و دختران و پسران زیادی در معرض خطا و فساد هستند به همین دلیل نگرانی خانواده ها دو چندان شده و برخی راهی جز نظارت دقیق و کنترل های پیاپی نمی دانند. خود را در یک لحظه در جای پدرو مادر بگذار و نگرانی را که دارند درک کن . البته درست ایت که این همه بد بینی جایی ندارد اما در بخشی ازکار سعی کنید دلهره آنها را حس کنید و بهشون حق بدید. اما توصیه دوم این که سعی کنید حس اعتماد را در انهابه وجود اورید .هر چه رابطه صمیمی تر باشه با آنها به گفتگو بپردازی ، از وقایع روزانه تعریف کنید . با اعتماد ب هنفس از ارزش های درونی برای انها بگویی و ... انها بیشتر به شما اعتماد می کنند و احساس صمیمیت بیشتری می کنند . در ضمن در این صمیمیت می تونید خواسته های خود ار هم بهتر منتقل کنید .

مشاور : خانم کهتري | پرسش : جمعه 2/10/1390 | پاسخ : سه شنبه 6/10/1390 | | دبيرستان | 17 سال | اختلالات روانشناختی | تعداد مشاهده: 18 بار

تگ ها :

UserName