کد:
197669
پرسش
با سلام و خسته نباشید
دلیل عقلی بر اثبات عصمت انبیاء و امامان چیست؟ لطفا بطور كامل توضیح دهید.
باتشكر
- طلبه
پاسخ
سلام علیكم
باید دانست كه در واقع همان دلایلی كه معصومیت انبیاء را به اثبات میرساند, عصمت امامان(علیهمالسلام) را هم عینا ثابت میكند.
نخستین دلیل عقلی بر لزوم عصمت انبیا (ع) از ارتكاب گناهان این است كه هدف اصلی از بعثت ایشان راهنمایی بشر بسوی كمالی است كه خدای متعالی انسانها را برای آن خلق فرموده است و ایشان در حقیقت, نمایندگان الهی در میان بشر هستند كه باید دیگران را به راه راست, هدایت كنند. حال اگر چنین نمایندگان و سفیرانی پایبند به دستورات الهی نباشند و خودشان برخلاف محتوای رسالتشان عمل كنند مردم, رفتار ایشان را بیانی مناقض با گفتارشان تلقی میكنند و دیگر به گفتارشان هم اعتماد لازم را پیدا نمیكنند و در نتیجه, هدف از بعثت ایشان تحقق نخواهد یافت. اصولا چگونه ممكن است كسی كه میخواهد بشریت را به كمال برساند خود ناقص باشد. پس حكمت و لطف الهی اقتضا دارد كه پیامبران, افرادی پاك و معصوم از گناه باشند و حتی از روی سهو و نسیان هم خطا نكنند زیرا خطای آنان هرچند برایشان گناهی محسوب نمیشود ولی موجب میشود كه پیروان او ناخواسته به خطا روند و راه كمال برای آنان مسدود گردد.
همین دلیل عینا برای اثبات عصمت در امامان كه جانشینان پیامبراكرم(ص) هستند, كافی است. آنان ادامه دهندگان راه پیامبراند و مردم را به سوی خدا و كمالات بینهایت دعوت میكنند از این رو همانند پیامبراكرم (ص) باید معصوم از خطا و مبرا از اشتباه باشند.
اصولا همان طور كه در گذشته تأكید شد, مسؤولیت حفظ دین از خطر تحریف و تغییر، برعهدهی امام است، چنانكه او عهدهدار هدایت دینی افراد نیز میباشد. بدیهی است انجام این دو مسؤولیت و تحقق بخشیدن به این دو آرمان دینی، در گرو مصونیت امام از خطا و انحراف است، به خصوص كه هدایتگری در سخن و گفتار خلاصه نمیشود، بلكه تأثیر عمل امام در جهت دادن به رفتار جامعه، به مراتب بیشتر از گفتار او است. به همین دلیل، باید امام در فهم و بیان احكام دینی و نیز در عمل به آنها، مصون از خطا و لغزش باشد تا پیروان خود را به طور صحیح هدایت كند
دلیل دیگری كه برای اثبات عصمت امامان (علیهمالسلام) میتوان به آن استناد كرد لزوم تسلسل است. با این توضیح كه یكی از جهات نیازمندی جامعهی دینی به امام این است كه مردم در شناخت دین و اجرای آن مصون از خطا نیستند. بنابراین، هرگاه امام نیز مصون از خطا و لغزش نباشد، به امام دیگری نیاز است. نقل كلام به امام دوم میكنیم، اگر او نیز معصوم نباشد، امام دیگری لازم است. اگر رشته را ادامه دهیم، در جایی پایان نمیپذیرد و به تسلسل میانجامد و سرانجام به كسی نخواهیم رسید كه خطا و لغزش جامعه را اصلاح كند و آن را از فساد برهاند و به صلاح درآورد. پس نتیجه میگیریم كه باید امام مصون از خطا و لغزش باشد. دو برهان یاد شده در كتاب «تجرید الاعتقاد»، نوشتة مرحوم خواجه نصیر الدین طوسی به این صورت آمده:
«وَ اِمْتِنَاعُ التَّسَلْسُلِ یُوجِبُ عِصْمَتِهُ وَ لِاَنَّهُ حافِظٌ لِلشَّرعِ».
یعنی: امتناع تسلسل در امامت موجب عصمت امام است، و نیز امام حافظ شرع است، پس باید معصوم باشد.
برخی در نقد دلیل اول گفتهاند: امام به تنهایی حافظ دین نیست، بلكه او از طریق كتاب و سنت و اجماع علمای دین و اجتهاد صحیح خود، دین را حفظ میكند، و هر گاه در اجتهاد خود خطا كند، مجتهدان دیگر او را راهنمایی میكنند، چنانكه اگر مرتكب خطایی شود امر كنندگان به معروف او را باز میدارند.
ولی نادرستی این سخن روشن است، زیرا كتاب و سنت به خودی خود سخن نمیگویند، بلكه باید آنها را تفسیر و معنا كرد و اجماع افرادی كه هیچ كدام معصوم نیستند، احتمال خطا و اشتباه را از بین نمیبرد. از اینرو نمیتوان به حكم دیگر مجتهدان نیز اطمینان داشت و امر كنندگان به معروف هرگاه معصوم از خطا نباشند، چه بسا در شناخت معروف خطا نمایند. بنابراین، یگانه راه اطمینان بخش برای حفظ شریعت عصمت امام است.
مشاور :
موسسه پرتو نور
| پرسش :
دوشنبه 16/8/1384
| پاسخ :
سه شنبه 17/8/1384
|
|
طلبه
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
86 بار