کد:
1254779
پرسش
هدف از خلقت جهان چیست؟ تکلیف انسان هایی که وحشی گری میکنند و باعث زشتی جهان هستند چه میشود؟
پاسخ
هدف خداوند در آفرینش انسان با توجه به مطالب زیر روشن مىشود:1- خداوند متعال هیچ محدودیتى و نقصى ندارد و همه كمالها را دارا است؛ بلكه عین كمال است. 2- از جمله كمالات او فیاض و جواد بودن است. فیاض و جواد بودن خداوند با آفریدن وایجاد كردن محقق مىشود. پس لازمه فیاض بودن آفریدن است. این نكته را مىتوان از راه دیگرى نیز بیان كرد و آن این كه اگر چیزى امكان ایجاد شدن را داشته باشد و خداوند آن را ایجاد نكند، این نیافریدن با توجه به این كه وجود خیر است منع از خیر است و بخل محسوب مىشود و بخل از خداوند محال است. از این مقدمات نتیجه مىگیریم كه هدف فاعل در آفرینش، فیاض بودن خداوند است؛ یعنى، اگر سؤال شود چه چیز باعث شد خدا بیافریند؟ پاسخ مىدهیم كه فیاض بودن او باعث آفرینش شده است. 3- صفات خدا زاید بر ذات او نیست. صفات انسان و دیگر اجسام زاید بر ذات آنها است؛ مثلاً سیب یك ذات دارد و سرخى و شیرینى صفت آن است. این سرخى و شیرینى، خارج از ذات سیب است. سیب مىتواند به جاى این صفات، ترش و سبز باشد و ذات او باقى بماند. فیاض بودن خداوند خارج از ذات او نیست. پس اگر سؤال شود چرا خداوند آفرید؟ خواهیم گفت: چون خدا است. این كه گفته مىشود، آفریدن لازمه فیاض بودن خدا است، بدین معنا نیست كه او مجبور به آفریدن است؛ زیرا در جبر همواره یك نیروى خارج و برترى بر اراده قدرت فاعل غلبه دارد واو را مجبور مىكند؛ اما درباره خداوند هیچ نیروى دیگرى - غیر از او - فرض نمىشود، چه رسد به این كه برتر از او باشد تا بتواند او را مجبور كند. پس وقتى مىگوییم بین فیاض بودن و آفریدن تلازم است، اختیار و اراده را در آفرینش از او سلب نكردهایم و در واقع بین فیاض بودن و آفرینش اختیارى و ارادى تلازم است. 4 - حال كه معلوم شد هدف فاعل در آفرینش ذات خداوند است؛ پس هر آنچه غیراز ذات به عنوان هدف ذكر مىشود، به عنوان هدف میانى است (نه هدف حقیقى و نهایى) ؛ ویژگى هدف میانى این است كه همواره معقول است كه از هدف آن سؤال كرد؛ مثلاً مىپرسند؛ چرا خداوند انسان را آفرید؟ مىگویید تا او را به كمال برساند و یا به او جود كند. در این جا مىتوان دوباره پرسید: چرا او را به كمال برساند؟ یا چرا به او جود كند؟ مىگویند: چون فیاض و جواد است. دیگر صحیح نیست كه سؤال شود: چرا فیاض و جواد است؛ زیرا فیاض بودن عین ذات او هست.5- آنچه گفته شد هدف فاعل در اصل آفرینش است؛ اما هدف فاعل در آفرینش یك موجود خاص (مانند انسان) نیازمند یك نكته ویژه است. این نكته درباره انسان عبارت است از «كمال خاصى كه خداوند مىخواست با خلقت انسان آن را بیافریند». توضیح:لازمه كمال فیاض بودن خداوند این است كه هر كمال ممكنى را بیافریند. او قبل از آفرینش انسان، موجودات دیگرى را به نام ملائكه آفریده بودكه از همان ابتداى آفرینششان داراى همه كمالات ممكنه بودند؛ یعنى، همه كمالها را بالفعل دارا بودند. پس هرگز به كمال جدیدى دست پیدا نمىكنند و مرتبه وجودیشان تكامل نمىیابد . پس هدف فاعل و علت غایى در آفرینش انسان، فیاض بودن خداوند است. لازمه فیاض بودن خدا، این است كه این نوع از كمال ممكن را نیز بیافریند و اصلاً این كمال برترین كمال امكانى است. 6-آنچه بیان شد هدف تکوینی بود و اما هدف تشریعی یعنی آنچه که خداوند انسان را امر به آن کرده تا انسان به هدف مطلوب از خلقت برسد کمال انسانی و بهره مندی از خیرات دو عالم است . از این رو، هر انسانى كه همه كمالهاى ممكنه انسانى را كسب كند، غرض اصلى از خلقت انسان را معنا خواهد بخشید بنابر این میتوان گفت(با قدری تسامح در تعبیر) انتظار خداوند اطاعت از دستورات اوست و انسان با پیروی از دستورات الهی سعادت و كمال خود را تآمین خواهد كرد و نفع آن عاید خود انسان میشود همچنان كه ضرر سرپیچی هم عاید خود انسان خواهد شد یعنی در خلاف راستای هدف تشریعی از خلقت حرکت کرده است و در این میان نفع و ضرری به خداوند نمیرسد. موفق باشید.
مشاور :
آقای روحاني
| پرسش :
سه شنبه 7/2/1395
| پاسخ :
شنبه 11/2/1395
|
|
دبيرستان
|
17
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
598 بار