• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 1271570

پرسش

بنده مدتی است که وسواس به نجاسات شدم و با اینکه فکر میکنم به دستورات اسلام عمل میکنم اطرافیانم بهم میگن خیلی وسواسی هستی در صورتی که خودم اعتقاد دارم وسواس ندارم. اما حالا نمیدونم چیکار کنم بیشتر زندگیمو دارم صرف فکر کردن درباره پاک شدن اجسام میگذرونم نمیدونم چیکار کنم لطفا کمکم کنید. با تشکر

پاسخ

همین که پاک کردن و طهارت اجسام زمان زیادی را از شما می گیرد و شما را این قدردرگیر کرده نشان دهنده این است که دچار وسواس شده اید . ضمن این که بیان دیگران نیز می تواند سند باشد . لذا باید تلاش کنید تا وسواس را رفع کنید آسان تری راه برای درمان آن آشنایی با رفتار عرف است برای تعدیل رفتار خود . به عبارتی فردی را که در اطرافیان خود قبول دارید و مورد اعتماد دیگران هم هست الگو قرار دهید و رفتارش را مدل سازی کنید . اسلام در هیچ برهه قایل به ایجاد سختی نیست و عسر و حرج را نمی پذیرد . لذا اگر برای طهارت به سختی می افتید بدانید دارید به وسواس عمل می کنید نه اسلام. توسط یک مشاور مذهبی با احکام آشنا شوید و مدل های رفتاریتون رو با او چک کنید تا بتوانید به تعدیل برسید . یادتان باشد از نظر روان شناختی تا زمانی که فرد وسواسی از رفتارش رضایت دارد در حال عمل به وسواس است و زمانی که با نارضایتی کنار برود در حال تمرین برای درمان . پس قرار نیست در تمرین برای درمان رضایت داشته باشید . زمانی که شما فکر میکنید دارید به احکام عمل میکنید اما دیگران آن را وسواس میدانند احتمالا عمل به مستحبات و احتیاط ها در شما زیاد است . اصل حکم را بدانید و فقط بر طبق ان رفتار کنید . یادتان باشد شما به دلیل کوتاهی در نجاسات عذاب نمی شوید . بلکه رفتار های حرامی چون اسراف، حرام کردن بیت المال، هدر دادن زمان و ... به مراتب عقاب بیشتری دارد .

مشاور : خانم کهتري | پرسش : شنبه 3/7/1395 | پاسخ : دوشنبه 5/7/1395 | | ليسانس | 20 سال | اختلالات روانشناختی | تعداد مشاهده: 359 بار

تگ ها : وسواس نجاسات اسلام

مشاوره های مرتبط

با سلام . دختری هستم20 ساله که همیشه از اینده و حوادثی که ممکنه در اون اتفاق بیفته میترسم... همیشه ترس از دست دادن دارم . دست خودم نیست. خیلی سعی کردم اینطور نباشم ولی نشد.همیشه این پدر و مادر هستن که با هر درد و ناراحتی تا صبح نگران بر بالین فرزندانشون بیدار میمونن ولی در مورد من کاملا برعکسه . گاهی اوقات بخاطر کوچک ترین درد یا بیماری یا مشکل اعضای خانواده ام تا صبح نتونستم بخوابم... کمکم کنید. این شرایط خیلی سخته. دارم دیوونه میشم..ای ترس ها از همان دوران کودکی(5سالگی تا الان) با من بوده است

سلام من پاسخ درستی دریافت نکردم لطفا برای درمان وسواس و اضطراب به من راهکارهای روانشناختی ارائه دهید من حتی اگر بخواهم از افسردگی و وسواس بمیرم دیگر هرگز از دارو استفاده نخواهم کرد بنابراین به من درمان دارویی پیشنهاد ندهید. و همچنین در سوالم از شما پرسیدم که آیا با توجه به علاقه زیادی که به کلاسهای هنری دارم به این نوع کلاسها بروم یا نه؟چون فکر کردن به این مسئله ذهنم را مشغول ساخته من از روانشناس های زیادی در مورد مدت زمان درمان وسواس سوال پرسیدم و گفته اند طی 15 جلسه و البته بستگی به نوع آن بیشتر یا کمتر هم هست از شما تقاضا دارم این درمان را که 15 جلسه نیاز است به من ارائه دهید باور کنید من توانایی پرداخت هزینه های سنگین مشاوره را ندارم متشکرم

سلام. پسری 25 ساله هستم و مجرد. فردی منزوی هستم و در برقراری ارتباط با دیگران به شدت مشکل دارم و بیشتر دوست دارم تنها باشم. در تنهایی معمولا با خودم حرف می زنم و همچنین به شدت خیالبافی می کنم وبه رویاها و آرزوهایی که هیچ وقت به آنه نرسیدم و نخواهم رسید فکر میکنم. آیا من مشکل روانی دارم و باید تحت درمان قرار بگیرم؟ با تشکر

سلام من دچار مشکلی شدم که نمیدونم اسمش چیه ؟ برای هر کاری که میخوام انجام بدم شک دارم مثلا شیرینی بخورم یا نه نخورم یا خونه مامانم برم نه نرم. الان با همسرم جدی باشم نه مهربون باشم هر کاری اصلا هر کاری که از نظر خیلی ها پیش پا افتاده و روزمرگی هست دچار شکم حالا بالاخره انجام دادم پشیمونم چه جور که لعنت میدم حالا انجام ندم هزار دلیل پیدا میکنم که باید انجام میدادم اما دیگه کار از کار گذشته قدرت تصمیم گیری ندارم خیلی عذاب میکشم اعتماد به نفسم صفر شده لطفا کمکم کنید

UserName