عشق جاری!!
پس از طی مسیری طولانی در جاده پر پیچ و خم چیستی عشق که از این منزلگاه ها عبور کردیم:
مراتب عشق و محبت در تفکر صدر المتألهین
دریافتیم که چون حق تعالی بالاترین مرتبه وجود است عاشق ترین موجود است. زیرا او تمام كمالات و خیرها را داراست. به خود نیز آگاه و عالم است. پس می داند همه کمالات را دارد. از این رو خودش به خودش عشق می ورزد.
از سوی دیگر چون همهی مراتب هستی از سرچشمه موجود مطلق نشأت می گیرند همه موجودات به او نیازمندند. یعنی مراتب وجود عین وابستگی و ربط به وجود برترند. وقتی خدا به خود عشق می ورزد عشق او به خود، عشق به سایر مراتب هستی نیز هست. چون خداوند عاشق وجودخود است كه همه كمالات را داراست. موجودات نیز همان طور که گفتیم هر کدام بخشی از کمالات را دارند. پس عشق خداوند به کمالات خود، عشق او به همه موجودات است و همه آن ها را در بر می گیرد.(1) البته می دانیم این به معنی آن نیست که خداوند و موجودات عین همند. بلکه کمال و خوبی های موجودات از جانب خداوند و مبدأ کمالات است. ولی نقص های آن ها از مرتبه وجودی پایین آن ها ناشی می شود. لذا موجودات خدایند چون کمالات او را دارند و خدا نیستند چون ضعف و نقص دارند. این مطلب به صورت قاعده ای در فلسفه مطرح شده است و قبلاً بدان پرداختیم.
خداوند در قرآن می فرماید:یحبّهم و یحبّونه؛ او خدایی است که شما را دوست دارد و شما او را دوست دارید. این همان عشق حقیقی است که در مقابل عشق مجازی قرار می گیرد و ما پیش تر از آن سخن گفتیم.
در واقع عشق حقیقی در عالم ساری(3) و جاری است و همین عشق و محبت خداوندست که نظام عالم را اداره می کند. او خدای مهربان و عاشقی است که عالم را آفرید تا موجودات به کمال حقیقی خود واصل شوند:
من نکردم خلق تا سودی کنم بلکه تا بر بندگان جودی کنم!
اما هنوز سؤالی باقی است و آن اینکه درست است عشق حقیقی، عشق و محبت به خداوند است اما ما چگونه می توانیم به این عشق دست یابیم و به عبارت دیگر عاشق حقیقی شویم؟!!
شما چه می اندیشید؟
ادامه دارد....
پی نوشت ها:
1. محمد حسین، طباطبایی، ناصر، مكارم شیرازی، ترجمه تفسیر المیزان،ج 1،ص 585
2. مائده /54
3. ساری بودن و سریان داشتن یعنی آن چیزی که دائماً جریان داشته باشد و قطع نشود.
سایت تبیان
ن- رادفر
کارشناس فلسفه اسلامی