• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 904324

پرسش

سلام اقای دکتر من در خانواده ای 6 نفره سه برادر دارم هیچ کدام ازدواج نکردن پدرم راننده کامیون و بیماریه کوچیکی مغز دارند و مادرم خانه دار از شما میخوام به حرفای من متفاوت تر از مشاوره های دیگتون نگاه کنید میخوام به من کمک کنید من دوران راهنماییمو با خوبی گذروندم اما وقتی وارد دبیرستان شدم افت تحصیلی خیلی زیادی داشتم زندگیم خانوادم روحیاتم من بچه کوچیک تر از داداشام هستم خانواده ای تحصیل کرده ای نیستیم همش توی خونمون دعواست داداشام شغل ندارن و هم پدرم هم داداشام معتاد شدن و حالا ترک کردن من توی این خانواده دوران سختی رو داشتم به هزارو یک دلیل کتک خوردم توهین شنیدم تحقیر شدم بارها ارزوی مرگ خودکشی کردم دلم میخواست دکتر بشم ولی میگم با این معدل اصلا با این اوضاع خانواده نمیتونم توی یه اتاق برم میگن درو باز بزار یکی از برادرام شکاکه منو میزنه از خونه بیرون نمیرم نمیتونم تلفنی با دوستام حرف بزنم با اینکه من تا حالا کاری نکردم برادرام با هم دعواشون میشه به قصد کشتن همو میزنن بابام توی زندگیش فقط خوردن خوابیدنو یاد گرفته انگار نه انگار بچه داره جلوی ما به مامانم فحش میده وقتی کوچیک بودیم میدیدم که چه جوری مامانمو میزنه داداشامو زیاد میزد وقتی کوچیک بودن منو مامانم توی یه اتاق میخوابیم شبا بابام میاد توی اتاقو مامانمو اذیت میکنه من میدونم دلم نمیخواد این چیزارو بدونم دلم نمی خواد بابام این کارارو کنه بابام با مامانم همش سره پولو خوردنو این چیزا دعوا میکنن بابام خیلی خود خواهه جلوی ما به مامانم بدو بیرا میگه به مامانم میگه فکر نکن از پسرات میترسم بابام به مامانم میگه پولایی که میدم بهتو قاییم نکن دروغ بهم نگو ولی اصلا مامانم اینطوری نیست من یکسال نتونستم کنکور درس بخونم از بس ذهنم داغونه خودمو به چت بایه مشت ادمای الاف مشغول میکردم منی که تمام نمراتم 20 بود حالا با چنین معدلی دبیرستانو گذروندم اقای دکتر گاهی اوقات به خودم میگم اگه با چت خودمو مشغول نمیکردم نمیدونم تا الان روانی شده بودم الانم کمی از روانی ها ندارم بابام به من توهین میکنه میگه اون دختره ماله دهات بوده نفره چندم کنکور شده اون باباش پول خرجش کرده؟ تو چرا قبول نشدی همش سر کوفت میزنه نمیتونم تحملش کنم برام سخته گاهی اوقات میگم یعنی بهزیستی منو قبول میکنه

پاسخ

سلام. از شنیدن وضعیت شما متأثر شدم و امید وارم که شرایط شما هر چه زودتر بهتر گردد.
چت کردن یک راه فرار کردن از مشکلات است و زمانی که از مشکلات دور هستید احساس آرامش می کنید اما راه بهتر رودر رو شدن با مشکلات است ؛ با مشکلات مبارزه کنید ؛ در بدترین شرایط هم راه مبارزه وجود دارد و می توان برای مشکلات راه حلی پیدا کرد ؛ سعی کنید که راه شکوفا کردن خود را پیدا کنید و فکر نکنید که شکوفا شدن شما متوقف به دانشگاه رفتن است . ممکن است در بعضی از برنامه های کامپیوتر توانایی هایی پیدا کنید و از آن طریق بتوانید در آمدی اینترنتی داشته باشید و یا .... . مطمئن باشید اگر شما تسلیم مشکلات نشوید و با آنها مبارزه کنید ، بالاخره مشکلات تسلیم شما خواهند شد ؛ باید تلاش کنید و صبر داشته باشید .
نکته بسیار مهم دیگر : خداوند متعال پناه بی پناهان می باشد ؛ به جای آنکه تنهایی های خود را با دیگران ( مانند زیاد چت کردن و ..) بگذرانید ، سعی کنید که مقداری با خدا مأنوس شوید و درد دلهایتان را به او بکنید ؛ گرمی انسش را به زودی خواهید چشید ؛ لذتی است که با هیچ لذتی قابل مقایسه نیست . تجربه کنید .
موفق باشید .

مشاور : آقاي دکتر بهفر | پرسش : چهارشنبه 9/6/1390 | پاسخ : پنج شنبه 10/6/1390 | رفتار با نوجوانان | نا مشخص | 18 سال | شیوه های تربیتی | تعداد مشاهده: 1338 بار

تگ ها :

UserName