• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 213209

پرسش

سلام
من یه مشكل دارم و اون اینه كه با وجود اینكه همه اطرافیان و فامیل منو یه فرد مذهبی و متدین تلقی می كنند وبه من خیلی احترام می گذارند اما من خیلی ناراحتم و این مسئله منو مدت ها مورد عذاب روحی قرار داده كه من با انجام همه واجبات و اعمال عبادی ولی بازهم فكر می كنم من دارای صداقت در گفتار و اعمالم نیستم از طرفی نه برای ریا و این جور مسایل ولی برای این منظور كه هركسی در زندگی باید این گونه باشد خیلی دوست دارم كه همه منو به عنوان یك فرد مذهبی بشناسند و البته واقعا هم این طور باشم.
مگر خداوند نمی فرمایند الا بذكر الله تطمئن القلوب پس چرا من حتی با خواندن نماز شب و یا حتی نماز های شكر در خفا و پنهانی بازهم فكر می كنم من به هیچ وجه نتوانسته ام حق خدا كه هیچ وظیفه خود را انجام دهم.ما عبدناك حق عبادتك و ما عرفناك حق معرفتك
من می دانم كه والاتریم مقام برای انسان این است كه اعمالش صادق تر و خالص تر باشد برای همین هم من در زندگی سعی می كنم كتاب هایی مانند اصول كافی را بخوانم و روایات را دقیقا همانطور كه از قول معصومین نقل شده اجرا كنم اما در این راه خیلی می ترسم چون دوست دارم كه حتی در مسیر این راه گناه صغیره هم از من سر نزند چون من معتقد هستم تنجام گناه صغیره با این كه كوچك است اما چون در مقابل عظمت خداست پس گناه بسیار بزرگی محسوب می شود و من می دونم كه برای جوانی در سن و سال من هیچ چیز به انداره مهار نفس و شهوت ارزش والایی ندارد و مهار نفس در این سن است كه بالاترین ازمایش الهی است .و مشكل من نیز همین است كه با این افكار و اگاهی ها
گاهی اوقات مرتكب همین گناه كبیره بزرگ شهوت شده ام و چون این احساس به من دست داده است كه دیگر عزت نفس ندارم بازهم به انجام گناه مشغول شده ام
ولی خیلی احساس شرمندگی نزد خدا و اقا امام زمان عج می كنم
من ارادت خاصی نسبت به ان حضرت دارم و دائم سعی می كنم كاری كنم كه حضرت به جای گریه برای من به من بخندد و دل ایشان شاد شود انقدر عاشق اقا هستم كه به خدا حالت جنون به من دست داده و بار ها شده در هیئت خودمان از بچه ها پرسیدم كه واقعا اقا كی میاد ما تا كی منتظر باشیم و از این جور حرف ها كه بعضی اوقات اونا به من می خندند و می گن من دیوونه شدم.
می دونم خیلی اقا رو دوست دارم اما تمام مشكل من كه برای شما شرح دادم فقط یك جمله بیشتر نیست اینكه پس چرا بار ها مرتكب این گناه یعنی شهوت شده ام اما اینم بگم من همیشه در مقابل نامحرم سر به زیر و سنگین هستم و اصولا از هرزگی و بی بند وباری متنفرم و لی بعضی اوقات با انجام این گناهان فكر می كنم من هم مثل یكی از این ادم های لا ابالی هستم مدت چندسالی هم هست
كه حتی موسیقی های مجاز و شرعی را هم از روی احتیاط گوش نمی دهم و خیلی دوست دارم انسان كاملی باشم
لطفا خواهش می كنم تمنا می كنم شما مانند دیگران به من نخندید و منو راهنمایی كنید
از طریق دینی مانند یك طبیب به من داروی اسلام تجویز كنید تا مصرف كنم و درد خودمو در مون كنم
من می گم عاشق حسین ع هستم راه حسین هم ازادگی است راه حسین هم مقابله با نفس است
حالا می خواهم منو از این مشكل روحی نجات بدید ایا با انجام هر گناهی چه كوچك چه بزرگ
مخصوصا انچه كه برایتان گفتم ایا دیر نشده ایا می شود رجبعلی خیاط شد ایا می شود ایت الله بهجت شد؟
خواهش می كنم راهنمایی كنید این چه حالتی است كه من دارم من از یك طرف خودمو عاشق خدا می دونم عاشق امام زمان می دونم كه وقتی نام ایشان را می برم یا از جایی می شنوم تمام وجودم می لرزد و اشك هایم جاری می شود اما از طرف دیگه این گناهان چیست ؟ ایا این گناهان انسان را از چشم اقا نمی اندازن د با توجه به این علا قه ای نسبت به ایشان دارم.
من می گم منی كه ادن بدی هستم چرا با زم منتظرم تا شب جمه بشه برم دای كمیل و گریه كنم و از از خدا طلب مغفرت كنم . انقر به در گاه خدا گریه كرده ام كه نمی دانم دیگر برای بخشش و مغفرت از خدا چه بخواهم؟
من می خواهم كه شما منو از این دوگانگی فكری نجات دهید همین و بس
منو ببخشید چون خیلی درازه گویی كردم
با تشكر
- دیپلم

پاسخ

با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
این علاقه شما به خدا و تقوا و اولیاء الهی ستودنی است. آن را هرگز رها نكنید. چون این علاقه ها و ارادتها و محبت ها تنها وسیله ای است كه موجب خروج از ظلمات به نور می شود.«الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات إلی النور»
امام رضا(ع) فرموده اند: "كن مُحبّا لآل محمد ولو كنت فاسقا" یعنی دوست دار اهل بیت(ع) باش، ولو این كه فاسق باشی.(ر.ك. به "سفینة البحار"، ماده حب)
منظور این است كه این محبت و اظهار ارادت، دست آخر تو را از فسق و بدكاری به درمی آورد؛ چون انسان برای خروج از عصیان نیازمند قدرت و توانی است كه فقط محبت،و به خصوص محبت به اولیاء الهی آن را تأمین می كند.
چنانچه در مناجات شعبانیه می خوانیم: "الهی لم یكن لی حول فأنتقل به عن معصیتك إلا فی وقت أیقظتنی بمَحبّتك" یعنی خدایا من قدرتی برای انتقال از معصیت تو در خود نمی بینم، مگر وقتی به جذبه محبت خود(و اولیائت) بیدار و هوشیارم كنی.
این برای هر افراد مؤمن هیئتی و مأنوس با اهلبیت(ع) به طور قطع تجربه شده است كه در هنگام جذبه محبت آنها و شیدایی دل به یاد آنها، انسان نسبت به یاد گناه هم متنفر و نسبت به حفظ تقوا پرتوان است. چنین انسانی فقط در زمان غفلت از آن یاد و دوری از آن جذبه است كه مرتكب معاصی می شود.
از این رو هر چه این محبت شدیدتر گردد تأثیر آن هم بیشتر می شود. اگر كسی در این مسیر قرار گرفت، ولی مواظب گناهان كبیره بود، و در صورت غفلت و ارتكاب گناه هم فورا توبه كرد، خداوند راه پیش روی او را بهتر از پشت سرش قرار می دهد، و هر روزش را بهتر از دیروز قرار می دهد.
بله باید از این ترسید كه گناه امری عادی برای انسان شود، و خدای ناكرده اصرار بر گناه كند. گناه این اثر را دارد كه محبت به خدا و اولیاء الهی را می كاهد، و كار اصرار بر گناهان موجب از بین رفتن این ارادت و قطع شدن وسیله نجات انسان می شود. «ثم عاقبة الذین أساءوا السوی أن كذبوا بآیات الله» یعنی عاقبت كسانی كه در بدی ها زیاد روی كردند به آنجا كشید كه آیات خدا را تكذیب كردند. و این باید ترس عمیقی در دل شما بنشاند.
آن رجاء و امید به نجات ـ كه در بالا گفتیم ـ و این خوف و خشیت از هلاكت و دوری به لحاظ عملی، نقش شایانی در توان شما در ترك گناه دارد.
به لحاظ عملی هم باید مقدمات آن گناه را از بین ببرید. اگر مؤانست و دوستی با شخص خاصی یا خواندن كتابی و یا دیدن فیلمی در آن تأثیر دارد، از آن با یك تصمیم جانانه اجتناب كنید. ممكن است در اول كمی سخت باشد، ولی به تدریج آسان و آسان تر می شود؛ به خصوص وقتی شیرینی تقوا را در نفش خود احساس كردید، هر روز این راه برای شما هموارتر می شود.
بطور كلی ترك مقدمات گناه، راه رسیدن به عصمت از گناه است. مقدمات، مبادی و نقاط ضعف خویش را بیابید، و با تمام توان آن را از بین ببرید. گاه مقدمات گناه خود گناه نیستند، و شیطان، معمولا انسان را به ارتكاب آن مقدمات تشویق می كند، و از این راه او را می فریبد.
از خود معصومین(ع) مدد بخواهید، و تلخی گناه را پای مناجات و توسل ببرید، و از آنها با استغاثه كمك بخواهید. اما در كنار گریه و شرط كردن در مراقبه و عمل هم جدی باشید.
یك نكته دیگر هم به شما تذكر می دهیم؛ و آن این كه از واجبات و انجام آن و گناه و ترك آن كه بگذریم ـ كه در آن كاملا جدی باشید ـ در انجام مستحبات بیش از توان خودتان كاری را بر خود تحمیل نكنید. در روایات ما انجام مستحبات تا آنجا توصیه شده كه اقبال قلبی دارید، و نه بیشتر. یعنی تا جایی نماز مستحبی بخوانید كه هنوز شوق به بیشتر خواندن دارید. در این صورت این اشتیاق برای شما می ماند، والا دلسرد می شوید و خدای ناكرده میل و اشتیاق خود را از دست می دهید.
قرار نیست یك شبه ره صد ساله بروید. یكی از امتحانات مسیر كمال صبر است. صبر را نصف دین شمرده اند، و حكمت این كه دعاهای ما گاه مستجاب نمی شود و گاه در امتحانات دستگیری نمی شویم و شكست می خوریم، برای آن است كه با صبر دوباره بلند شویم، كه همین صبر كمال ما است.
در آخر عرض می كنیم سعی نكنید كس دیگری باشید، بلكه تلاش كنید خودتان باشید، خودی كه خدا را دوست دارد و عامل به وظائف خود است. بقیه كار را خود خدا پیش می برد.
التماس دعا.
موسسه ذكر ـ قم.
باستانی.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : سه شنبه 22/9/1384 | پاسخ : شنبه 26/9/1384 | | ديپلم | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 32 بار

تگ ها :

UserName