• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 425987

پرسش

لطفا شرح حال فاطمه راکعی را بنویسید

پاسخ

گذرى بر زندگى دكتر فاطمه راكعى
«فاطمه راكعی» در سال 1333 در زنجان متولد شد. او تنها دختر و فرزند ارشد خانواده بود. پدرش مدیر دبستان ملى زنجان و یكى از شخصیت‌هاى شناخته شده آن دوران بود كه اولین باشگاه ورزشى و اولین سالن سینما و تئاتر را در زنجان احداث كرد. مادرش زنى خانه‌دار بود با طبع شعرى بلند. روحیات ظریف و شاعرانه مادر با لالایى‌هاى تركى‌اش كه همیشه در گوش 4 فرزندش زمزمه مى‌كرد، آنها را به دیدن رؤیاهاى رنگى مى‌برد. مرگ پدربزرگ ضربه سختى براى دختر 5 ساله بود. فكر از دست دادن عزیزان، بخصوص مادر و پدرش، مسبب نوشتن قطعه‌هاى ادبى شد كه بعدها به گفته خودش، با راهنمایى‌ها و پیگیرى‌هاى پدر و معلم شعر و ادبیات دوران اول دبیرستان به سرمنزل مقصود رسید و اولین شعرهایش را سرود.
پس از اتمام دوران ابتدایی، به همراه خانواده به تهران آمد و دوران تحصیل را در جنوب تهران به پایان رساند. در رشته مترجمى زبان انگلیسى لیسانس گرفت و براى فوق لیسانسش رشته زبان‌شناسى را انتخاب كرد كه مصادف با انقلاب اسلامى بود. بعد از انقلاب وارد فعالیت‌هاى سیاسى و عضو انجمن اسلامى شد. در همان ابتدا با عضویت در اولین جمعیت زنان جمهورى اسلامى ایران فعالیت خود را در امور زنان آغاز كرد. مدرك دكترى خود را هم در رشته زبان‌شناسى گرفت و عضو هیئت علمى دانشگاه الزهرا شد.
سال 1376 به پیشنهاد دوستانش در تأسیس جبهه مشاركت ایران اسلامى شركت كرد. «فاطمه راكعی» در عرصه فعالیت‌هاى فرهنگی، اجتماعى و سیاسى در سال‌هاى اخیر عهده‌دار مسئولیت‌هاى متعددى بود كه از جمله مى‌توان به معاونت پژوهشى دانشگاه الزهرا، رئیس پژوهشكده ادبیات و هنر دانشگاه الزهرا، مدیر عامل انجمن شاعران ایران، رئیس هیئت مدیره دفتر شعر جوان و نماینده و نایب رئیس كمیسیون فرهنگى و رئیس «كمیته زنان، جوانان و امور خانواده» در مجلس ششم شوراى اسلامى اشاره كرد. وى همچنین دبیرى و عضویت در هیئت‌هاى علمى ده‌ها كنگره ادبی، فرهنگى و اجتماعى در سطح كشورى و بین‌المللى برعهده داشته است.
فاطمه راكعى چندین مجموعه شعر از جمله «آواز گلسنگ» (1373) «برگزیده اشعار» (1381) و «مادرانه‌ها» (1382) به چاپ رسانده و كتاب‌هایى نیز ترجمه كرده است كه از آن میان مى‌توان به «درباره شعر» و «منطق زبان‌شناسی» اشاره كرد. كتاب «لفظ و معنا در شعر نیما» را نیز تألیف كرده كه آماده چاپ است.
در زیر دو قطعه از شعر او را می خوانیم

شعرهای تو: با یاد امام خمینی (ره)
تو باز حرف بزن، حرف‌های تو خوب است
و مثل لحن نوازش، صدای تو خوب است
ز عمق غربت خوبی، در این زمانه‌ی بد
سخن بگو، سخن آشنای تو خوب است
دلم هوای تو دارد، چه‌قدر بی‌تابم!
چه‌قدر بال زدن در هوای تو خوب است
نگاه كن به جماران و جای خالی خود
كنون كه پیش خدایی و جای تو خوب است
پس از تو شعر تو را عاشقانه می‌خوانم
چه‌قدر مثل خودت شعرهای تو خوب است
فاطمه راكعی

از قاطمه راکعی شعری مهدوی می خوانیم: دهید مژده به یاران كه یار می آید
قرار گیتی چشم انتظار می آید

كلید صبح به دست و سرود عشق به لب
به انتهای شب آن شهسوار می آید

طلسم كین به سرانگشت می شكند
بشیر دوستی پایدار می آید

سخای اوست كه از چشمه سار می جوشد
شمیم اوست كه از لاله زار می آید

صدایی است به حلقوم باد می شنوی
خروش است كه از آبشار می آید

دریغ كز غم خوبان گرفته است دلش
چه لاله ملتهب و داغدار می آید

به سوگواری گل ها به غم گساری عشق
قرار هستی ما بی قرار میاید







مشاور : خانم آفرين کيا | پرسش : جمعه 20/7/1386 | پاسخ : سه شنبه 24/7/1386 | | راهنمايی | 14 سال | ادبي | تعداد مشاهده: 1097 بار

تگ ها :

UserName