• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 1146669

پرسش

سلام.کاهی احساس درد در قلب دارم.کمی احساس ضعف جسمی دارم.وقتی که استرس دارم بدنم شروع به لرزش می کند و دستهایم بی حس می شود.گاهی هم ازبینی ام خون می اید.

پاسخ

سلام علیکم
احتمال بیماری های اضطرابی و افسردگی مطرح می شود ولی برای رد بیماری های دیگر و یا درمان باید شرح حال کامل گرفته شود و معاینه و بررسی انجام شود

مشاور : خانم دکتر علیزاده | پرسش : دوشنبه 15/2/1393 | پاسخ : جمعه 19/2/1393 | | ليسانس | 22 سال | پزشكي | تعداد مشاهده: 47 بار

تگ ها : استرس اضطراب ضعف جسمی لرزش بدن

مشاوره های مرتبط

سلام،من درد پشت دارم ب مدت ۳ ماه، و ب دکتر هم مراجعه کردم این درد پشت ب همرا بعضی موقع درد دست یا انگشتا درد پا و بعضی موقع قفسه سینه در صورتی ک من ب دکتر قلب هم مراجعه کردم و قلبم سالم بود،دکتر گفتن ک استرس و تعدادی قرص دادن و دوره اول ک استفاده کردم تاثیر گزار بود و مدتی ک استفاده نکردم باز دردم شروع شد ب باز ب دکترم مراجعه کردم گفتن باید ادامه بدم قرصارو ولی ایندفعه هیچ تاثیری نداش.دور اطرافیانم میگن ک قلنج میخاسم بدونم اگ قلنج داشته باشم جاهای دیگ بدنم درد میگیره؟

سلام خسته نباشید٬ لطفا منو راهنمایی کنین که چکار باید بکنم ٬من دو تا بچه دارم وبسیار آدم پر استرسی هستم مخصوصأ تواین سه چهار سال اخیر این مورد تشدید شده بنا به دلایل مشکلات خانوادگی ٬حالم خیلی بد میشه سرم گیج میشه تپش قلب میگیرم بدنم میلرزه به خصوص وقتی جوش میزنم دست وپاهام درد میگیره وهرکار میکنم که خودمو کنترل کنم که عصبی نشم نمیتونم فکروخیال هم زیاد میکنم دوست ندارم رو به قرص اعصاب ببرم چون میگن وابسته میشی خلاصه اعصابم خیلی خیلی ضعیف شده تورخدا منو راهنمایی کنین این حال بد خیلی منو زجر میده باعث میشه توزندگی ورسیدگی به بچه هام بی حوصله بشم

سلام خانم دکتر علیزاده
تقریبا یکسال و نیم میشه که احساس میکنم علایم بیماری قلبی دارم، تیرکشیدن بود که یه پزشک عمومی گفت عصبیه، اما حالا بعضی وقت ها بازوی چپم درد مبهمی داره، بیشتر حالت داغ شدن داره و کمی تیر میکشه و گاهی احساس کوفتگی داره و همینطور سرشانه و پشت کتفم، از دانشگاه انصراف دادم و دارم برای کنکور آماده میشم، استرس آشکار ندارم یعنی احساس استرس ندارم ولی با خودم میگم نکنه استرس در ناخودآگاهم رسوخ کرده و شاید افسردگی دارم ... چون نه میل به بیرون رفتن با دوستانم دارم نه احساس لذت، با خانواده رابطه ی گرمی دارم و سرحالم اما با اجتماع نه! واقعا نگرانم، احساس میکنم مشکل قلبی دارم ولی از دکتررفتن و شنیدن اینکه مشکل قلبی دارم می ترسم، شب ها معمولا دیر خوابم میره از ترس مرگ، روزها این ترس مسخره رو ندارم و حتی بعدازظهر ها راحت خوابم می بره اما نمیدونم چرا شب ها می ترسم، تست سلامتی که دانشگاه سابقم در آبان پارسال گرفت سلامت کامل داشتم فقط غلظت خون بالا و اضافه وزن داشتم، الان نمیدونم آیا در این یه سال و نیم بیماری قلبی گرفتم یا نه؟ لطفا راهنمایی کنین منو، اگه افسرده ام باید پیش مشاور برم یا اینکه اگه علایمی که گفتم میتونه مربوط به قلب باشه پیش متخصص برم، شما چی پیشنهاد میکنین؟

سلام،
من قدم 170 و وزنم 51 kg هست و می دونم که کم وزنی دارم،اما هم فعالیتم زیاده و هم استرس و نگرانی هام،مدت زیادی هست که موهام بیش تر از حد طبیعی می ریزه و حجمشون کم شده و خوش حالت و نرم نیست مثل قبل،شامپوهای مختلف رو امتحان کردم و نتیجه نگرفتم ،از طرفی جوش های زیر پوستی در صورتم ایجاد میشه و احساس می کنم رنگ پوست صورتم در اطراف دهانم به زردی میزنه، رنگ زبانم در سطح رویی کمی سفید رنگ است !
این مسایل از نظر روحی ازرده ام کرده و
نمی دونم که علتش می تونه مشکل کبدی باشه یا چیز دیگری!
بسیار سپاس گزارم اگر راهنمایی بفرمایید.

سلام
چند تا سوال دارم
سوال 1 : حدود 1 ماهه که منطقه ی کنار چشم چپم و خود آن گاهی اوقات به شدت تیر میکشد
به نظر شما علت چیست؟
من از کودکی سردرد داشتم ولی این اصلا شبیه آن دردهانیست
سال 91 هم باماشین چپ کردیم در آن حادثه سرمن خیلی به درودیوار ماشین خورد
تا چند وقت هم توی موهام خون خشک شده وجود داشت اما وقتی مارا به بیمارستان بردند گفتم من خوبم
قبل از تصادف کردنمان شب ها از دست صدایی مانند صدای موتور وسایل برقی که از داخل گوشم می آمد تا ساعت ها نمیتوانستم بخوابم
1 سال بعد از تصادف به پزشک مراجعه کردم از من نوار مغز گرفتند فقط گفتند خیلی عصبی هستی و مقداری مسکن به من دادند
از آنجایی که من هم با مسکن خوردن مخالفم داروهایش را نخوردم چون درد من درمان نمیشد فقط من آن را احساس نمیکردم
حالا به نظر شما این درد چشم علتش چیست
دوست ندارم دوباره کلی هزینه ی دکتر کنم و یک مشت مسکن به من بدهند
یه چیز دیگه سر من قبلا انقد درد میکرد که حتی قادر به ادا کردن سجده ی نماز هم نبودم چون وقتی میرفتم سجده احساس میکردم سرم در حال منفجر شدنه
سوال 2 : پارسال به طور ناگهانی تمام بازویم پر از جوش غیر چرکی شد
این جوش ها دردی مانند آبله مغان دارند
یعنی هم سوزش شدید و هم خارش شدید دارند
من در سال 82 آبله مرغان گرفته ام
برای این موضوع به پزشک مراجعه کردم برای من پماد آسیکلویر 300 و قرص آسیکلویر 300 تجویز کردند
یه آزمایش هم برام نوشتن که اونو ندادم دیگه
اون دکتر الان رفته
اما بعد از 1 سال الان دوباره به مدت 1 ماه پشت بدنم همان سوزش و خارش را پیدا کرد و حالا چند روزی است که دوباره تمام دستم پر شده
اما درد پشت بدنم ادامه دارد و تا مچ دست هایم هم کشیده میشود
نمیدانم علتش چیست و میگویم کاش آن آزمایش را میدادم
حال به نظر شما چه چیزی میتواند باشد
در ضمن من کلا هیچ چزی نمیخورم که بگم حساسیته نه نوشابه نه دلستر نه پفک
کلا هیچی نمیخورم سعی میکنم از ان مریض تر دیگه نشم
سوال 3 : من کمبود شدید ویتامین های گروه ب مخصوصا ب1 و ب12 دارم
یعنی تا چند وقت قرص استفاده نکنم ناخن هام شروع به کبود شدن میکنن وعلائمم برمیگردن در این حد کمبود دارم
در ضمن افتادگی دریچه ی میترال هم دارم
گروه خونیمم ab مثبت و قدم 168 و وزنم56 کیلوئه
یعنی انقدری هم از لحاظ بدنی ضعیف نیستم
ولی از شدت خستگی دارم میمیرم
یعنی انقد خسته ام که حتی دسشویی رفتن هم برام دشواره
دلم میخواد تمام روز رو بخوابم و سر کلاس هیچی نمیفهمم
اعصابمم به شدت خورده جوری که گاهی وقتا حوصله ی خودمم ندارم
الان بهتر شدم چند سال قبل وقتی میرفتم تو یه پاساز چند طبقه دلم میخواست از طبقات بالا بپرم پایین سرم بترکه از دردش آروم شم
به نظرشما چیکار کنم از دست این خستگی ها؟

UserName